ORIGINAL_ARTICLE
بهبود مدل سرعتی لرستان با روش توموگرافی زمان سیر تلفیقی
توموگرافی زمان سیر لرزه ای، روشی مناسب برای بازسازی مدل سرعتی زیر سطح زمین است. همواره کمبود داده و پوشش پرتو بهاندازه کافی موجب ایجاد ابهاماتی در توموگرافی شده است. با استفاده از روش توموگرافی بازتابی و توموگرافی عبوری (استفاده ازامواج مستقیم)، نه تنها سرعت ها تعیین می شوند بلکه با تلفیق آنها یک مدل سرعتی دقیق ساخته م یشود. در این تحقیق داده هایزمان رسید بازتابی که در طول یک خط لرزه ای در منطقه لرستان برداشت شده و داده های زمان رسید زمین لرزه های محلی ثبت شدهدر بازه زمانی 2006 تا 2011 در منطقه مورد بررسی، با اعمال فیلترهای مختلف به منظور ایجاد محدودی تهایی در عمق و فاصله رومرکزی و آزیموت، برای اجرای مراحل توموگرافی زمان سیر لرزه ای تلفیق شدند. مدل سرعتی جدیدی از داده های تلفیق یافتهبه دست آمده و در حین مراحل پردازش داده های خام در امتداد خط لرز های مورد نظر، بکار گرفته شد. بعد از اعمال هر دو مدل سرعتبه دست آمده از داد ههای بازتابی و داد ههای تلفیقی، مقاطع بعد از مهاجرت هر دو به طور جداگانه مقایسه شد. در این دو مقطع که درهمة مراحل به جز مدل سرعتی، مشترک هستند، بازتاب کننده ها با وضوح و پیوستگی بیشتری در مقطع حاصل از داد ههای تلفیقیمشاهده شدند.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31941_fb8917f8bac06a9a40a47c2a5eb1ea77.pdf
2013-04-21
1
12
10.22059/jesphys.2013.31941
توموگرافی
وارون سازی
مدل سرعتی
زمین لرزه
بازتاب کننده
لرستان
نعیمه السادات
مقدسی
moghadasi@mailanator.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد ژئوفیزیک، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
حسین
هاشمی
hashemy2@ut.ac.ir
2
استادیار، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
محمدرضا
قیطانچی
57329365
3
استاد، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی عوامل کنترلکننده کیفیت مخزنی با استفاده از دادههای لرزهای در میدان نفتی شادگان
در این تحقیق بهمنظور برآورد مشخصات مخزن و بررسیهای رخسارهای در میدان شادگان، ابتدا سرسازند سروک و بخشهای بالایی آن بهمنزلة لایههای مخزنی هدف، تفسیر ساختمانی شد و سپس با اِعمال روشهای وارونسازی لرزهای، نشانگر مقاومت صوتی لایههای پیشگفته استخراج شد. با بهکارگیری روشهای آماری و شبکههای عصبی مصنوعی پارامترهای مخزنی تخلخل و سیری (اشباع) شاره در لایههای مخزنی سازند سروک مورد بررسی قرار گرفت و نقشه توزیع آنها تهیه شد. تحلیل نتایج و بررسی نقشههای مقاومت صوتی، تخلخل مفید، سیری شاره و مقدار هیدروکربور نشان داد که زونهای مخزنی گروه بنگستان محدود به بخشهای سروک 2 و سروک 4 است که دارای تغییرات رخسارهای هستند؛ بهطوریکه این تغییرات در گستره مکانی باعث تفکیک جانبی زونهای مخزنی به دو بخش کاملاً مجزای رسوبی با AIو میزان تخلخل کاملاً متفاوتی شده است. وقتی که این تغییرات رخسارهای و مقدار تخلخل در کنار سیری شاره مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت مشخص شد که مخازن گروه بنگستان در میدان شادگان تحتتاثیر تغییرات رخسارهایاند و به دو بخش شمال غربی و جنوب شرقی تقسیم میشوند که بخش شمال غربی، دارای پتانسیل مخزنی بیشتری است. با توجه به نتایج این طرح، مخازن سازند سروک در این میدان از نوع مخازن چینهای ارزیابی میشوند و تغییرات رخسارهای درحکم عامل اصلی کنترلکننده کیفیت مخزنی آنها در نظر گفته شده است. لذا برای توسعه و حفاریهای جدید، بخش شمال غربی میدان و زونهای مخزنی 2 و 4 پیشنهاد میشود.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31943_d0b0d13c33c0a4a7ac43ec5d80e2303a.pdf
2013-04-21
13
29
10.22059/jesphys.2013.31943
رخساره
تخلخل
سیری آب
نشانگر لرزهای
کیفیت مخزن
میدان شادگان
ایرج
مداحی
1
کارشناس ارشد ژئوفیزیک، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
ناصر
کشاورز
2
کارشناس ارشد ژئوفیزیک، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ایران
AUTHOR
اصغر
نادری
73677293
3
کارشناس ارشد ژئوفیزیک، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ایران
AUTHOR
مصطفی
حیدری
4
کارشناس ارشد ژئوفیزیک، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ایران
AUTHOR
سجاد
اسماعیل پور
5
کارشناس ارشد ژئوفیزیک، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بهبود مدل پوسته فلات ایران با استفاده از بیهنجاری بوگه مدل EGM2008
با ظهور فناوری گرانیسنجی ماهوارهای، امکان محاسبه درجات بالای ضرایب ژئوپتانسیل و در نتیجه دسترسی به میدان گرانی با قدرک تفکیک مکانی زیاد میسر شده است. مدل ژئوپتانسیل EGM2008 با ضرایب بسط تا درجه 2190 معادل قدرت تفکیک مکانی حدود 10 کیلومتر، کاربردهای فراوانی در بررسیهای میدان گرانی زمین دارد. یکی از کاربردهای این مدل، محاسبه مدل پوسته با قدرت تفکیک مکانی مناسب است. بهویژه در منطقه فلات ایران که بهسبب شرایط خاص جغرافیایی و توپوگرافی (وجود کوهستانهای صعبالعبور و کویرهای فاقد دسترسی مستقیم) امکان مشاهدات زمینی میدان گرانی به شکل یکنواخت و یکپارچه وجود ندارد. در این پژوهش با استفاده از میدان بیهنجاری بوگه محاسبه شده از ضرایب ژئوپتانسیل در یک شبکه با تراکم 0.1 درجه اقدام به بازسازی و محاسبه مدل پوستهپیوسته با قدرت تفکیک مکانی همارز میدان بیهنجاری بوگه (0.1 درجه) شد. با توجه به عمق متوسط موهو بهمنزلة چشمه سببساز، در منطقه معادل 40 کیلومتر بهمنظور حذف تاثیرات بیهنجاریهای سطحی، یک فیلتر پایینگذر میانگینگیر متحرک، با تابع کرنل 5 در 5 یکانی به کار رفته است. در این مدلسازی، از مدل پوسته جهانی (براساس دادههای امواج سطحی حاصل از زمینلرزهها) با قدرت تفکیک مکانی 2 درجه، بهمنظور برازش با دادههای بیهنجاری بوگه و محاسبه فاکتورهای برازش استفاده شده است. شیب خط برازش 12.499- برآورد شد که با توجه به رابطه خطی بوگه معادل تباین چگالی حدود 300 کیلوگرم بر متر مکعب است. مدل پوسته محاسبه شده با مدلهای پوسته جهانی و مدل دهقانی (دهقانی و ماکریس، 1983) به لحاظ آماری مورد مقایسه قرارگرفته است. تفاوت مشاهده شده در منطقه البرز میانی (قلههای مرتفع دماوند و پیرامون آن) با نتایج صدودی و همکاران (2009) مقایسه شد و ادعای بیریشه بودن کوههای البرز، بهخصوص برای البرز میانی، مورد تردید قرار گرفته است.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31944_fc02206b2c1a6059bcd66dec62702beb.pdf
2013-04-21
31
43
10.22059/jesphys.2013.31944
مدل ژئوپتانسیل EGM2008
مدل پوسته
بیهنجاری بوگه
فیلترپایینگذر میانگینگیر متحرک
آرش
متشرعی
arash_mot2@yahoo.co.uk
1
استادیار، گروه ژئوفیزیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد مؤلفههای واریانس مقادیر مرزی نامتجانس در فرایند انتقال به سمت پایین مسئله مقدار دومرزی تعیین ژئوئید با مرزهای ثابت و آزاد
مدلسازی میدان گرانی و تعیین ژئوئید به روش مسئله مقدار مرزی، یک مسئله معکوس و بدوضع است که نیاز به پایدارسازی دارد. روشهای متداول پایدارسازی هنگامی جواب صحیح را برآورد خواهند کرد که ماتریس وزن مشاهدات معلوم باشد و این شرط جزء فرضیات مسائل معمول پایدارسازی است. مشکل هنگامی حادتر میشود که از تلفیق مشاهدات گوناگون با وزنهای متفاوت و نامعلوم برای تعیین ژئوئید در قالب یک مسئله مقدار مرزی بدوضع، استفاده شود. ازآنجاکه همة مشاهدات ژئودزی تحت تاثیر میدان گرانی زمین صورت میگیرد، حاوی اطلاعات گرانشیاند؛ و همچنین ترکیب مشاهدات گرانشی از انواع گوناگون در مسائل مقدار مرزی، موجب افزایش درجة آزادی و دستیابی به دقتهای بالاتر میشود. لذا در این مقاله برای حل مشکل استفاده از مشاهدات نامتجانس درحکم مقادیر مرزی و تعیین وزن نسبی آنها، از روش کخ- کوشه، در برآورد مؤلفههای واریانس بهمنزلة برآوردی از وزن نسبی مشاهدات از انواع (1) اندازة بردار شتاب گرانی حاصل گرانیسنجی، (2) ژئوئید حاصل از ارتفاعسنجی ماهوارهای و (3) ژئوئید حاصل از GPS/Leveling، در مسئلة مقدار دومرزی تعیین ژئوئید با مرزهای ثابت و آزاد که مسئلهای بدوضع است، استفاده شده است. از مزایای این روش همزمانی حل مسائل بدوضع و وزندهی به مشاهدات و مقادیر مرزی است. بدین ترتیب در این تحقیق نخستین بار، امکان تلفیق انواع مقادیر مرزی نامتجانس از قبیل ژئوئید حاصل از GPS/Leveling و ارتفاعسنجی ماهوارهای با وزن نسبی مناسب در کنار مشاهدات شتاب جاذبه، برای تعیین ژئوئید و مدلسازی میدان گرانی با قدرت تفکیک زیاد فراهم شد. صحت وزن نسبی برآورد شده بهمنظور تلفیق مشاهدات از انواع متفاوت در یک مسئلة مقدار مرزی در منطقة پارس ساحلی، بهصورت عددی مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج حاصل، مؤید موفقیت این روش در تلفیق انواع مشاهدات گرانشی و برآورد وزن نسبی مناسب، بهمنظور مدلسازی میدان گرانی و تعیین ژئوئید است.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31945_eb772d8c2e4c84b5a6245c9950e7dc41.pdf
2013-04-21
45
58
10.22059/jesphys.2013.31945
مؤلفة واریانس مشاهدات
ژئوئید تلفیقی
انتقال به سمت پایین
تبدیل برونز
میدان گرانی
مسئلة مقدار مرزی
ارتفاعسنجی ماهوارهای
GPS/Leveling
عباسعلی
جمعهگی
1
کارشناس ارشد عملیات نقشه برداری مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
عبدالرضا
صفری
16752349
2
دانشیار، گروه مهندسی نقشهبرداری دانشکدة فنی دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه تبدیل مستقیم و معکوس دادههای الکترومغناطیسی هوابرد حوزه بسامد
برای یک مدل زمین لایهای
محاسبات ریاضی برای بهدست آوردن ساختارهای مقاومت ویژه الکتریکی از دادههای الکترومغناطیسی با در نظر گرفتن زمین بهصورت سهبُعدی بسیار پیچیده هستند. با در نظر گرفتن مدل زمین سهبُعدی بهصورت مدلهای سادهتر از یک طرف پیچیدگی محاسبات کمتر میشود و از طرف دیگر بخشی از اطلاعات از دست میرود. اما بههرحال برای اینکه فهمیده شود که کدامیک از این فرضها یا مدلهای در نظر گرفته شده به واقعیت نزدیکتر هستند باید بین آنها مقایسهای صورت گیرد. در این مقاله دو فرض برای زمین در نظر گرفته شده است: 1) فرض زمین همگن که مقاومت ویژه و عمق براساس این فرض با استفاده از تبدیل دادهها بهدست میآید و 2) فرض زمین لایهای که مقادیر مقاومت ویژه با استفاده از فرایند معکوسسازی محاسبه میشوند. نتایج بررسیها روی مدل مصنوعی نشان میدهد که فرض زمین همگن، در سطح زمین مدلهای نزدیک به واقعیت را بهدست میدهد و در عمق دچار انحراف میشود؛ درحالیکه مدل زمین لایهای، هم در سطح و هم در عمق، پاسخهای بسیار بهتری بهدست میدهد. مقایسه مقاطع بهدست آمده از دادههای واقعی هم تأیید میکند که با فرض زمین بهصورت لایهای، ساختارهای بیشتر با قدرت تفکیک بیشتری بهدست میآید.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31946_6917d010abf76113c8bd86ae5697c25a.pdf
2013-04-21
59
72
10.22059/jesphys.2013.31946
الکترومغناطیس هوابرد
تبدیل مستقیم
مدل نیمفضا
معکوسسازی
مدل زمین لایهای
فرزاد
شیرزادیتبار
34283152
1
دانشجوی دکتری ژئوفیزیک، گروه فیزیک زمین، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
بهروز
اسکویی
boskooi2@ut.ac.ir
2
استادیار، گروه فیزیک زمین، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
مهرداد
باستانی
bastani@mailanator.com
3
استادیار، سازمان زمین شناسی سوئد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
استفاده از روش لی- اولدنبرگ در برگردان سهبُعدی دادههای مغناطیسی زمینی
منطقه گزستان (استان یزد)
هدف از این تحقیق، بررسی بیهنجاریهای مغناطیسی موجود در منطقه گزستان در استان یزد با استفاده از برگردان سهبُعدی دادههای مغناطیسی و عرضة یک راهکار جدید برای مدلسازی ساختارهای زیرزمینی است. با استفاده از نرمافزار Mag3D، که براساس الگوریتم غیرخطی لی- اولدنبرگ نوشته شده است، امکان مدلسازی ساختارهای زمینشناسی با توزیع هندسی پیچیده فراهم شده است. در پایان، توزیع خودپذیری مغناطیسی در هریک از سلولها، شکل سهبُعدی تودۀ زیرزمینی را تعیین میکند. رهیافت مطرح شده در این تحقیق، متغیر گرفتن ابعاد و تعداد سلولها و پارامترهای هموارسازی است. برای ارزیابی صحت مدل بهدست آمده، نتایج با اطلاعات بهدست آمده از گمانههای حفاری موجود در منطقه مقایسه شده است که همبستگی قابل قبولی بین نتایج وجود دارد. نتیجه تحقیق، تشخیص سه بیهنجاری نسبتاً بزرگ با خودپذیری بالای 8/0 در دستگاه cgs در منطقه مورد بررسی است که در عمقهای 10 متر تا 120 متر واقعاند.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31947_0be96529d53e07f27a213b22d60181b6.pdf
2013-04-21
73
88
10.22059/jesphys.2013.31947
برگردان سهبُعدی مغناطیسی
خودپذیری مغناطیسی
بیهنجاری مغناطیسی
پارامترهای هموارسازی
بهرام
یوسفی
1
دانش آموخته کارشناسی ارشد، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
بهروز
اسکویی
boskooi2@ut.ac.ir
2
استادیار، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد پارامترهای منابع مغناطیسی دوبُعدی از روی تابعهای ویژه شامل اویلر، سیگنال تحلیلی و پاسخ تحلیلی بیهنجاریها
مزیت اصلی استفاده از تابعهای ویژه مانند سیگنال تحلیلی و اویلر واهمامیخت این است که این امکان را فراهم میآورد تا برآوردی از موقعیت افقی و عمق توده زیرسطحی بدون نیاز به دانستن پارامترهای بردار مغناطیس زمین صورت گیرد. در این بررسی با استفاده همزمان از تابعهای سیگنال تحلیلی و اویلر واهمامیخت به برآورد پارامترهای فیزیکی تودههای مولد زیرسطحی پرداخته شده است. در محاسبات مربوط به این روش نیازی به تعیین سطح مبنای مغناطیسسنجی نیست. لذا میتوان عمق، مرز (موقعیت افقی)، شاخص ساختاری، تباین مغناطیسی و شیب توده را برآورد کرد. این روش روی دادههای مغناطیس مصنوعی مدلهای کنتاکت، استوانه و دایک نازک به کار برده شده است. همچنین این روش روی دادههای مغناطیس زمینی منطقه ژرفدرة فورموساFormosa) Canyon, FC) واقع در جنوب غرب کشور تایوان به کار رفته است که نتایج ان با مقاطع لرزهنگاری موجود در انطباق است. همچنین این روش روی دادههای مغناطیس زمینی معدن سنگآهن سورک در استان یزد به کار برده شده است که نتایج حاصل از برآورد عمق و شاخص ساختاری لاگهای حفاری موجود را تأیید میکند.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31948_d76eca4b291ab922fa17ad7465e92294.pdf
2013-04-21
89
105
10.22059/jesphys.2013.31948
سیگنال تحلیلی
اویلر واهمامیخت
تابعهای ویژه
تباین مغناطیسی
شاخص ساختاری
ژرفدرة فورموسا
سورک
یزد
لاگ حفاری
کمال
علمدار
kamal.alamdar2@gmail.com
1
دانشجوی دکتری اکتشاف معدن، دانشکده معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
AUTHOR
ابوالقاسم
کامکار روحانی
kamkarrouhani@yahoo.com
2
استادیار، دانشکده معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
LEAD_AUTHOR
عبدالحمید
انصادری
3
استادیار، دانشکده مهندسی معدن و متالورژی دانشگاه یزد، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بهبود محاسبه اشباع آب در مخازن هیدروکربوری کربناته بهکمک دادههای
چاهنگاری و آزمایشگاهی
یکی از پارامترهای بسیار مهم مخزنی که لازم است با دقت زیاد محاسبه شود، میزان اشباعشدگی آب است. روش متداول برای این منظور، استفاده از دادههای حاصل از نگارهای الکتریکی متفاوت و بهکارگیری روابط مربوط است که در بعضی از موارد دارای دقت لازم نیست. از آنجا که میتوان میزان اشباعشدگی آب را در مخازن هیدروکربوری کربناته با خطایی کم و دقتی مناسب محاسبه کرد.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31949_30a641c785624d852b75b6a7b5e0cdf1.pdf
2013-04-21
107
121
10.22059/jesphys.2013.31949
فشار موئینگی
اشباعشدگی آب
واحدهای جریان هیدرولیکی
مخازن هیدروکربوری کربناته
علی
مرادزاده
amoradzadehtest@shahroodut.ac.ir
1
استاد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
LEAD_AUTHOR
یاسر
سلیمی دلشاد
2
دانشآموخته کارشناسی ارشد، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
AUTHOR
عزتاله
کاظمزاده
3
استادیار، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسة تعیین پارامترهای وضعیت در هیدروگرافی با استفاده از
سه و چهار گیرندة GNSS
امروزه با توجه به توسعه و گسترش روزافزون بهکارگیری سامانههای تعیین موقعیت ماهوارهای در دریا، تعیین زاویههای رول (roll)، پیچ (pitch)، و هدینگ (heading یا yaw) شناور با استفاده از گیرندههای GNSS از موضوعات تحقیقاتی مورد توجه در هیدروگرافی است. در این مقاله روشی برای تعیین زاویههای یاد شده بر مبنای سرشکنی کمترین مربعات مورد استفاده و با نصب سه و چهار گیرنده GNSS دو بسامدی جواد با آنتن چوکرینگ روی شناور هیدروگرافی 27 متری سازمان جغرافیایی وزارت دفاع، بهصورت میدانی در سرعتهای 5 الی knots 12 پیادهسازی و نتایج حاصل از تعیین زاویههای دوران با استفاده از سه و چهار گیرنده GNSS با یکدیگر مقایسه شدهاند. بر مبنای مشاهدات میدانی صورت گرفته، جذر خطای مربعی متوسط (RMS) اختلاف بین نتایج حاصل از تعیین زاویههای دوران با استفاده از سه و چهار گیرنده مقدار "46 '4 برای پیچ، "43 '2 برای رول، و "26 '21 برای هدینگ است. بر اساس این اختلاف بهکارگیری چهار گیرنده بهخصوص برای دستیابی به دقت زیاد برای تعیین هدینگ و در اولویت بعدی پیچ ضروری است.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31950_2492a9f2f22fd66b2458c0884f7e5eaa.pdf
2013-04-21
123
133
10.22059/jesphys.2013.31950
زاویههای دوران شناور
رول
پیچ
هدینگ
GNSS
نقشهبرداری هیدروگرافی
علیرضا
آزموده اردلان
ardalan@ut.ac.ir
1
استاد، گروه مهندسی نقشهبرداری، قطب علمی مهندسی نقشهبرداری در مقابله با سوانح طبیعی، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
فرهنگ
احمدی گیوی
ahmadig@ut.ac.ir
2
دانشیار، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
محمدهادی
رضوانی
3
کارشناس ارشد ژئودزی-هیدروگرافی، گروه مهندسی نقشهبرداری، قطب علمی مهندسی نقشهبرداری در مقابله با سوانح طبیعی، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی آماری توزیع اُزن کلی جوّ در منطقه ایران برای فصلهای متفاوت، طی سالهای 2007 و 2008
در این تحقیق که بهمنظور بررسی تغییرات منطقهای اُزن کلی صورت گرفته است، از دادههای اُزن کلی ماهوارهای OMIبرای 10 ایستگاه از مراکز استانی منطقه ایران طی سال 2007 استفاده شد. در سال 2007 میانگین مقدار سالانه منطقهای اُزن، 291 واحد دابسون، بیشینه ماهانه منطقهای اُزن کلی در ماه مارس مقدار 2/328 دابسون و کمینه آن در ماه اکتبر، مقدار 267 دابسون برآورد شد. مقایسه فصلی ایستگاههای منتخب منطقه نشان داد که در فصلهای تابستان و پاییز، بیشترین مقدار اُزن کلی مربوط به ایستگاه رشت و کمترین آن مربوط به ایستگاه شیراز است. طی سال 2007 تغییرات میانگین ماهانه منطقهای اُزن کلی بین 5 تا 27 درصد است و بیشترین تغییرات منطقهای در فصل سرد و کمترین آن در فصل گرم رخ داده است. بیشترین تغییرات روزبهروز اُزن کلی معمولاً در ماههای سرد فوریه و مارس و کمترین آن در ماههای گرم ژوئیه و سپتامبر رخ میدهد. محدوده تغییرات میانگین ماهانه تغییرات روزبه روز اُزن کلی ایستگاههای منتخب تقریباً بین 1 تا 8 درصد است و این تغییرات با افزایش عرض جغرافیایی، افزایش پیدا کردهاند. برای بررسی توزیع فصلی اُزن کلی منطقه، نقشههای هممقدار اُزن کلی رسم شد و الگوهای فصلی برای سالهای 2007 و 2008 بهدست آمد. بهمنظور بهتر نشان دادن توزیع اُزن، علاوه بر 10 ایستگاه پیشگفته از 38 ایستگاه دیگر نیز استفاده شد. الگوی زمستانی و بهاری اُزن کلی در منطقه ایران نشان داد که هممقدارهای اُزن در این فصل تقریباً بهصورت مداری است و اُزن کلی با افزایش عرض جغرافیایی افزایش پیدا میکند. الگوی تابستانی و پاییزی اُزن کلی منطقه ایران نشان داد که مقادیر اُزن در ارتفاعات زاگرس کاهش و در مناطق ساحلی افزایش پیدا کرده است. کمینه اُزن در ارتفاعات بالای زاگرس تشکیل میشود و در بخشهای شرقی ایران با افزایش طول جغرافیایی، مقدار اُزن افزایش ولی در بخشهای غربی، کاهش پیدا میکند. نتایج بررسیها روشن ساخت که در تمام فصلهای سال، همبستگی مثبت معنیداری بین مقادیر اُزن و عرض جغرافیایی وجود دارد و این همبستگی درفصلهای زمستان و بهار قویتر از سایر فصلها است. همچنین در فصلهای تابستان و پاییز، همبستگی منفی معنیداری بین مقادیر اُزن و ارتفاع برقرار و این همبستگی در تابستان قویتر از پاییز است.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31951_da845226d3a00c65eba50889090d7bc5.pdf
2013-04-21
135
149
10.22059/jesphys.2013.31951
اُزن کلی
تغییرات منطقهای
تغییرات زمانی
الگوی فصلی
زهرا
شرعیپور
38283637
1
دانشآموخته کارشناس ارشد هواشناسی، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
bidokhti3@ut.ac.ir
2
استاد گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
محمدعلی
ثقفی
3
دانشآموخته کارشناس ارشد هواشناسی، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربست روش طیفی برای حل عددی معادلات آب کمعمق منطقه محدود
در این پژوهش، روش شبهطیفی برای حل عددی معادلات آب کمعمق دوبُعدی غیرخطی در منطقه محدود به کار گرفته میشود. روش شبهطیفی بر استفاده از توانایی روش طیفی در برآورد مشتقات فضایی تابعهایی که به قدر کافی هموارند، استوار است. در مدل منطقه محدود ساخته شده برمبنای طرحواره دارای پایستاری آنستروفی پتانسیلی سادورنی برای معادلات آب کمعمق یا بسیط فشارورد، بهجای تفاضل مرکزی از روش طیفی برمبنای تابعهای فوریه برای برآورد مشتقات فضایی استفاده میشود. برای کاربست روش شبهطیفی در منطقه محدود که در هیچیک از دو راستای شرقی- غربی و شمالی- جنوبی حوزه محاسباتی دورهای نیست، از الگوی گسترش و واهلش هاگن و مکنهاور استفاده میشود. برای پایداری محاسباتی یک میرایی صریح بهصورت پخش عددی با ضرایب متفاوت برای معادلات تکانه و ژئوپتانسیل به الگوریتم افزوده میشود. برای بهروزرسانی کمیتهای مدل در هر گام زمانی از طرحواره زمانی لیپفراگ به همراه پالایه روبرت- آسلین استفاده میشود. نتایج برای یک مورد پیشبینی 48 ساعته با استفاده از روش طیفی در تفکیکهای فضایی 150، 75 و 5/37 کیلومتر عرضه و مقایسه میشوند. جوابها در تفکیک 150 کیلومتر بهدلیل اثر پخش عددی و نیز میرایی خود میدان زمینه بسیار هموارند و این میرایی زیاد باعث جدایی جوابها از جوابهای متناظر الگوریتم تفاضل متناهی میشود. با اینحال در تفکیکهای 75 و 5/37 کیلومتر حرکت الگوهای مقیاس همدیدی و حتی زیرهمدیدی دارای نمایشی رضایتبخش هستند. محاسبه خطای روش طیفی از دیدگاه نبود توازن، حاکی از گسیل بیتوازنی نسبتاً بزرگی از منطقه گسترش به داخل حوزه محاسباتی است.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31952_2970e9a50cfb53bebddb9dce01d5d91b.pdf
2013-04-21
151
162
10.22059/jesphys.2013.31952
منطقه محدود
معادلات آب کمعمق
روش شبهطیفی
روش تبدیل
گسترش دورهای
منطقه واهلش
میدان زمینه
حسین
غلامی
1
دانشآموخته کارشناسی ارشد هواشناسی، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
علیرضا
محبالحجه
amoheb3@ut.ac.ir
2
دانشیار، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
سرمد
قادر
sghader@ut.ac.ir
3
دانشیار، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تعیین عمق نوری هواویزها با استفاده از دادههای دید افقی و سنجش از دور
برآورد غلظت ذرات معلق با استفاده از تعیین عمق نوری هواویزها (AOD) کاربرد بسیاری در تحقیقات مرتبط با آلودگی هوا دارد. در مقاله حاضر عمق نوری هواویزها در زنجان و تهران درحکم نمونههایی از مناطق شهری و اَبَرشهری در دوره دسامبر 2009 تا سپتامبر2010 بررسی شده است. بدینمنظور از دادههای حسگر مادیس و همچنین نورسنج خورشیدی مرکز تحصیلات تکمیلی زنجان و دید افقی ایستگاههای همدیدی واقع در موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و زنجان، در تعیین AOD استفاده شده است. دادههای نورسنج خورشیدی برای ارزیابی درستی دادههای بهدست آمده با حسگر مادیس و دید افقی در زنجان به کار رفته که دقت زیاد اندازهگیریهای مادیس را نشان میدهد. ارزیابی نتایج اندازهگیری عمق نوری هواویزها با حسگر مادیس و نورسنج خورشیدی در زنجان، همبستگی این دو عمق نوری را با ضریب 87/0 نشان میدهد. مقادیر AOD برآورد شده از دید افقی همراه با نتایج اندازهگیریهای نورسنج خورشیدی (با ضریب همبستگی 62/0) نیز برای ارزیابی میزان درستی استفاده از دادههای دید در تعیین میزان عمق نوری هواویزها در طول موج 550 نانومتر است. بهعلاوه، وجود همبستگی بین دادههای مادیس و نتایج حاصل از دادههای دید افقی (در حد 66/0 برای زنجان و 23/0 برای تهران) بیانگر امکان استفاده از دادههای دید بهصورت کمی بهمنزلة منبع اطلاعاتی ثانویه و جایگزین اندازهگیریهای ماهوارهای در تحقیقات آلودگی هوا به شکل روزانه است و این دادهها بهصورت روزانه و ساعتی در ایستگاههای همدیدی به فواصل کم، در دسترس هستند.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31953_7fad593b1cb8caa2a54acb2604f35bab.pdf
2013-04-21
163
174
10.22059/jesphys.2013.31953
عمق نوری هواویزها
دید افقی
نورسنج خورشیدی
مادیس
مناطق شهری و اَبَرشهری
مسعود
خوش سیما
1
دانشجوی دکتری هواشناسی، گروه هواشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
bidokhti3@ut.ac.ir
2
استاد، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک دانشکاه تهران، ایران
AUTHOR
فرهنگ
احمدی گیوی
ahmadig@ut.ac.ir
3
دانشیار، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک دانشکاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه الگوریتمهای تعیینپوش بستهموجهای راسبی
انتشار بستهموج، یکی از شکلهای مهم انتقال انرژی در جوّ است. همة امواج شناختهشده جوّی را میتوان بهصورت بستهموج شناسایی و دنبال کرد. متداولترین روش برای شناسایی بستهموجها تعیین پوش آنها است. در این مقاله با استفاده از دادههای سامانه پیشبینی جهانی موسوم به GFS برای سه ماه دسامبر 2004 تا فوریه 2005، دو بستهموج در نظر گرفته شده و پوش آنها با هریک از روشهای ومدولهسازی مختلط، تبدیل هیلبرت یکبُعدی و تبدیل هیلبرت با پالایه نصفالنهاری با عدد موج قطع 9 و 12 محاسبه شده است. سپس با مبنا قراردادن الگوریتم تبدیلهیلبرت یکبُعدی، سایر روشها از نظر کیفی و کمی با این روش مقایسه شدهاند. مقایسه الگوریتمها نشان میدهد که، الگوریتم تبدیل هیلبرت یکبُعدی از وامدولهسازی مختلط بهمراتب سادهتر است و مانند آن نیاز به در نظر گرفتن یک عددموج مشخص ندارد، همچنینروش وامدولهسازی مختلط مقادیر پوشها را بیشتر برآورد میکند. در روشهای تبدیل هیلبرت یکبعدی و وامدولهسازی مختلط گاهی ممکن است بهدلیل وجود امواج با عددموج نصفالنهاری بزرگ یا طولموج نصفالنهاری کوچک، دو پوش که متعلق به یک بستهموج هستند ظاهر شوند، در اینصورت با اِعمال پالایه در راستای نصفالنهاری میتوان مانع بروز این مشکل شد. در روش تبدیل هیلبرت دوبُعدی با عدد موج قطع 9، اگرچه از مشاهده دو پوش که مربوط به یک بستهموج هستند در عرضهای جغرافیایی نزدیک بههم جلوگیری میشود، اما بهدلیل درنظرگرفتن عدد موج نسبتا کوچک برای اِعمال پالایه، پوشهای بهدست آمده بسیار هموار هستند و بسیاری از جزئیات موردنظر حذف میشود. در الگوریتم تبدیل هیلبرت دوبُعدی با عدد موج قطع 12، چون عددموج مناسبی برای اِعمال پالایه درنظر گرفته شده، علاوه بر مشاهده جزئیات مفید، از بروز مشکلات ناشی از وجود امواج با اعدادموج بزرگ در راستای نصفالنهاری نیز جلوگیری میشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مناسبترین الگوریتم برای تعیین پوش بستهموج، الگوریتم تبدیل هیلبرت با اِعمال پالایه نصفالنهاری بر امواجی با عددموج بزرگتر از 12 است.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31954_52c49fe0149cbe8d7fd19fc7d3caf5ef.pdf
2013-04-21
175
190
10.22059/jesphys.2013.31954
بستهموج
پوش
تبدیل هیلبرت
وامدولهسازی مختلط
پالایه نصفالنهاری
علیرضا
محبالحجه
amoheb3@ut.ac.ir
1
دانشیار، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران،ایران
LEAD_AUTHOR
سارا
کرمی
2
دانشآموخته کارشناسی ارشد هواشناسی، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شبیهسازی گسیل غبار با مدل پیشبینی عددی وضع هوا WRF-Chem و با استفاده از دادههای جدید سطح در منطقه خاورمیانه
هدف از این پژوهش بررسی میزان گسیل غبار برآوردشده با مدل منطقهای پیشبینی عددی و تحقیقاتی WRF-Chem در منطقه خاورمیانه با استفاده از سری دادههای بهبود یافته پارامترهای سطح است. این دادهها، که در برگیرنده پوشش گیاهی، بافت خاک و توپوگرافیاند، بهکمک دادههای ماهوارهای حسگر مادیس و دادههای USGS تهیه شدهاند، و با تلفیق آنها، مناطق مستعد گسیل غبار منطقه مشخص شده است. از آنجا که دادههای سطح موجود در مدل WRF-Chem شامل دادههای میانگین پنجساله و با تفکیک افقی کم است و همچنین بهدلیل اهمیت شرایط سطحی مناطق چشمه غبار در تعیین میزان گسیل غبار و نحوه توزیع آن در منطقه، مقایسهای بین نتایج دادههای موجود در مدل WRF-Chem با دادههای جدید صورت گرفت که نشاندهنده ناتوانی دادههای موجود در مدل برای نمایان کردن جزئیات خصوصیات بافت خاک و پوشش گیاهی منطقه بود. هرچند که دادههای جدید، میزان خطا را در شناسایی چشمههای غبار و بهدنبال آن تعیین میزان گسیل و نحوه توزیع غبار کاهش میدهد. علاوه بر آن، گسیل غبار با دادههای سطح موجود در مدل و دادههای ورودی جدید برای توفان غبار دوره 13 تا 18 تیرماه 1388 شبیهسازی و چشمههای غبار موثر و میزان گسیل از هریک از آنها و نحوه توزیع غبار در منطقه بررسی شد. نتایج شبیهسازیها، چهار چشمه عمده غبار را در منطقه خاورمیانه نشان میدهد که شامل سودان، عربستان سعودی و بخشی از عراق، ایران و افغانستان، و پاکستان هستند که هریک از این چشمهها در طی رویداد غبار، نقشهای متفاوتی دارند. همچنین این توفان غبار بر فراز چشمه سودان شکل میگیرد و با جریانهای جنوبغربی به سمت شمالشرق تا ایران و ترکمنستان کشیده شده است. در پایان دوره، چشمه ضعیفتری در جنوب شرق ایران در بار غبار موجود در منطقه مشارکت کرده است. همچنین نتایج حاصل از شبیهسازی گسیل غبار، نشان میدهد که الگوی گسیل غبار حاصل از دادههای جدید، گستردگی بیشتری در اطراف چشمههای اصلی غبار تعیین شده در منطقه خاورمیانه دارند.
https://jesphys.ut.ac.ir/article_31955_773e5176b0df6433dafb5bbdd0c29690.pdf
2013-04-21
191
212
10.22059/jesphys.2013.31955
مدل WRF-Chem
چشمه غبار
گسیل
منطقه خاورمیانه
بافت خاک
توپوگرافی
پوشش گیاهی
مریم
رضازاده
1
دانشجوی دکتری هواشناسی، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
پرویز
ایراننژاد
2
دانشیار، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
یاپینگ
شائو
3
استاد، موسسه ژئوفیزیک و هواشناسی، دانشگاه کلن، آلمان
AUTHOR