@article { author = {Taghizadeh-Farahmand, Fataneh and Sodoudi, Forough and Afsari, Narges}, title = {Seismic study of upper mantle beneath the NW Iran using P receiver function}, journal = {Journal of the Earth and Space Physics}, volume = {38}, number = {2}, pages = {17-28}, year = {2012}, publisher = {Institute of Geophysics, University of Tehran}, issn = {2538-371X}, eissn = {2538-3906}, doi = {10.22059/jesphys.2012.28447}, abstract = {RF method is now a well-known tool for studying crustal and upper mantle structure when such a complete data set is available. We compute P receiver functions to investigate the upper mantle discontinuity beneath the Northwest of Iran. We selected data from teleseismic events (Mb ? 5.5, 30 ?>? > 95?) recorded from 1995 to 2008 at 8 three component short period stations from Tabriz Telemetry Seismic Network with high signal-to-noise ratio. The P to S converted phases from 410 and 660 km discontinuities are delayed by more 2 and 1 s with respect to IASP91 global reference model, indicating that the upper mantle above 410 km is 3-4% slower and high temperature than the standard earth model. Because the 410 and 660 km discontinuities do not show the same delay, the transition zone is also could be thinner. This could mean that the upper mantle in the region is still influenced by several geodynamical processes involving rifting, uplift and magmatism.}, keywords = {P receiver functions,Teleseismic,Transitoin zone,upper mantle}, title_fa = {بررسی لرزه‌ای گوشته بالایی در زیر شما‌‌‌ل‌غرب ایران با استفاده از تابع گیرنده P}, abstract_fa = {تابع گیرنده P روش مفیدی برای بررسی ساختار پوسته و گوشته بالایی زمین است. در این تحقیق به کمک تحلیل تابع گیرنده P و با استفاده از زمان رسید فاز تبدیلی Ps در ناپیوستگی‌های گوشته بالایی(410 و 660 کیلومتری)، منطقه انتقالی گوشته مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور داده‌های بیش از350 زمین‌لرزه دورلرز ثبت شده در 8 ایستگاه ثابت کوتاه‌دوره شبکه لرزه‌نگاری تبریز واقع در شما‌‌‌ل‌غرب ایران از 1995 تا 2008 با بزرگای 5/5 ? Mb و در فاصله رومرکزی ?95> >?30مورد پردازش قرار گرفت. به‌منظور محاسبه تابع گیرنده پس از حذف اثر دستگاهی، مؤلفه‌های ZNE تحت زاویه Back Azimuth و زاویه تابش موج فرودی چرخانده شدند تا به دستگاه مختصات محلی پرتوLQT تبدیل شوند. برای حذف اثرات چشمه و مسیر انتشار مؤلفه‌ Q با سیگنال P روی مؤلفه L واهمامیخت (Deconvolve) می‌‌شود، نتیجه به‌دست آمده روی مؤلفه Q، تابع گیرنده P نامیده می‌شود. با استفاده از اختلاف زمان رسید فازهای تبدیلی Ps از ناپیوستگی‌‌‌‌های گوشته بالایی نسبت به رسید مستقیم P در روش تابع گیرنده P می‌توان عمق ناپیوستگی‌ها را در گوشته محاسبه کرد. به دلیل پراکندگی، تضعیف و عبور از گوشته بالایی ناهمگن و پوسته، فازهای تبدیلی از ناپیوستگی‌های گوشته ضعیف تر از فاز‌‌های تبدیلی از ناپیوستگی موهو است و برانبارش تابع‌ها گیرنده به مشاهده واضح‌تر آنها کمک می‌‌کند. ابتدا پنجره زمانی به طول 110 ثانیه (10 ثانیه قبل از شروع موج P ) از نگاشت‌های خام سرعت با نسبت سیگنال به نوفه بالا انتخاب شد. با توجه به کوتاه‌‌دوره بودن داده‌ها و دارا بودن پاسخ بسامدی 1 هرتز از فیلتر میان‌گذر 3/0 ثانیه تا 10 ثانیه استفاده شد. واهمامیخت روی داده‌ها با مقادیر متفاوت برایWater Level (001/0 تا 1 ) صورت گرفت که با توجه به داده‌‌‌‌های موجود، مناسب‌‌‌‌‌ترین مقدار 01/0 انتخاب شد. فیلتر پایین‌گذر 5 ثانیه روی تابع‌های گیرنده P محاسبه شده در همة ایستگاه‌‌های شبکه تبریز به‌کار گرفته شد. با تهیه مقطع دوبُعدی عمق-مسافت، در مقطع شرقی- غربی در امتداد ?38 عرض شمالی، مدل متوسطی از ساختار زمین در منطقه انتقالی به‌دست آمد. برای وضوح بهتر تبدیلات تابع گیرندهP محاسبه شده، آنها را برحسب عرض جغرافیایی نقاط تبدیل مرتب ساخته و سپس منطقه مورد بررسی را در شبکه‌‌های به طول 09/0 درجه با هم‌پوشانی 05/0 درجه دسته‌بندی کرده‌ایم. قبل از برانبارش کل تابع‌ها تصحیح دینامیکی صورت گرفت. با توجه به برانبارش تابع‌های گیرنده در منطقه انتقالی گوشته زمان رسید فازهای تبدیلی از ناپیوستگی‌‌های 410 و 660 کیلومتری تأخیر در رسید را نشان دادند. فازهای تبدیلی از هر دو ناپیوستگی نسبت به مدل متوسط جهانی IASP91 با تأخیر زمانی به‌ترتیب 2 و 1 ثانیه دریافت شد. اختلاف زمان‌‌های رسید به‌دست آمده از دامنه فاز‌‌های تبدیلی از دو ناپیوستگی منطقه انتقالی گوشته برابر 23 ثانیه است که این اختلاف نسبت به متوسط جهانی(24 ثانیه)، 1 ثانیه کمتر است. نبود تأخیر یکسان در رسید می‌‌تواند بیانگر ضخامت کمتر منطقه انتقالی در زیر منطقه شما‌‌‌ل‌غرب باشد، که احتمالاً ناشی از بی‌هنجاری دمایی (دمای بالاتر نسبت به محیط اطراف) اس و موجب کاهش سرعت‌‌های لرزه‌ای (Vp,Vs) می‌‌شود. با توجه به اینکه در این تحقیق تغییرات دمایی زیادی بین دو ناپیوستگی (410 و 660 کیلومتری) منطقه انتقالی وجود ندارد، می‌‌توان علت تأخیر در زمان رسید فاز‌‌های تبدیلی از دو ناپیوستگی (410 و 660 کیلومتری) را سرعت کم امواج در گوشته بیان کرد.}, keywords_fa = {تابع گیرنده,شما‌‌‌ل‌غرب ایران,گوشته بالایی و منطقه انتقالی}, url = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_28447.html}, eprint = {https://jesphys.ut.ac.ir/article_28447_b978fbffb8c37539cbdcc47e226f5463.pdf} }