per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13091
تخمین خطر لرزه ای برای منطقه البرز مرکزی
-
کارن آساتوریانس
89755612
1
علی فاتحی
61726426
2
علی اکبر اسلامی
31828954
3
در مقاله حاضر پس از تهیه لیست مشخصات زلزله ها‘ ضرایب لرزه خیزب bوa برای منطقه البرز مرکزی به روش بیشینه درستنمایی ویچرت محاسبه شده اند. نقشه های خطر لرزه ای بصورت شتاب بیشینه زمین برحسبg برای احتمال وقوع 10 درصد در 50 سال و 64 درصد در 50 سال بترتیب معادل دوره های بازگشت 475 و 50 سال ارایه شده اند. مقادیر فوق برای محدوده ْ5/48 تا ْ5/54 طول شرقی و ْ5/34 تا ْ5/37 درجه عرض شمالی برآورد شده اند که بیشینه آنها برابر g53/0 وg19/0 بترتیب برای دوره های بازگشت فوق می باشند. بدلیل کمبود داده ها با عدم یقین همراه می باشند. نتایج حاصل از این بررسی لزوم برآورد کمیت آهنگ لغزش را برای گسلها جهت مطالعات دقیقتر در آینده آشکار می سازد.
This study presents the results of seismic hazard mapping and
ground motion assessment for central Alborz region in Iran. The results have been based on historical seismicity, recurrence statistics and probabilistic ground motion analysis. The seismicity parameters were calculated by Weichert Maximum Likelihood Method. Seismic
hazard was assessed as maps for 10% and 64% probability of exceedance in 50 years. The estimated values for peak ground
acceleration were 0.53g and 0.19g for the above probability levels respectively in the region 48.5E to 54.5E and 34.5N to 37.5N.
Because of low amount of data and uncertainty of location, time and magnitude of the historical events, estimated value also contains uncertainty. The results of this study show importance of estimating slip rate of faults for more accurate studies in the future
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13091_38c6d113cc10a459f6dc555a506c6a6f.pdf
آهنگ لغزش
روش بیشینه درستنمایی
عدم یقین
منطقه البرز مرکزی
central Alborz Region
maximum likelihood method
Slip rate
uncertainty
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13092
رفتار و حرکت یک کم فشار بریده
-
تاج الدین بنی هاشم
22915468
1
حسین اردکانی
25189957
2
سحر تاج بخش
62136651
3
پدیده مورد مطالعه در تاریخ بیست فوریه 1997 (30 بهمن 1375) رخ داده و چرخه زندگی آن ده روز بوده است. با محاسبه کمیتهای تاوایی نسبی ‘ مطلق و پتانسیلی و نیز سرعت قائم بر روی این سیستم ‘ کوشش می شود الگویی برای اینگونه پدیده ها ارایه شود. داده های لازم به کمک نقشه های موجود در سطوح مختلف برای یک شبکه 15*19 نقطه ای در منطقه خاورمیانه محاسبه شده است. از محاسبه کمیتهای مورد نظر و رسم نقشه های مربوط‘ بررسی چرخه زندگی این کم فشار بریده و تفسیر نقشه های بدست آمده چنین برمی آید که کم فشار بریده مورد مطالعه از نوع قطبی است؛ حرکت سیستم با توجه به شیو پربندهای ژئو پتانسیل رو به شرق و شمال شرق است؛ و فرارفت تاوایی مطلق در جنوب و جنوب غرب تاوه باعث تقویت و چرخش آن می شود.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13092_4fb5f9aec8ba50dc640842525239ef3f.pdf
پربند
تاوایی
چرخندزایی
کم فشار
گرته و بند آیی
cut-off low
equivalent barotropic model
vorticity
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13093
طراحی و ساخت یک دستگاه دو میله برای اندازه گیری ضریب رسانش گرمایی سنگها
-
عباسعلی علی اکبر بیدختی
93478688
1
محمد نظریان
87894934
2
ضریب رسانش گرمایی یک عامل بسیار متغیر وابسته به خواص و ساختار سنگها و بسیار مهم برای اندازه گیری شار گرمای زمین محسوب می شود. در این مقاله با معرفی یک دستگاه دو میله که بر اساس شار گرمایی معلوم در یک نمونه سنگ به صورت مانا کار می کند‘ ضریب رسانش گرمایی چند نمونه سنگ از مکانهای مختلف ایران اندازه گیری شده و با مقادیر گزارش شده توسط افراد دیگر مقایسه و بحث می شود. دستگاه مذکور که توسط امکانات موجود طراحی و ساخته شده ‘ با یک نمونه استاندارد آزمایش شده و خطایی حدود یک درصد دارد. دستگاه توسط یک کامپیوتر کنترل می شود و تقریبا به طور خودکار ضرایب و مقادیر مورد نیاز به ویژه ضریب رسانش گرمایی را می دهد . نحوه تهیه و جاگذاری نمونه سنگ در دستگاه بسیار مهم است و خطای دستگاه می تواند به آن وابسته باشد و خطای یک درصد ذکر شده‘ مربوط به زمانی است که این کار بدرستی انجام شده باشد. با استفاده از ضریب رسانش گرمایی اندازه گیری شده و شیو زمین گرمایی چند منطقه در ایران‘ مقدار شار زمین گرمایی این مناطق تخمین زده شده است که براساس این داده ها‘ به طور متوسط ‘ از حدود 45 تا 70
Mw/m2 متغییر است
Thermal conductivity of rocks for accurate estimation of geothermal heat flux is important. Here we introduce the desgin and
construction of a newly built system based on the principle of steady state heat conduction using divided bars method.
The system is computer controlled and has been calibrated using standard quartz samples. Typical error in the system is about one
percent which is mainly due to the way the sample is positioned in the system. For proper positioning, one must use a conductive greace
to generate good contacts between the sample and the rods.
Measurements of a few rock samples from Iran, give thermal conductivites which are within the reported values by others. The geothermal heat flux based on these measurements and the geothermal gradients from different parts of Iran, show that its mean value varies between 45 and 70 mW/m2, for these regions.
Variations in geothermal gradient along the depth of same wells may also indicate the variations in rock with different thermal conductvities.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13093_9a8a9921fddb95a72f4349978f4005f6.pdf
دستگاه دو میله
رسانش گرمایی
شار زمین گرمایی
شیو زمین گرمایی
divided- bars method
Geothermal gradient
geothermal heat flux
thermal counductivity
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13094
بررسی آزمایشگاهی ناهمسانگردی سرعت در نمونه های سنگی گرانیت بندر عباس‘ ماسه سنگ چابهار و آندزیت ارومیه در حالتهای خشک و اشباع
-
مجید نبی بیدهندی
1
سعید امیری بشلی
84782951
2
سرعتهای امواج تراکمی و برشی در سه جهت متعامد در نمونه های سنگی مکعبی شکل از سه گروه مختلف سنگی در هر دو حالت خشک و اشباع تحت فشار تک محوری کم اندازه گیری شده است. این سه گروه شامل هفت نمونه سنگ گرانیت از منطقه بندر عباس‘ شش نمونه ماسه سنگ از منطقه چابهار و پانزده نمونه آندزیت از منطقه ارومیه می باشند. سه ضریب بدون بعد ناهمسانگردی تا مسن?,? و? برای هر یک ازنمونه ها محاسبه گردیده است. این محاسبات نشان می دهد که نمونه های سنگی فوق از فرض ناهمسانگردی بیضوی در هر دو حالت خشک و اشباع پیروی می کنند. در ضمن برای هر سه گروه سنگی‘ بررسی ضرایب کشسانی‘ ضرایب یانگ‘ نسبتهای پواسون و مدول بالک در هر دو حالت خشک و اشباع نشان می دهد که مقدار این کمیتها در حالت اشباع بیشتر از حالت خشک می باشند.
Compressional and shear wave velocities have been measured in three orthogonal directions in cubic samples of three groups of rocks
in both dry and water-saturated states under low axial stress.
The three groups of rocks consist of seven granite samples taken
from Bandarabbas, six sandstone samples from Chabahar and fifteen andesite samples from Oromieh. Thomsen's three dimensionless anisotropy parameters E, Y and £5 have been calculated for each sample. The results show that for all three groups of rocks the
assumption of elliptical anisotropy is justified. Also it is observed that
for all of the rocks the elastic constants, Young's moduli, Poisson's
ratios and bulk moduli in saturated samples are greater than corresponding values in dry samples.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13094_2b9da8759df6a6531660afd8a83442ed.pdf
ضرایب کشسانی
ناهمسانگردی
ناهمسانگردی بیضوی
همسانگرد عرضی
Anisotropy
elastic moduli
elliptical anisotropy
Transverse Isotropy
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13095
مطالعه پوسته در منطقه تهران با استفاده از منحنی های زمان- مسافت زلزله های محلی
-
فرهاد جوادی
51422647
1
حمیدرضا سیاه کوهی
54512778
2
این مطالعه به منظور ارایه مدلی ساده برای ساختار سرعتی پوسته در منطقه تهران انجام شده است. هدف این مطالعه بکارگیری نتایج آن بعنوان مدل اولیه در توموگرافی لرزه ای سه بعدی برش وارون همزمان‘ برای بررسی دقیق تر ساختار سرعتی پوسته منطقه بوده است. در این مطالعه لرزه نگاشتهای زلزله های ثبت شده در شبکه لرزه نگاری رقمی تهران‘ دربازه زمانی دی ماه 1376 تا تیرماه 1378 (ژانویه 1997 تا ژوئن 1999) مورد استفاده قرار گرفته است . برای تهیه منحنی های زمان- مسافت‘ لازم بود که زلزله ها و ایستگاهها در یک امتداد باشند. بدین منظور پنج مسیری که دارای شرایط فوق بودند انتخاب شده و زمینلرزه های واقع بر این مسیرها از بین کل داده ها (حدود 2900 زلزله) جدا شد که شامل 454 زلزله با 0/2?mb بود. با رسم منحنی های زمان-مسافت زلزله ها برای هر کدام از مسیرهای مذکور‘ دو لایه مشخص در پوسته منطقه مشاهده شد و سرعت انتشار امواج SوP و عمق تقریبی لایه ها بدست آمد. سپس با تدوین یک برنامه رایانه ای‘ اولین رسیدهای امواج مستقیم و شکست مرزی طی یک فرآیند مدلسازی مستقیم(forward Modelling) محاسبه‘ و مقادیر سرعتها وعمقها و همچنین مختصات مکانی و زمانی زلزله ها تعدیل شده و مدل نهایی بدست آمد. در این فرآیند از زلزله هایی با 0/4?mb استفاده شد. لازم به توضیح است که خطای RMS در تعیین زمان سیر(یا به عبارتی محل وقوع زلزله) کلیه زلزله های مورد استفاده در مراحل فوق‘ کمتر از 09/0 ثانیه بوده است . بر اساس مدل مذکور سرعت موج P در پوسته بالایی 05/6‘ در پوسته زیرین 01/7 و در جبه بالایی 40/8 کیلومتر بر ثانیه ‘ و سرعت تقریبی موج s در پوسته زیرین و جبه بالایی به ترتیب 90/3 و 20/5 کیلومتر بر ثانیه می باشد. عمق ناپیوستگی های کنراد و موهو نیز به ترتیب 16 و 46 کیلومتر تعیین شد.
Institute of Geophysics has established a digital telemetric seismic
network in Tehran region since 1997. Wealth of data from recorded
local earthquakes create an opportunity to image crust and upper mantle in the region. We proposed to study velocity and interface structure of
the crust and upper mantle in the Tehran region using local earthquakes. As a fITst step we obtained a 1-D velocity model by analysis of the
travel-time curves for nearly 20000 P-wave arrival times from 2900 local earthquakes. Recorded earthquakes were classified along the
five separate profiles, and corresponding travel-time curves were analyzed. In addition, a 3-D ray tracing forward modeling code was
written in order to refine model parameters. The results indicate a two-layer crust in the study area. Compressional wave velocity of the first layer is 6.05 km/s and that of second layer is 7.01 km/s. Depths for Conrad and Moho discontinuities were obtained 16 and 46 km
respectively, which well correlates with the results of the previous gravimetric crustal studies. Since, it was difficult to pick arrival time of the direct shear waves, we could not determined the shear wave velocity for the first layer in the crust, but it found to be 3.90 and 5.20 km/s for
the second layer of the crust and the Moho, respectively
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13095_0709a83acd1f9b40bedb3903eb2458d7.pdf
پوسته تهران
زلزله های تهران
ساختار سرعتی پوسته
منحنی زمان- مسافت
ناپیوستگی
ناپیوستگی موهر
3D forward modeling
Crust
Ray tracing
travel-time curve
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13096
مطالعه کانسار هادی قلعه زری بیرجند با استفاده از روش الکترومغناطیس VLF
-
غلام رضا نوروزی
22215228
1
ناصر حسین زاده گویا
33396462
2
محمدرضا حاتمی
mrhatami@ut.ac.ir
3
اگر ماده رسانایی دریک میدان مغناطیسی قرارگیرد‘ در آن جریانهای الکتریکی که به جریانهای ادی معروفند القا می شود و در مسیرهای بسته ای جاری می شوند. این جریانها به نوبه خود تولید یک مغناطیسی ثانویه می کنند. بنابراین در هر نقطه از فضای اطراف هادی ‘ میدان کلی ترکیبی از دو میدان مغناطیسی اولیه و ثانویه است. بطور کلی نتیجه این ترکیب یک میدان مغناطیسی است که بیضی وار قطبیده شده است.
در روش VLF میدان ا ولیه توسط آنتن هایی که امواج الکترومغناطیسی با بسامد 5 تا30 کیلو هرتز منتشر می کنند بوجود می آید. این امواج بصورت دوایر متحد المرکز افقی در اطراف آنتن پراکنده می شوند و در محل اندازه گیری بصورت یکنواخت فرض می شوند. اساس روش VLFاندازه گیری و تجزیه و تحلیل میدان مغناطیسی کلی حاصل از ترکیب میدان اولیه و میدان ثانویه بوجود آمده به وسیله یک هادی است. دراین مقاله کشف کانسار هادی با روش الکترومغناطیسی VLF مورد بررسی قرار گرفته است. منطقه مورد مطالعه‘ کانسار مس قلعه زری در فاصله 180 کیلومتری جنوب شهرستان بیرجند می باشد‘ در تابستان 1374 اندازه گیری بر روی 21 پروفیل در امتداد شرقی- غربی انجام گرفته و با استفاده از روشهای متداول تفسیر شده اند. نتایج بدست آمده درباره موقعیت رگه‘ عمق و ضخامت آن با استفاده از اطلاعات زمین شناسی و مطالعات ژئو فیزیکی IP و مقاومت ویژه تایید شده اند. احتمال تشخیص گسلهای سطحی با این روش نیز بررسی و به کمک مطالعات زمین شناسی و بررسی منطقه دو گسل پیشنهاد شده است.
Presence of a conductive body in a magnetic field causes inductive currents to now in the body. The secondary magnetic field of this currents adds to the primary magnetic field. The receiver then respor.ds to the resultant of the arriving primary and secondary fields, so that the response differs in both phase and amplitude.
In the VLF method the primary electromagnetic field has
frequency of 5 to 30 KHz, and is received as a plane wave at the measuring point. In this paper we are using the VLF method in the
area of a copper mine (Ghaleh Zary copper mine) located 180 kIn south of the city of Birjand.
Measurements were carried out along 21 east-west profiles and the usual methods were used in the interpretation of data. The VLF results agree well with both geological information and the results of
IP measurements.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13096_f02c84f963d71d473aad4c0fe021072f.pdf
الکترومغناطیسی VLF
قلعه زری بیرجند
کانسار مس
copper deposits
electromagnetic method of VLF
Ghaleh Zary mines in Birjand
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13097
اندازه گیری ضریب مغناطیس پذیری و ناهمسانگردی به منظور تعیین بافت سنگ
-
خسرو حجتی
99364574
1
ناثر حسین زاده گویا
27888138
2
این تحقیق به منظور یافتن ارتباط بین ضریب مغناطیس پذیری و ناهمسانگردی آن با ساختار سنگ و زمین شناسی منطقه و کرنش حاکم بر منطقه و همچنین روابط بین آنها صورت گرفته است. برای این منظور‘ ساختار مغناطیسی نمونه های مختلف از 6 محل در آبراهه شمالی امام زاده علی واقع در بین جاده رینه و جاده اصلی تهران- آمل در فاصله 75 کیلومتری شمال شرق تهران‘ اندازه گیری و محاسبه شد. این کار به روش جدید اندازه گیری ضریب مغناطیسی پذیری و ناهمسانگردی آن انجام شد که مبتنی بر تنسورهای مرتبه دومی است که برای بیضوی ضریب مغناطیس پذیری و ناهمسانگردی آن تعریف شده است. نتایج حاصل از اندازه گیریها با سایر تحقیقات مقایسه و معلوم شد که اندازه گیری ضریب مغناطیس پذیری سریع تر و راحت تر از روشهای زمینساختی ‘ جنبه ساختاری منطقه را مشخص می کند. مخصوصا چون بیضوی مغناطیس پذیری با بیضوی کرنش تطابق دارد می توان کرنش حاکم بر منطقه را تعیین نمود‘ در صورتی که روشهای برآورد مستقیم بیضوی کرنش خیلی سخت و طولانی است
The susceptibility and magnetic anisotropy of the volcanic rocks of
Damavand volcano lacated in NE of Tehran, Iran and their relationships with petro fabric, geology and strain have been studied.
For this purpose the susceptibility of several sampels from six sites of the north Emamzadeh Ali stream which is located in NE of
Tehran was measured and then magnetic fabric was computed.
Measurement of susceptibility and computation of its anisotropy
have been done on the basis of second order tensor which was defind
for susceptibility ellipsoid and its anisotropy. The dominant strain of the region is determined by considering the correspondence of the susceptibility ellipsoid with the strain ellipsoid. The direct estimating methods of strain ellipsoid are very hard comparing to this method. Other advantage of the method used in this study is to correlate the geology and petrology maps. The results show a number of linear relationships between various parameters of the magnetic fabric.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13097_76a3f37101e2b378b56db4bcc1de3839.pdf
آتشفشان دماوند
بیضوی پهن
بیضوی کشیده
ساختار سنگ
ساختار مغناطیسی
ضریب مغناطیس پذیری
ناهمسانگردی
Anisotropy
Damavand Volcano
magnetic fabric
oblate ellipsoid
prolate ellipsoid
Susceptibility
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13098
بررسی عددی و شبیه سازی رایانه ای مدل فنر- قطعه
-
محمدرضا سرکرده ای
72955625
1
در این مقاله فرآیند چسبش – لغزش را برای مدل یک سیستم دینامیکی غیر خطی شامل آرایه ای از N اتم مورد بررسی قرار می دهیم . این مدل بیانگر ویژگیهای آماری و دینامیکی سیستمهای اتلافی است. مدل فنر- قطعه ساده ترین مدل سیستمهای پیچیده واقعی مانند زلزله است که نیاز به شبیه سازیهای بسیار پیچیده و سنگین رایانه ای دارند‘ اما مزیت این مدل در این است که با منابع و مراکز محدود رایانه ای نیز می توان با آن کار کرد. بدین منظور حل عددی معادلات حرکت مدل فنر- قطعه با دینامیک چسبش – لغزش ارایه می شود. رفتار آماری و دینامیکی این مدل در رژیمهای مختلف و مقیاسهای گوناگون سرعت مطالعه می شود. مشخصه های چسبش –لغزش با بهره گیری از تحلیل آماری و دینامیکی داده ها بررسی می گردد. در اینجا تأکید عمدتاً بر رژیم سرعتهای خیلی کم و خیلی زیاد استوار است. نشان داده می شود که وقتی از رژیم سرعت کم به ناحیه متوسط و سپس به ناحیه سرعت زیاد می رویم تغییر واضحی در توزیع نیروی لغزش ایجاد می شود. این تغییر رفتار وابسته به توزیع گاوسی در ناحیه سرعت کم به رفتار از نوع شکل ? در سرعت متوسط و به توزیع وارون – گاوسی در سرعت زیاد است. سرانجام‘ نشان داده می شود که تبدیل فوریه نوسانهای نیروی فنر به خوبی بر حسب رژیم f/1 توصیف می شود.
We present numerical solution of the equations of motion of the driven spring-block model with stick-slip dynamics. The system
consists of an array of N masses which describes the statistical and dynamical properties of dissipative systems. Here, we mostly emphasise the very low and very high velocity regimes. We show that
there is a clear shift in distribution of the slip-force when we move f_om low velocity regime to intermediate and then to high velocity regime. This changing behaviour is dependent to the behaviour of S
type in intermediate velocity and to Inverse-Gaussian distribution in high values of velocity.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13098_84522a0b2dc49e1624cd21df43cb0cb1.pdf
اصطکاک غیر خطی
تحلیل آماری و دینامیکی
تحلیل فوریه
دینامیک چسبش
رفتار آشوبناک
زمین لرزه
سیستمهای دینامیکی غیر خطی
طیف توان
لغزش
Fourier analysis
non linear dynamic systems
power spectrum
statistical and dynamic analysis
stick-slip dynamics
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13099
استفاده از تبدیل karhunen-Loeve در پردازش داده ها ی لرزه ای سه بعدی
-
حمیدرضا سیاهکوهی
55636319
1
رکوردهای حاصل از برداشت لرزه ای بازتابی معمولا دارای نوفه های لرزه ای همدوستی1هستند که توسط چشمه انرژی لرزه ای تولید می شوند. امواج هوا2 و امواج سطحی3 از جمله این نوفه ها می باشند.حذف نوفه های لرزه ای همدوس از رکوردهای لرزه ای بازتابی بعنوان یکی از مراحل مهم پردازش بشمار می آید. در مطالعات لرزه نگاری سه بعدی که در مقیاس پروژه های مهندسی برداشت می شوند
(engineering Scale 3-D Seismic Surveys) حذف این نوفه ها روشهای کارآمدی را می طلبد. زیرا در این نوع برداشتها فاصله نمونه برداری در حیطه مکان یکنواخت نبوده و همپوشانی قابل ملاحظه بین طیف بسامدی نوفه های همدوس و انرژی لرزه ای بازتابیده شده وجود دارد. در این مطالعه کارآیی تبدیل Karhunen- Loeve (K-L) برای حذف امواج هوا از رکوردهای لرزه ای سه بعدی در مقیاس مهندسی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان می دهند که تبدیل K-L قادر است نوفه های لرزه ای همدوس را بصورت بهینه ای در رکوردهای لرزه ای (با وجود عدم یکنواختی فاصله نمونه برداری در حیطه مکان و همپوشانی طیف دامنه ها) از سایر انرژی های لرزه ای همدوس و یا غیر همدوس
In shallow seismic survey source generated coherent noises have a wide range of spectral overlap with seismic signals. Consequently, conventional band-pass filtering could not suppress them. Their elimination requires the implementation of some special techniques that
may not commonly used for this purpose. The K-L decomposi- tion
technique treats each trace as a data vector, and computes a set of
uncorrela ted
principal
component
traces
from
an
eigenvalue
decomposition of the matrix of zerlag cross-covariance of the given multi-trace input data set. The principal component traces are arranged in order of decreasing energy content, i. e. the signal with the largest variance will appear as first principal component and so on.
Subsequently, the input record are reconstructed utilizing only the information contained in a specified selection of the principal component
traces, those associated with large eigenvalues. This amounts to reconstruction of the coherent energy present in the input data seLIn
this study the K-L transformation technique was applied on 96-trace shot records of 3-D seismic survey flattened on the air wave, then the first
fIVe of the 96 principal components were used to estimate the air wave components of the records. The technique was found an effective way of eliminating air waves from engineering-scale 3-D seismic shot records.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13099_6f3e57aa3c518527167c20485c192c20.pdf
امواج هوا
پردازش داده های لرزه ای بازتابی
تبدیل K-L
حذف نوفه لرزه ای
لرزه بازتابی سه بعدی
3D siesmic data prossesing
K-L filtering
K-L transform
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13100
اثر سرعت بالاروی ابر در تولید خرده یخ در دمای ثابت
-
علیرضا صادقی حسینی
27846244
1
راه اندازی یخ در ابر از مهمترین زمینه های پژوهش های هواشناسی در خلال 50 سال گذشته بود ه است که مورد توجه مخصوص دانشمندان تعدیل ابر می باشد. با وجود اینکه موفقیتهای زیادی در این زمینه ها به دست آمده هنوز ابهامات بسیاری در مورد فرایند های هسته بندی وجود دارد.
یکی ازمهمترین منابع تولید یخ در ابر‘ فرایند تکثیر یخ هالت- موساپ(HM) می باشد. در این پژوهش فرایند(HM) در دمای سطح برفک نسبتا ثابت (Ts ?-5c) و آب محتوای ابر (LWC?0/93gm-3) درگستره وسیع تری از سرعت های بالارو‘ یعنی 1/5-12ms-1 با دستگاه میله چرخان با شعاع های 15-25cm در یک اطاقک سرد تولید ابر مطالعه شده است.
آزمایش های انجام شده با تایید نتایج محققین گذشته (هالت و موساپ 1974 1985)‘ یک بیشینه فرعی در حدود 35 تا 40 خرده یخ بر میلی گرم برفک را در سرعت بالارو 3ms-1 نشان می دهد. افزون بر این برای اولین بار در دنیا‘ یک بیشینه آهنگ تولید خرده یخ با 60 تا 70 خرده یخ بر میلی گرم برفک در سرعت بالارو ms-16 ثبت شده که احتمالا به دلیل ترکیب دو اثر تغییر بافت برفک از شکل پر به دانه ذرت و فرایند شکافته شدن پوسته یخی می باشد. در این مطالعه همچنین مشخص شده است که در یک سرعت بالاروی ثابت‘ تغییر شتاب چرخشی اثر قابل ملاحظه ای بر تولید خرده یخ ندارد.
Ice initiation in clouds, a most important field of meteorological
research during the last 50 years, has been of special interest to cloud
modification scientists. However, despite many success in this field there remains numerous ambiguities in the ice nucleation process.
One of the most important source of ice production within clouds is Hallett-Mossop (H-M) ice multiplication process. In this research
work, The H-M process was analyzed at a relatively constant rime surface temperature (Ts =: -5°C) and liquid water content (L we =: 0.93 gm-3) over a high range of updraught velocities than before (from 1.5 to 12 ms-l) with a rotating rod appratus with radii of either
15 or 25 em.
Experiment detected a local maximum of about 35 to 40 splinters per mg of rime close to 3 ms-l. In addition, for the first time it was detected that there is a maximum rate of 60 to 70 splinters per mg of rime at updraught velocity of 6 ms-I, Possibly due to a combination of
rime texture change from feathery to kernel and the ice shell-fracture process. It was found that the radial acceleration at constant updraught velocity did not have significant effects on splinter
production.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13100_705ac713fbfa4971d9b108c07b73bf3c.pdf
برفک
خرده یخ
راه اندازی یخ در ابر
فرآیند شکافته شدن پوسته یخ
فرایند تکثیر یخ
فرایندهای هسته بندی
ice initiation in clouds
ice multiplication process
ice shell-fracture process
ice splinters
nucleation processes
rime
per
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
2000-03-20
26
1
13101
اندازه گیری آزمایشگاهی در اکتشاف به روشIP به منظور تفکیک کانی سازی های نوع توده ای ا ز افشان
-
سعید میرزایی
45742894
1
مطالعات آزمایشگاهی برای شناخت خواص الکترونیکی نمونه های سنگی خصوصا تعیین کمیتهای مورد نظر در روش از اهمیت ویژه ای در اکتشافات معدنی برخوردار می باشند.
روش ژئوفیزیکی IPامروزه در اکتشافات کانسارهای فلزی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. با این وجود تفکیک ناهنجاریهای IPحاصل از کانی سازی های نوع توده ای از افشان با توجه به مقادیر اندازه گیری شدهIP به روشهای معمول میسر نمی باشد.
این تحقیق بر اساس اندازه گیریهای آزمایشگاهی قابلیت قطبی شدن ظاهری درسه جهت عمود بر یکدیگر (A,B,C) انجام گرفته و سپس مقادیر میانگین قابلیت قطبی شدن ظاهری در زمانهای مختلف پس از قطع جریان برق بر روی نمونه های سنگی مربوط به کانسار مس تکنار محاسبه شده است. در نتیجه این عملیات مدلی ارایه می شود که بر اساس آن با اندازه گیری مقادیر قابلیت قطبی شدن ظاهری و سپس محاسبه میانگین آنها در دو زمان زود و دیر پس از قطع جریان مثلا یکی 17 ثانیه و دیگری5/0 ثانیه و نیز محاسبه نسبت می توان ناهنجاریهای حاصل از کانی سازی های مذکور را از یکدیگر تفکیک نمود. بطوریکه این نسبت در نمونه های با کانی سازی توده ای به مراتب بزرگتر از نمونه های با کانی سازی افشان می باشد واز این نتیجه می توان در اکتشافات معدنی استفاده نمود. لازم به ذکر است که میانگین قابلیت قطبی شدن ظاهری در نیم ثانیه پس از قطع جریان برای نمونه های با کانی سازی توده ای و افشان دارای مقادیر نسبتا زیاد و تقریبا نزدیک به یکدیگر می باشد و لذا اگر فقط اندازه گیری شود به هیچ وجه نمی توان تفکیکی بین ناهنجاریهای قابلیت قطبی شدن ظاهری از حیث نوع کانی سازی قایل شد.
Laboratory experiments have a specific significance in mInIng exploration to detemine electrical properties of rock specially in the intended parameters in IP procedure.
For the time being, IP geophysical procedure receives a specific significance in metallic ore deposits exploration. However, separation
of IP anomalies of massive from disseminated mineralization
according to the measured IP amounts with common procedures isn't possible. This research has been done on measurement of polarizability in the Taknar copper ore deposits. on the basis of laboratory experiment, polarizability has been measured in three
normal directions (A, B, C), and then the mean apparent polarizability in different time after cut off has been calculated. As a result of this operations, a model is presented on which by measuring apparent polarizability and then their mean in two early and late time after cut off (e. g. one 0.5 and the other 17 seconds after electricity
cut off and calculation of _ 17 ratio) We can separate the anomalies
TI 0.5
of the mineralizations.
The ratio specimens in massive mineralization is dramatically larger than disseminated mineralization. This result is used in mining exploration. It's necessary to state that the mean for apparent polarizability in 0.5 second after electricity cut off for massive and disseminated mineralization have a relatively high and approximately near each other amounts and so if only TJ 0.5 is measured, separation
between the apparent polarizability anomalies from the minerali¬zation point of view is not possible.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_13101_ee7cc1c1695c061c85e63396f51b634e.pdf
افشان و روشIP
توده ای
قابلیت قطبی شدن ظاهری
ناهنجاری
anomaly
apparent polarizability
disseminated and IP procedure
massive