@article { author = {زمانی, احمد and براتى, مهرداد}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {Bouguer anomaly,Chenaran,geophysical prospecting,gravity survey,Iran,petroleum exploration}, title_fa = {کاربرد بی هنجاری های بوگه در اکتشاف منابم نفت منطقه چناران- شمال شرق ایران}, abstract_fa = {در این تحقیق از روش گرانی سنجی برای اکتشاف منابع نفت در منطقه چناران واقع در شمال شرق ایران استفاده شده است. برای انجام این کار اطلاعات ثبت شده از 816 ایستگاه گرانی سنجی که به فاصله 1 کیلومتر از هم در طول 26 پروفیل قرار داشته مورد استفاده قرار گرفته است. فاصله پروفیل ها با هم برابر و مساوی 3 کیلومتر انتخاب شده است. پس از تعیین چگالی سطحی، انجام تصحیحات مربوطه، شامل تصحیح هوای آزاد، تصحیح بوگه، تصحیحع عرض جغرافیایی، تصحیح ناحیه ای، تصحیع رانه، تصحیح جزر، مد (کشند) زمین، نقشه های دو بعدی و سه بعدی بی هنجاری های بوگه برای منطقه تهیه شده است. سپس با استفاده از روش های تحلیلی ادامه فراسو و مشتق دوم، بی هنجاری های محلی، منطقه ای جداسازی، تفسیر شده اند. نتایج به دست آمده دلالت بر وجود ساختارهای تاقدیسی و زون های گسله در منطقه می کند. با توجه به وضعیت زمین شناسی، نفت خیز بودن منطقه، احتمال وجود منابع نفت در این ساختارها بسیار قوی است. البته گسل های موجود در تجمع و یا فرار مواد هیدروکربونی نقش بسیار مهمی دارند.}, keywords_fa = {اکتشاف نفت,بی هنجاری بوگه,چناران (ایران),ژئوفیزیک اکتشافی,گرانی سنجی}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10852.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10852_426e63517cd3e6fc289e846a28dafc06.pdf} } @article { author = {گرامی, همایون and سیاهکوهی, حمیدرضا and زاده, حسن معصوم}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {One of the exclusive beneficial characteristics of VSP data is the possibility of identifying multiple reflections, which exist in upcoming waves. As shown in this paper, powerful predictive deconvolution operators can be designed from down going waves in order to suppress the above-mentioned multiples. In this study VSP data from the south of Iran was used to suppress multiples from nearby surface 2D seismic data. The designed operators suppressed multiples from surface seismic data properly without creating any destructive side effects on the rest of the record. The results indicate that the application of deconvolution operators not only suppressed the multiples from 2D seismic data but also produced a better correlation between VSP data and the final 2D seismic section. Seismic data and required software packages for this study were provided by the National Iranian Oil Company}, keywords = {Down going waves,Multiple reflections,Predictive Deconvolution,Upcoming (Upgoing) waves,VSP processing}, title_fa = {به کارگیری امواج پایین رونده در لرزه نگاری درون چاهی برای تضعیف بازتاب های تکراری}, abstract_fa = {از ویژگی های شاخص داده های VSP شناسایی آسان بازتاب های تکراری در امواج بالا رونده است. در این مقاله نشان داده شده است که می توان از روی امواج پایین رونده کارآمدترین عملگرهای واهمامیخت پیش یاب را برای تضعیف بازتاب های تکراری طراحی نمود. این عملگرها بازتاب های تکراری موجود را به نحو مطلوبی تضعیف می نمایند و تاثیر مخربی بر بقیه قسمت های رکورد VSP ندارند. همچنین نشان داده شده است که اگر این عملگرها واهمامیخت روی داده های خط لرزه نگاری سطحی در مجاورت چاه اعمال شوند ضمن تضعیف بازتاب های تکراری موجود در مقطع لرزه نگاری سطحی همخوانی بهتری نیز بین رد حاصل از پردازش داده های VSP و مقطع لرزه نگاری سطحی پدید می آورند. این امر یکی از ممهمترین کاربردهای روش VSP است و اطمینان کافی را برای پردازشگر و مفسر داده های لرزه نگاری سطحی در زمینه حذف امواج تکراری فراهم می آورد.}, keywords_fa = {امواج بالارونده,امواج پایین رونده,بازتاب های تکراری,پردازش داده های VSP,واهمامیخت پیش یاب}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10853.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10853_940253a2537f4ba147555086afff1d77.pdf} } @article { author = {فرد, ایرج عبدالهی and آذز, جاوید حسن زاده}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {Application of seismic atributes is one of the most common way of study ing srbsurface variation .dip and true thickness as seismic attributes play an important role . for instance ,in detection of structural events like faults and imaging edges of straigraphic. in this study Isopach and dip maps of the reservoir layer in a 3D seismic profect in northeast iran were calculated . Then the true thickness map of the layer was computed .The true thickness map shows subtle features such as minor faults and alluvial fan in the reservoir layer. also displacement of some faults are deduced from the true thickness map}, keywords = {2D seismic,3Dseismic,apparent dip,sandstone reservoit,seismic attributes,true dip}, title_fa = {کاربرد نشانگرهای لرزه نگاری شیب و ضخامت واقعی در تفسیر اطلاعات بازتابی}, abstract_fa = {به کارگیری نشانگرهای لرزه نگاری یکی از متداول ترین، بهینه ترین روش های بررسی، شناخت تغییرات زیر سطحی است. در این میان، نشانگرهای لرره نگاری شیب، ضخامت، واقعی می تواند نقش به سزایی در اکشاف، تولید ذخایر هیدروکربوری، تشخیص پدیده های ساختمانی از قبیل گسل خوردگی، همچنین به تصویرکشیدن لبه های تغییرات چینه شناسی داشته باشد. در این مقاله، نحوه به کارگیری شاخص های لرزه نگاری شب، ضخامت، واقعی در تعیین جابه جایی برخی گسل ها در لایه ای مخزنی واقع در شمال شرق ایران ارانه می شود. همچنین جگونگی تهیه نقشه ضخامت،واقعی این افق مخزنی از روی نقشه نشانگر لرزه نگاری شیب، نقشه های عمقی، مورد بحث قرار می گیرد.}, keywords_fa = {سنگ مخزن ماسه سنگی,شیب ظاهری,شیب واقعی,لر زه نگاری دو بعدی,لر زه نگاری سه بعدی,نشانگر لرزه ای}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10854.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10854_789ece30b2ed892fd30c2b1709d2cad4.pdf} } @article { author = {زاده, علیرضا گلال and جواهریان, عبدالرحیم}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {Dip moveout,fouriier transform,mormal moveout,Offset,stacking velocities}, title_fa = {بررسی تصحیح برونراند شیب داده های لرزه ای دوبعدی با استفاده از تبدیل فوریه در محیط هایی با سرعت ثابت و متغیرباعمق}, abstract_fa = {در روش های مرسوم لرزه بازتابی عملیات لرزه نگاری به صورتی انجام می شود که از یک نقطه چند بازتاب به وجود آید، این مسئله با افزایش فاصله بین چشمه، گیرنده همراه است. برای از بین بردن اثر دو رافت بین چشمه و گیرنده از عملگر پردازشی تصحیح برونراند نرمال استفاده می شود. هنگامی که در زیر سطح زمین بازتابنده های شیب دار متقاطع با شیب متفاوت وجود دارد، این عملگر پردازشی در حذف اثر دو رافت داده های لرزه ای ناتوان عمل می کند. لذا به مراحل پردازشی اضافی نیاز است. عملگر پردازشی تصحیح برونراند شیب می تواند به برداشتن اثر شیب از سرعت برانبارش بازتابنده ها کمک کند. در این مقاله، با استفاده از تبدیل فوریه دو بعدی، کارایی عملگر یردازشی تصحیح برونراند شیب در برداشتن اثر شیب از سرعت برانبارش داده های مصنوعی، دو خط لرزه نگاری دو بعدی یکی از مناطق ایران مرکزی مورد بررسی قرار گرفت. مدل های مصنوعی مورد مطالعه شامل یک لایه افقی متقاطع با یک لایه شیب دار لایه سرعت ثابت، همچنین لایه های شیبدار با سرعت های متفاوت است. از این بررسی نتایج زیر حاصل شد. ا- سرعتهای برانبارش مستقل از شیب بازتابنده ها شدند، برای بازتابنده های با شیب متقاطع عمل برانبارش بهبود یافت. 2- سرعتهای برانبارش، نتایج مهاجرت داده ها بهبود یافتند. 3- پیوستگی بازتابنده ها بهبود یافت. 4- انطباق خطوط در محل بازتابنده ها بهبود یافت. 5- نوفه های همدوس شیب دار تضعیف شدند. 6- نسبت سیگنال به نوفه بهبود بخشیده شد.}, keywords_fa = {برونراند شیب,برونراند نرمال,تبدیل فوریه,دورافت,سرعت برانبارش}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10855.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10855_42b8a711d7e72c1cb7e1852f0e9fe0cc.pdf} } @article { author = {حجام, سهراب and فرد, فاطمه مالکی}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {A major section of the present research is concerned with the identification of the rainfall temporal patterns of five selected meteorological stations in Khorasan province in the north east of Iran using the Pilgrim and Huff methods. The first section provides a brief review and discussion about the identification methods of rainfall patterns. A comparative analysis is presented whereby the Pilgrim method results are assessed by direct comparison with results from the Huff method. It was found that the Huff method is an appropriate choice. The main result is that the rainfall temporal pattern of Khorasan is more correctly modeled by the Huff method. Although the region is semi-arid, the patterns are specific and different from other regions like Illinois, although in the same latitude but with different total rainfall patterns.}, keywords = {design flood,design rainfall,rainfall temporal pattern,Runoff}, title_fa = {تعیین الگوی توزیع زمانی بارندگی در ایستگاه های منتخب استان خراسان}, abstract_fa = {پیشرفت های دهه های اخیر موجب تغییر الگوی شهر نشینی وگسترش شهرها وکاهش حریم های طبیعی (جنگل ها ‘ مراتع‘ و ...) شده است. که کاهش سطح پوشش گیاهی ‘ افزایش فرسایش خاک‘ افزایش مقدار ضریب جریان سطحی و در نتیجه افزایش دبی حاصل از بارندگی و سیلاب را به دنبال داشته است. این تغییرات بررسی سیلابها را در طراحی زهکش ها وکانال های آبروی شهرها و به طور کلی تمام پروژه های منابع آّب اجتناب ناپذیر ساخته است. برای برآورد سیلاب طرح ابتدا باید رگبار طرح برآورد شود. استفاده از رگبار طرح در روش های برآورد سیلاب نیاز به بررسی توزیع زمانی مقدار بارش در طول دوره بارش دارد. در این مقاله پس از معرفی چند روش تعیین الگوی توزیع زمانی بارش ‘ دو روش ترسیمی پیل گریم وهاف که د رآنها از داده های محلی استفاده می شود. برای تعیین الگوی توزیع زمانی بارش در برخی ایستگاه های منتخب استان خراسان مورد استفاده قرار گرفت. ملاحظه شد که در روش پیل گریم تغییر تداوم رگبار تقریبا تاثیری روی الگوی توزیع زمانی بارش نمی گذارد‘ اما در روش هاف این تغییر به خوبی مشاهده شد. لذا نتیجه گرفته شد که روش پیل گریم‘ روش مناسبی برای تعیین الگوی توزیع زمان بارش نمی گذارد. اما در روش هاف این تغییر به خوبی مشاهده شد. لذا نتیجه گرفته شد . که روش پیل گریم ‘ روش مناسبی برای تعیین الگوی توزیع زمانی بار ش استان خراسان با استان ایلینیز آمریکا مقایسه گردید. علت این مقایسه اولا هم عرض بودن تقریبی آن با منطقه مطالعاتی است و افزودن بر آن عمده پژوهش های محققین شناخته شده جهانی در آن منطقه صورت پذیرفته است. و در بیشتر موارد الگوی مناطق مطالعه نشده قرار می گیرد. مشاهده شد که این دو الگو کاملا باهم متفاوت اند و نمی توان از الگوی استان ایلی نویز امریکا برای استان خراسان استفاده کرد.}, keywords_fa = {الگوی توزیع زمانی بارندگی,باران طرح,بارندگی,رواناب,زمانی بارندگی,سیلاب طرح}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10856.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10856_fe830d19449793103d59f3dae9ed5a9a.pdf} } @article { author = {حسینی, سیدعلیرضا صادقی and سلیمی, جواد راحلی}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {cloud over seeding,particulate air pollution,precipitation process,smaze,urbanization}, title_fa = {تأثیر توسعه شهرنشینی بر روی فرایند بارش در تهران}, abstract_fa = {در چند دهه اخیر افزایش آلودکی های دره ای برای مردم شهرهای بزرگ از جمله تهران مشکلاتی به وجود آورده در این پژوهش با دیدی متفاوت، ارتباط فرایند بارش با آلودگی در شهرهای بزرگ به صورت علمی بررسی شده است. این بررسی ها از دیدگاه پژوهشگران هواشناسی، محیط زیست از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تغییرات اقلیم در تهران بزرگ حومه (کرج- ورامین) در مدت 50 ساله اخیر از دو جنبه بررسی شده است که این تغییرات متأثر از دو عامل، موقعیت جغرافیایی از یک سو و صنعتی شدن، توسعه شهرنشینی از سوی دیگر است. متوسط سالانه دمای پیشینه، کمینه تهران از کرج بیشتر و دمای کمینه تهران از ورامین بیشتر و دمای پیشینیه تهران از ورامین کمتر است. سال 1975 و حدود آن به عنوان بازه صنعتی شدن تهران در نظر گرفته شده است. دید افقی قبل از این بازه با روند صنعتی شدن به تدریج کاهش یافته، پس از این بازه نیز با روند جزیی کاهش همراه بوده است. تعداد رویدادهای غبار دود مه قبل از صنعتی شدن تهران ناچیز بوده ولی پس از بازه صنعتی شدن به شدت افزایش داشته است. همچنین میانگین بارش سالانه تهران نسبتا از کرج بیشتر و از ورامین خیلی بیشتر است و روند بارش کلی سالانه در تهران و ورامین افزایشی بوده است ولی در کرج کاهشی است. تعداد رویداد بارش های محلی (بر اساس افزایش ناگهانی رطوبت نسبی محلی) روی تهران بزرگ کاهش یافته است که این خود دلیلی بر افزایش شدید آلودگی در مرکز شهر و احتمالا رویداد فرایند فراباروری است.}, keywords_fa = {آلودگی های ذره ای,توسعه شهرنشینی,غبار دود مه,فرابارورسازی ابر,فرایند بارش}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10857.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10857_8450fff6338cea1b7a9856f2dd6343bd.pdf} } @article { author = {علویجه, عصمت پورجم and سیاهکوهی, حمیدرضا and قدس, عبدالرضا}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {Our eyes can recognize the arrival of the signal by comparing the recorded amplitude in various seismic traces. In this article we tried to imitate this natural ability to find a mathematical tool instead of the eyes. Fractals are mathematical models, which are able to feel these changes. An algorithm is introduced for the automatic picking of seismic first arrivals. It detects the presence of a signal by analyzing the variation in fractal dimension along the trace. Among different methods, the “divider method” was found to be the most suitable method for calculating the fractal dimension of a seismic trace. A change in dimension was found to occur close to the transition from the noise part of a trace to the signal plus noise part of it, that is the first arrival. The nature of this change varies from trace to trace, but a detectable change is always found to occur. The algorithm has been written in MATLAB environment and is slower than the other non-fractal methods.}, keywords = {applications of fractals in Geophysics,divider method,first break in seismic traces,fractal dimension}, title_fa = {بعد فرکتالی رد لرزه، ابزاری برای تعیین زمان اولین رسید}, abstract_fa = {چشم انسان قادر است با مشاهده تفاوت در روند تغییرات دامنه ثبت شده در ردهای لرزه، زمان اولین رسید در آنها را تشخیص دهد. در این مقاله سعی بر آن است که با الگوگیری از این توانائی طبیعی، جایگزینی ریاضی برای آن پیدا شود. یا به بیان دیگر در این مطالعه سعی شده تا روشی رایانه ای برای شبیه سازی عملکرد چشم انسان در تشخیص زمان اولین رسید در ردهای لرزه ارائه شود. فرکتال ها مدل های ریاضی هستند که می توانند این تغییرات را درک کنند. از میان روش های فرکتالی موجود برای آنالیز بعد فرکتالی، روش پرگار برای رسیدن به اهداف فوق انتخاب شد. در این مقاله مراحل مختلف اجرای روش یرگار برای محاسبه بعد فرکتالی، نرم افزارهای تدوین شده در محیط MATLAB معرفی می شود. نتایج حاصل از به کارگیری این نرم افزارها روی رد لرزه برای تعیین زمان اولین رسید نیر ارائه شده الست.}, keywords_fa = {اولین رسید در رد لرزه,بعد فرکتالی,روش پرگار,کاربرد فرکتال در ژئوفیزیک}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10858.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10858_d183876bc843fee1bab2b640371fce92.pdf} } @article { author = {صمدى, لطیف}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {In this paper the distribution of P-wave velocity in regionally metamorphosed rocks of the Zayandeh-rud dam has been investigated. The data collection has been carried out by a 24 channel digital device. Data analysis shows that P-wave velocity in metamorphic rocks increases with depth continuously following the linear equation v(z) = 3200+6.5 z . The P-wave velocity in accordance with metamorphic grades from slate to schist changes from 3200 m/s at surface up to 5475 m/s at 350 m depth. High velocity gradient in metamorphic rocks of the study area is a consequence of changes in metamorphic grades from surface to the investigated depth and the effects of surface weathering. The calculation of porosity based on Wyllie (1965) equation indicated that the porosity has changed from 5.5% at the surface to less than 1% at the 350 m depth continuously, which is in agreement with litho logical changes from slate to schist.}, keywords = {metamorphic rocks,Porosity,P-Wave,velocity gradient}, title_fa = {تأثیر شدت دگرگونی و میزان تخلخل بر سرعت انتشار موج p در سنگ های دگرگونی ناحیه ای (زون سنندج سیرجان - منطقه سد زاینده رود)}, abstract_fa = {در این مقاله با استفاده از روش لرزه نگاری سطحی نحوه توزیع سرعت موج p در سنگ های دگرگونی ناحیه ای منطقه سد زاینده رو د (زون سنندج- سیرجان) بررسی می شود. مطالعات صحرایی با سیستم لرزه نگار 24 کاناله دیجیتال انجام شده است. تحلیل داده های لرزه ای نشان می دهد که سرعت موج p در سنگ های دگرگون منطقه با عمق به صورت خطی افزایش می یابد و از معادله v(z)3200+6.5.z تبعیت می کند. میزان تغییرات سرعت موج p برحسب شدت دگرگونی (از اسلیت به شیست) از سطح تا عمق 0 35 متری به طور پیوسته از 3300 تا 5475 متر بر ثانبه با گرادیان سرعت 6/5 (ثانیه/1) تغییر می کند. بالا بودن گرادیان سرعت (در سنگ های دگرگونی بین 0.5 تاه) نشان می دهد که وجود تنش های زمین ساخت عامل گسترش لرزه ها و شکستگی ها در سنگ های دگرگون منطقه است، تخلخل ثانویه در سنگ ایجاد می کند، به دلیل عملکرد فرسایش، هوازدگی دو قسمت های سطحی، گرادیان تغییرات سرعت با عمق را تشدید می نماید. با استفاده از فرمول زمان متوسط و میزان تخلخل لرزه ای برحسب شدت دگرگونی در سنگ های منطقه، از سطع تا عمق 350 متری به طور پیوسته از 5/5 به کمتر از 1 درصد کاهشی می یابد.}, keywords_fa = {تخلخل,سنک دگرگون,گرادیان سرعت,موج P}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10859.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10859_f86ed99ef05ee994c6ef5d6b0ad5234f.pdf} } @article { author = {اردستانی, وحید ابراهیم زاده}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {The effect of topographical masses on geoid height determination is described by three terms : the direct topographical effect on gravity, the primary indirect topographical effect on potential and the secondary indirect topographical effect on gravity. Martinec (1998), Sjoeberg and Nahavandchi (1999) and Nahavandchi (2000a) derived different equations to compute these effects. These different approaches for computing the effects over a rugged terrain area (Rocky Mountains) are compared.}, keywords = {Direct topographical effect,indirect topographical effects,rugged terrain}, title_fa = {اثرات توپوگرافی ناحیه ناهموار در ارتفاع ژئوئید}, abstract_fa = {اثرات جرم های توپو گرافی در تعیین ارتفاع ژئوئید در سه جمله تعریف شده است.این سه جمله عبارت اند از اثر مستقیم توپوگرافی روی گرانی - اثر غیر مستقیم اولیه توپوگرافی روی پتانسیل و اثر غیر مستقیم ثانویه توپوگرانی.مارتینس(1998 ) و نهاوندچی(2000 ) معادلات متفاوتی را براس محاسبه این اثرات معرفی کرده اند. دراینجا روش های متفاوت مربوط به این دو مولف برای منطقه کوهستانی(کوه های راکی) با هم مقایسه می شوند و اختلاف این دو رهیافت و به صورت عددی محاسبه می شود لازم به ذکر است که از اثر ثانویه غیر مستقیم به علت کوچکی آن در این تحقیقات چشم پوشی شده است.}, keywords_fa = {اثر غیر مستقیم توپوگرافی,اثر مستقیم توپوگرافی,نتایج عددی}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10860.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10860_03ec6999321b598c0c7057817a651dd8.pdf} } @article { author = {میرزایی, نوربخش and قیطانچی, محمدرضا}, title = {-}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {28}, number = {2}, pages = {-}, year = {2002}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {main recent fault,microseism city,Sahneh fault,Seismotectonics,Zagros}, title_fa = {لرزه زمین ساخت گسل صحنه- قطعه میانی گسل اصلی عهد حاضر زاگرس- عرب ایران}, abstract_fa = {مطالعات تفصیلی صحرایی و ثبت خردلرزه ها در مدت زمانی کوتاه(اواخر مرداد ماه تا اوایل مهر 1377 ) در گستره کوچکی که گسل صحنه قطعه میانی گسل اصلی عهد حاضر کوه های زاگرس را در بر می گیرد.نشان می دهد که گسل صحنه ساختاری با سازو کار امتداد لغز فشاری از نوع ساخت گلی مثتب است که در حال حاضر فعالبت لرزه ای قابل ملاحظه ای را نشان نمی دهد. پهنه های بیشینه تخریب زمین لرزه های تاریخی مراکز مه لرزه ه های قبل از استقرار شبکه لرزه نگاری جهانی(1962-1900 ) و همچنین موقعیت مکانی خردلرزه ها به همراه زمین شناسی ساختمانی گستره مورد مطالعه نشان می دهد که گستره محدود بین گسل صحنه و گسل نهاوند مجموعه ای ساختاری و غیر قابل تفکیک است به گونه ای که فعالیت لرزه ای گستره بین این دو گسل را نمی توان مشخصا به هیچ یک از ساخت های جنبای شناخته شده نسبت داد.فعالبت خردلرزه ای ثبت شده در بین بخش جنوبی گسل صحنه و ادامه شمال غربی گسل نهاوند که پهنه مه لرزه ای زمین لرزه 13 دسامبر 1957 میلادی فارسینج را در بر می گیرد محدود است.سازوکار کانونی زمین لرزه ها و تحلیل ساختاری دگرشکلی با مولفه غالب امتداد لغز راستگرد در امتداد گسل صحنه را تایید می کند.کانون زمینلرزه های ثبت شده در مدت زمان استقرار شبکه موقت لرزه نگاری نشان می دهد که زمین لرزه های گستره مورد مطالعه به طور عمده دراعماق حدود 10 کیلومتر روی می دهند.}, keywords_fa = {خرد لرزه خیزی,زاگرس,گسل اصلی عهد حاضر,گسل صحنه,لرزه زمین ساخت}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10861.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_10861_f07891bd71d9291c556c518d82a37209.pdf} }