موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
اثر دُز پرتوزا و لیزر فروسرخ بر الیکوتهای کناری در هنگام اندازهگیری سن نمونههای گلباف به روش رخشانی پس از فروسرخ
1
16
FA
مرتضی
فتاحی
استادیار، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
mfattahi2@ut.ac.ir
نینا
عطایی
دانشجوی کارشناسی ارشد ژئوفیزیک، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
نسرین
کریمی موید
دانشجوی کارشناسی ارشد ژئوفیزیک، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
10.22059/jesphys.2013.35976
مقاله پیش رو عرضه کننده قسمتی از تحقیقاتی است که بهمنظور اندازهگیری سن نمونههای برداشت شده از دریاچه قدیم گلباف صورت گرفته است و میتوان به کمک آنها سن فعال بودن آن دریاچه و فعالیت گسل گوک را برآورد کرد. بهمنظور اندازهگیری سن نمونهها به روش رخشانی (لومینسانس) تحریک شده با نور، به دو پارامتر دُز معادل دُز طبیعی و دُز سالانه نیاز است. برای اندازهگیری دُز معادل از روش سار استفاده شد. در ابتدا توانایی این روش در بازیابی دُز مشخصی که در آزمایشگاه به نمونه داده شد بررسی شد. در هنگام بازیابی دُز مشخص آزمایشگاهی، میزان بهدست آمده حدود 20% بیش از دُز اِعمال شده در آزمایشگاه بود. موضوع تحت تحقیق قرار گرفت. عوامل روششناختی برای تعیین دُز معادل، فرایندهای فیزیکی موثر بر سیگنال رخشانی و موارد فنی مورد بررسی دقیق قرار گرفت. توانایی روش سار در اندازهگیری و تصحیح تغییر حساسیت در اثر دُز و گرما و نور بررسی شد. میزان سیگنال رخشانی در نخستین اندازهگیری، حدود 40% بیش از سیگنال سایر اندازهگیریهای بررسی تغییر حساسیت بود. این پدیده غیرقابل انتظار و نامانوس بود. لذا آزمایشهایی طراحی و مواردپیشگفته مورد تفحص قرار گرفت. این مقاله به توضیح کامل این تحقیق میپردازد و نشان میدهد پس از بررسیهای گوناگون متوجه شدیم که موارد پیشگفته چگونه در اثراِعمال دُز پرتوزا و لیزرفروسرخ بر الیکوتهای کناری اثر گذاشته است؛ یعنی الیکوت موردنظر، ناخواسته تحتتاثیر دُز و نور قرار گرفته است. با قرار دادن دو در میان الیکوتها این پدیده غیر متعارف حذف شد و روش سار با موفقیت توانست دُز مشخص آزمایشگاهی را بازیابی کند.
الیکوتهای کناری,بازیابی دُز,روش سار
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35976.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35976_117abc510773a7373923d24650d57b0e.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
هنگلرزهها، آغاز بررسی پیشینه در ایران
17
29
FA
محمدرضا
قاسمی
استادیار، پژوهشکده علوم زمین، سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، تهران، ایران
10.22059/jesphys.2013.35977
پژوهش روی هنگلرزهها در دنیا از حدود نیم سده پیش آغاز شده است. گامهای آغازین این پژوهشها بر پیوند بین هنگلرزهها و گسترههای آتشفشانی تاکید دارد. برخی جایگاههای فرعی گوناگون دیگر نیز برای این گونه زمینلرزهها پیشنهاد شده است. رشته هنگلرزهها به واسطه بزرگای بهنسبت کمی که در آنها مشاهده میشود، کمتر در ایران مورد توجه قرار گرفتهاند، اگرچه برخی از آنها سبب آسیب و ویرانی نیز شدهاند. این پژوهش با بررسی 24 رویداد از اینگونه زمینلرزهها که در طی دوره تاریخی و دستگاهی در ایران روی دادهاند، تلاش دارد تا ویژگیهای عمومی و جایگاه آنها را مورد شناسایی آغازین قرار دهد. نتیجه این پژوهش آشکار میسازد که هنگلرزههای ایران بیش از همه در زاگرس و سپس جنوب البرز مرکزی و آذربایجان روی میدهند و هیچگونه پیوند آشکاری بین آنها با جنبشهای آتشفشانی وجود ندارد. این زمینلرزهها همگی در پوسته روی دادهاند. در برخی گسترهها مانند زاگرس، شاید بتوان اینگونهزمینلرزهها را به ناپیوستگیهای مکانیکی درون پوسته نسبت داد. بررسی آماری هنگلرزههای ایران آشکار میسازد که بزرگای تجمعی زمینلرزههای روی داده در هر دسته رویداد، از بزرگای بزرگترین رویداد آن دسته بیش از 5/0 واحد بزرگا بیشتر نیست. آمار ویژگیهای بزرگا، تعداد رویداد، پهنه رویداد و بازه زمانی رویداد این زمینلرزهها زمینهای را فراهم میسازد تا لرزهشناسان این دسته از جنبشهای لرزهزمینساختی را با دقت بیشتر مورد کنکاش قرار دهند و آنها را از لرزههای اصلی و یا پیشلرزهها بازشناسند.
هنگلرزهها,دسته زمینلرزه,زاگرس,البرز,آذربایجان,گستره¬های آتشفشانی
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35977.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35977_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
شناسایی گسلها در دادههای لرزهنگاری بازتابی به روش سطح پراش مشترک بررسی موردی، منطقه گرابن راین، آلمان
31
44
FA
مهرداد
سلیمانی منفرد
استادیار، دانشکده معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
هاشم
شاهسونی
استادیار، دانشکده معدن، دانشگاه سنندج، کردستان، ایران
یورگن
مان
استادیار، موسسه ژئوفیزیک، دانشگاه کارلسروهه، آلمان
10.22059/jesphys.2013.35978
شرایط زمینشناسی در منطقه گرابن بزرگ راین در منطقه مرزی بین فرانسه و آلمان به گونهایی است که برای بهرهبرداریهای زمینگرمایی مناسب به نظر میرسد. در این تحقیق، دادههای لرزهنگاری بازتابی برداشت شده، به روشهای نوین مورد پردازش قرار گرفت. در این تحقیق، علاوه بر چندین مقطع زمانی برانبارش که به روشهای مرسوم، روش سطح بازتاب مشترک و روش سطح پراش مشترک تهیه شد، مدل سرعت منطقه نیز به روش توموگرافی موج عمود در نقطه ورود بهدست آمد. سپس دادههای برانبارش شده تحت کوچ عمقی پیش و پس از برانبارش قرار گرفتند. در مقطع کوچ عمقی پس از برانبارش که روی مقطع بر انبارش شده به روش سطح پراش مشترک صورت گرفت، روش پیشگفته توانست همة ساختارها و گسلهای ریز را به خوبی آشکار کند. مقایسه این مقطع با مقطع کوچ عمقی پیش از برانبارش و مقطع بهدست آمده به روش سطح بازتاب مشترک نشان داد که در این روش، در عین سادگی مدل سرعت، به علت کسب همه انرژیهای پراشیده شده در اثر برخورد با گسل ها، نتیجه کوچ بسیار خوب و قابل مقایسه با نتیجه مقطع حاصل از کوچ عمقی پیش از برانبارش است. در نهایت نتایج تفسیر این مقاطع نشان میدهد که بخش انتخاب شده بهمنظور کاربرد زمینگرمایی، دارای گسلهای متعددی است که باعث انتقال آب از چاه تزریقی به سازند موردنظر میشود.
انرژی زمینگرمایی,سطح بازتاب مشترک,سطح پراش مشترک,کوچ عمقی,تصویرسازی لرزهایی
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35978.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35978_0cc1587d4bc9b1697b87d2cf3efd0dce.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
تبدیل فوریة ضد نشت (ALFT) و کاربرد آن برای بازسازی دادههای لرزهای
45
60
FA
صابر
جهانجوی
دانشجوی کارشناسی ارشد ژئوفیزیک، گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه ارومیه، ایران
حمیدرضا
سیاهکوهی
استاد، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
hamid4@ut.ac.ir
رامین
نیکروز
استادیار، گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه ارومیه، ایران
10.22059/jesphys.2013.35979
معمولاً در مراحل گوناگون پردازش دادههای لرزهای، فرض بر آن است که این دادهها بهصورت منظم در راستای مکان و زمان نمونهبرداری شدهاند. اما اغلب در عمل به علت محدودیتهای دسترسی در منطقه مورد بررسی و نقص دستگاهی، این فرض صادق نیست. از اینرو محاسبه طیف بسامدی سیگنالهایی با نمونهبرداری نامنظم و بازسازی آن روی یک شبکه با نمونهبرداری منظم، یکی از مهمترین بحثهای رایج در پردازش سیگنال بشمار میرود. در متن حاضر ضمن معرفی الگوریتم تبدیل فوریه ضد نشت، از آن برای حذف نشت بسامدی ناشی از پنجره کردن دادهها و نمونهبرداری نامنظم، استفاده و طیف بسامدی سیگنال را با دقت زیادی محاسبه میکنیم. با استفاده از طیف بسامدی بهدست آمده میتوان سیگنال را روی هر شبکة منظم دلخواهی بازسازی کرد.
تبدیل فوریة ضد نشت الگوریتمی تکراری است که در هر تکرار تبدیل فوریة گسستة سیگنال را محاسبه میکند. در هر تکرار، بزرگترین ضریب فوریه انتخاب و روی شبکة نمونهبرداری شده در حوزه t-x برگردانده و از سیگنال ورودی کسر میشود. این عمل تا زمانی که انرژی سیگنال باقیمانده به مقدار آستانة از قبل تعیین شده برسد، روی سیگنال باقیمانده تکرار میشود.
در این مقاله الگوریتم تبدیل فوریه ضد نشت در حوزه F-X بر برشهای بسامد زمانی دادههای لرزهای اِعمال شده و هر بسامد روی شبکة دلخواه، بازسازی میشود. روش معرفی شده، دادههای لرزهای کاملاً نامنظم و دادههای لرزهای منظم با ردلرزة گم شده را با دقت زیادی بازسازی میکند. در مورد دادههای لرزهای با نمونهبرداری نزدیک به منظم نیز با اِعمال یک ماسک ضد دگرنامی میتوان رویدادهای با شیب بسیار تند را بازسازی کرد. کارایی روش روی دادههای لرزهای مصنوعی و واقعی ارزیابی، و نتایج آن عرضه شده است.
تبدیل فوریه ضد نشت,نشت بسامدی,نمونه¬برداری نامنظم,درونیابی دادة لرزه¬ای
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35979.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35979_17fbd54a6555585a890dc28992c21623.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
بهکارگیری روش آنالیز کریجینگ فاکتوری در فیلتر کردن ساختارهای دادههای گرانیسنجی منطقه معدنی کرومیت فاریاب
61
72
FA
محمدرضا
آزاد
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد اکتشاف معدن، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
محمد
کنشلو
استادیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
ابوالقاسم
کامکار روحانی
دانشیار، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
kamkarr@yahoo.com
10.22059/jesphys.2013.35980
با توجه به این واقعیت که تودههای کرومیت وزن مخصوص زیادی دارند، در اکتشافات معدنی معمولترین روش ژئوفیزیکی که برای اکتشاف ذخایر کرومیت پیشنهاد میشود، روش گرانیسنجی است. در نقشههای بیهنجاری بوگه حاصل از برداشتهای گرانیسنجی گرچه تاثیر بسیاری از عوامل فیلتر و حذف میشود، لیکن بازهم مقادیر بازماند بهدست آمده نتیجه برهمنهی چند مولفة متفاوت از حیث ابعاد تاثیر و درجه اهمیت هستند. برای پردازش و تفسیر نقشههای بیهنجاری گرانی اصولاً از روشهای متعددی استفاده میشود. نقطه ضعف فیلترهای ژئوفیزیکی معمول در نظرنگرفتن ساختار فضایی دادهها حین تفکیک آنها است. ساختار فضایی در واقع بیانگر میزان همبستگی دادهها نسبت به فاصله بینشان است. آنالیز کریجینگ فاکتوری (FKA) اساساً یک نوع فیلترینگ زمینآماری است که قادر است با توجه به تشخیص ساختارهای فضایی از روی واریوگرام تودرتوی دادهها و تفکیک ساختارها، به تجزیه متغیر اولیه به مولفههای اصلی آن و یا در واقع عوامل اصلی تغییرپذیری بپردازد. در این تحقیق، دادههای گرانی منطقه معدنی کرومیت فاریاب با استفاده از روش FKA پردازش و تفسیر شده است. براساس بررسیهای ساختاری سه ساختار متناسب با فاکتورهای ناحیهای، محلی و نوفه تشخیص داده و دو محدوده برای ادامه عملیات اکتشافی براساس مولفه ناحیهای فیلتر شده پیشنهاد شده است. نتایج حاصل از این روش با نتایج حاصل از فیلترهای ژئوفیزیکی مقایسه شده است. این تحقیق بهخوبی قابلیت کاربرد این روش را در فیلتر کردن دادههای گرانیسنجی نشان میدهد.
گرانیسنجی,فیلتر,ساختار فضایی,آنالیز کریجینگ فاکتوری (FKA),معدن کرومیت فاریاب
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35980.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35980_9407eec59ce1603ddafc6d40eac73afa.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
تفسیر دادههای گرانی با استفاده از الگوریتم مشتق چهارم افقی و منحنی–s
73
82
FA
فائزه
بهرامی
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، ایران
وحید
ابراهیمزاده اردستانی
استاد، گروه فیزیک زمین، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
ebrahimz4@ut.ac.ir
10.22059/jesphys.2013.35981
در این تحقیق، یک الگوریتم برای تفسیر کمّی سریع دادههای گرانی تولید شده از شکل اجسام هندسی ساده و برآورد عمق و دیگر پارامترهای یک ساختار مدفون، توسعه داده شده است. این الگوریتم مشتق عددی افق چهارم محاسبه شده از بیهنجاری گرانی مشاهده شده را با استفاده از صافیهای متوالی طول پنجره برای برآورد عمق و شکل ساختار مدفون مورد استفاده قرار میدهد. برای یک طول پنجره ثابت شده، عمق با استفاده از یک فرمول ساده برای هر نوع شکل برآورد، و تغییر در عمقهای محاسبه شده نسبت به انواع شکل روی یک نمودار رسم میشود. همه نقاط برای یک طول پنجره ثابت با یک منحنی پیوسته (منحنی-s) به هم وصل میشوند و برای تعیین عمق و شکل ساختار مدفون، محل تلاقی مشترک از منحنی-s خوانده میشود. این روش برای دادههای مصنوعی با و بدون خطاهای تصادفی در یک میدان نمونه در ایران بهکار برده شد. در موارد مربوط به آزمایش، عمقهای بهدست آمده تطابق خوبی با مقادیر واقعی دارند.
بیهنجاری گرانی,عمق و شکل برآوردشده,منحنی-s,مشتق عددی افقی چهارم
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35981.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35981_c595d64db6a0f65fb4000957675a405b.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
پردازش و تفسیر دادههای مغناطیس زمینی مرتبط با منابع زمینگرمایی با استفاده از دو روش اویلر و AN-EUL، شمال شرق محلات
83
96
FA
محمود
میرزائی
دانشیار، گروه فیزیک، دانشکده علوم پایه، دانشگاه صنعتی اراک، ایران
محمد
محمدزاده مقدم
دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه فیزیک زمین، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
بهروز
اسکویی
استادیار، گروه فیزیک زمین، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
boskooi2@ut.ac.ir
فریدون
قدیمی عروسمحله
استادیار، دانشکده معدن، دانشگاه صنعتی اراک، ایران
سید سجاد
جزائری
دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه فیزیک زمین، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
10.22059/jesphys.2013.35982
چشمههای آبگرم متعدد در منطقه محلات و همچنین نوع زمینشناسی منطقه، نشاندهنده وجود یک سامانة زمینگرمایی بزرگ در اعماق منطقه است. طی فعالیتهای صورت گرفته از 1374 در ایران، چندین ناحیه امیدبخش از لحاظ پتانسیل زمینگرمایی از سوی مرکز انرژیهای نو وزارت نیرو معرفی شده که محلات یکی از مناطق مهم در این زمینه است. بهمنظور شناسایی دقیق نواحی مستعد زمینگرمایی، عملیات مغناطیسسنجی زمینی در طول 10 نیمرخ بهنسبت بلند، جمعا به طول حدود 160 کیلومتر با فاصله ایستگاهی 40 متر و فاصله نیمرخی 5/1 کیلومتر، در محدوده اطراف چشمههای آبگرم محلات صورت گرفت. در مجموع بیش از 4000 ایستگاه مغناطیسسنجی برداشت شد. در این پژوهش دادههای حاصل از عملیات مغناطیسسنجی زمینی با استفاده از دو روش بسیار کاربردی اویلر و روش تلفیقی سیگنال تحلیلی و اویلر (AN-EUL) مورد تفسیر قرار گرفته است. نتایج برآورد عمق منبع اصلی بیهنجاری بهدست آمده با این دو روش، وجود یک منبع زمینگرمایی با عمق حداقل یک کیلومتر در منطقه را برآورد میکند. مقدار شاخص ساختاری بهدست آمده از این دو روش پردازشی، مؤید این است که منبع بیهنجاری احتمالا داری شکلی شبیه به یک استوانه قائم است. نبود قطب منفی مغناطیسی بارز در منطقه احتمالا حاکی از گسترش این توده در عمق است. همچنین نتایج این پژوهش نشان میدهد که روش اویلر علاوه بر برآورد عمق بیهنجاری، به بررسی روند تغییر عمق در نقاط متفاوت بیهنجاری هم میپردازد ولی روش AN-EUL فقط در نقاط خاصی میتواند برآورد عمق را عملی سازد.
چشمه های آب گرم,محلات,مغناطیس سنجی زمینی,منبع زمین گرمایی
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35982.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35982_a138b56f360415807ffd1e6866f25dd2.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
بررسی مرز لایهها و تودههای زمینگرمایی منطقۀ سبلان با استفاده از برگردان دوبُعدی دادههای مگنتوتلوریک
97
108
FA
میلاد
تکلو
کارشناسی ارشد ژئوفیزیک، ژئوالکتریک، گروه فیزیک زمین، موسسۀ ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
بهروز
اسکویی
استادیار، گروه فیزیک زمین، موسسۀ ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
boskooi2@ut.ac.ir
سهیل
پرخیال
استادیار، دانشگاه آزاد کرج، ایران
10.22059/jesphys.2013.35983
بهمنظور بررسی مخزن زمینگرمایی سبلان و هدفگذاری چاههای جدید اکتشافی و تزریقی، دادههای مگنتوتلوریک در دو فاز طی سالهای 2007 و 2009 برداشت شد. پس از بررسی ابعادی محیط و تصحیح دادههای خارج از رده که ناشی از نوفههای محیطی بودند، معکوسسازی دادههای مگنتوتلوریک صورت گرفت. نتایج بهدست آمده در محدودۀ سبلان، مخزن زمینگرمایی را به شکل مناسبی آشکار کرد. بررسی مقاطع مقاومت ویژه حاصل از برگردان 2D در کنار دادههای چاههای اکتشافی و برداشتهای زمینشناسی نشان داد که سامانه زمینگرمایی سبلان با مدل مطالعاتی که جانستون (1992) عرضه کرده است و در آن لایههای رسانای ضخیمتر معمولا در نواحی خروجی جریان زمینگرمایی یافت میشوند، مطابقت دارد.
مگنتوتلوریک,برگردان دوبُعدی,سامانه زمینگرمایی,مدل جانستون
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35983.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35983_fa3ff702b167b53c629ecdb9445d9158.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
ارتباط آلایندههای شهری با دید افقی منطقه تهران در سال 2008
109
122
FA
سمانه
ثابتقدم
دانشجوی دکتری هواشناسی، گروه فیزیک فضا، مؤسسة ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
فرهنگ
احمدی گیوی
0000-0002-9487-4862
دانشیار، گروه فیزیک فضا، مؤسسة ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
ahmadig@ut.ac.ir
یحیی
گلستانی
استادیار، گروه فیزیک فضا، مؤسسة ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
استاد، گروه فیزیک فضا، مؤسسة ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
bidokhti3@ut.ac.ir
10.22059/jesphys.2013.35984
میدان دید در جوّ، علاوه بر عوامل طبیعی، متاثر از پراکنش و خاموشی نور در ذرات و مولکولهای موجود در آن است. از اینرو دید افقی و تغییرات آن یک نشانگر مشاهداتی ساده و خوب برای کیفیت هوا به شمار میرود. در مقاله حاضر، اثر غلظت آلایندههای جوّ شهری بر دید افقی منطقه جنوب غرب تهران در سال 2008 بررسی شده است. دادههای استفاده شده در این مقاله، شامل دیدبانیهای روزانه ایستگاه هواشناسی مهرآباد و غلظت آلایندههای جوّی در ایستگاه میدان آزادی در شهر تهران است. نتایج نشان میدهد که میزان غلظت آلایندههای جوّی در منطقه شهری تهران در مقایسه با دیگر شهرهای آلوده و پُرجمعیت دنیا بسیار بالاتراست. آلایندههای اصلی و مهم تاثیرگذار بر کاهش دید بهترتیب کربن مونوکسید، نیتروژن دیاکسید و سپس ذرات معلق با قطر کمتر از 10 میکرون هستند. نتایج بررسی ماهانه حاکی از آن است که در ماههای سرد سال، آلایندههای شهری نقش بارزتری در کاهش دید افقی دارند. بیشترین همبستگی منفی میان گوگرد دیاکسید و محدوده دیداری در فصل زمستان مشاهده شده است و بررسی دقیقتر نشان میدهد که میزان رطوبت نسبی جوّ، اثر تعیینکنندهای در چگونگی ارتباط انواع آلایندهها، بهجز کربن مونوکسید، با دید افقی دارد.
دید افقی,آلایندههای شهری,همبستگی,تهران
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35984.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35984_1ff3477537cc1c0aa2e22bd00bad43a8.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
بررسی آزمایشگاهی نقش یونها در تشکیل ابر گرم
123
134
FA
محمد حسین
شوشتری
کارشناس ارشد هواشناسی، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
فائزه
ناجی
کارشناس ارشد هواشناسی، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
استاد، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
bidokhti3@ut.ac.ir
10.22059/jesphys.2013.35985
در این مقاله اثر یونها در تشکیل ابر گرم در محیط آزمایشگاه بررسی شده است. همانطور که وجود یونها در جوّ در تشکیل ابرها موثر است این تاثیر در آزمایشگاه بررسی شده است. در آزمایشهای صورت گرفته، از دو الکترود که به ولتاژ بالا متصل شدند برای یونیده کردن هوای داخل محفظه شیشهای استفاده شده است، بهطوریکه ولتاژ زیاد با اِعمال یک میدان الکتریکی قوی سبب یونیده شدن هوای داخل محفظه شده است. تشکیل ابر گرم مصنوعی با استفاده از انبساط بیدررو در حالتهای بدون یون و با حضور یون و با غلظتهای متفاوت بررسی شده است. سامانة اندازهگیری غلظت ابر گرم مصنوعی متشکل از یک لیزر (با طول موج 598 نانومتر)، آشکارساز، آمپلیفایر و یک رایانه مجهز به مبدل (A/D) است، بهطوریکه پرتو لیزر از میان ابر گرم مصنوعی عبور میکند و به آشکارساز میرسد و بسته به غلظت ابر تشکیل شده، سیگنال لیزر تغییر میکند. این سیگنال و شرایط دیگر آزمایش از قبیل دما و میزان رطوبت داخل محفظه ابر و بیرون از آن با رایانه بهصورت مستقیم و پیوسته ثبت میشود. همچنین فشار هوای داخل محفظه با یک دستگاه شامل یک پمپ الکتریکی، شیلنگهای رابط و یک شیر تخلیه تغییر مییابد و با استفاده از یک مانومتر آبی اندازهگیری میشود. نتایج نشان میدهد که حضور یون بهطور چشمگیری در تشکیل ابر در شرایط آزمایشگاهی مؤثر است. بهصورت کیفی با افزایش غلظت یون، ابر غلیظتری تشکیل میشود ولی افزایش بیش از حد غلظت یون به علت اثر فراباروری، نقش کاهنده در باروری ابر تشکیل شده دارد و ریزش ابر در غلظتهای بیش از حد بهینه، کاهش پیدا میکند.
یون,ابر گرم,هسته میعان ابر,هستهسازی ناهمگن,اَبَراشباع
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35985.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35985_584c53c01df8e81f81c9b814c328c615.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
ارتباط بیهنجاریهای دمای آب سطح اقیانوس هند و دریای عرب با بیهنجاریهای بارش نیمه جنوبی ایران
135
157
FA
عباس
رنجبرسعادتآبادی
استادیار، پژوهشکده هواشناسی و پژوهشکده هواشناسی و علوم جو، تهران، ایران
پریسا
ایزدی
کارشناس ارشد، سازمان هواشناسی کشور، تهران، ایران
parisa3636@gmail.com
10.22059/jesphys.2013.35986
بیهنجاریهای دمای سطح آب اقیانوس هند و دریای عرب میتواند در تغذیه رطوبتی و شکل گیری سامانههای جوّی نقش مؤثری داشته باشد در این تحقیق، بهمنظور شناسایی ارتباط بیهنجاریهای دمای سطح آب و بیهنجاریهای بارش در نیمه جنوبی ایران، ابتدا بهصورت موردی منابع رطوبتی و نحوه انتقال رطوبت با استفاده از برونداد مدل ARPEG و محاسبه بردار شار رطوبت ویژه، همگرایی و واگرایی آن در ترازهای پایین جوّ بررسی شد. سپس همبستگی بین بیهنجاریهای دمای سطح آب با بارش نیمه جنوبی کشور بهصورت ماهانه بررسی شده است. برای این منظور طی دوره آماری 50 ساله (1956-2005) برای ماههای اکتبر تا مارس دادههای بیهنجاری دمای سطح آب دریای عرب و اقیانوس هند و دادههای 9 ایستگاه سینوپتیک برای بیهنجاریهای بارش نیمه جنوبی ایران مورد بررسی قرار گرفت. ضریب همبستگی بین بیهنجاریهای بارش و بیهنجاریهای دمای سطح آب دریای عرب، شرق و غرب اقیانوس هند محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد که بردار شار رطوبت ویژه، همگرایی و واگرایی آن و خطوط جریان در ترازهای پایین جوّ به گونهای است که در زمان فعالیت سامانههای کمفشار دینامیکی، شرایط مناسبی برای تغذیه رطوبت از روی دریای عرب، دریای سرخ و خلیج فارس فراهم میشود. بیشترین ضریب همبستگی مربوط به دریای عرب در ماههای اکتبر، نوامبر، ژانویه و فوریه بوده است. همچنین همبستگی معنیداری بین بیهنجاری بارش و بیهنجاری دمای سطح آب نواحی غربی اقیانوس هند در ماههای اکتبر، نوامبر و ژانویه و برای نواحی شرقی آن در ماههای اکتبر و نوامبر بهدست آمد. برای ماههای دسامبر و مارس همبستگی معنیداری حاصل نشد.
بیهنجاریهای دمای سطح آب,بارش,همبستگی,نیمه جنوبی ایران
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35986.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35986_7d6713af8da130d8365c262de9c0b66e.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
دو بررسی موردی برای تحقیق گسترش جریانسوی ثانویه در تقویت چرخندهای غرب ایران ازدیدگاه انرژی
159
175
FA
مجید
آزادی
دانشیار، پژوهشکده هواشناسی، تهران، ایران
f.arkian@gmail.com
محمدمهدی
خدادی
کارشناس مرکز پیشبینی سازمان هواشناسی کشور، تهران، ایران
10.22059/jesphys.2013.35987
در این تحقیق رشد و گسترش فشاروردی و کژفشاری دو موج سیارهای در ناحیه شرق دریای مدیترانه، سوریه و غرب ایران واندرکنش آنها با چرخندهای سطح زمین از دیدگاه انرژی بررسی شده است. با استفاده از دادههایCFSR با تفکیک افقی 5/. درجه مقدار انرژی و مولفههای گوناگون گرایش انرژی برای این چرخندها محاسبه شده است. چرخند اول مربوط به ژانویه 2004 روی غرب مدیترانه شکل میگیرد و روی شرق مدیترانه تضعیف اما در طی مسیر خود تا نواحی غرب ایران در دو ناحیه دیگر تقویت میشود. نتایج نشان میدهد که مهمترین عامل رشد ثانویه مرکز انرژی درجریانسوی ناوه روی شمال عربستان و شرق مدیترانه و سپس غرب ایران تبدیل کژفشاری انرژی و همگرایی شار آزمینگرد انرژی است.
برای چرخند دوم مربوط به ژانویه سال 2000، مشابه مورد اول ابتدا یک مرکز انرژی قوی روی دریای مدیترانه در پادجریانسوی ناوه وجود دارد. در این مورد حضور جت جنبحاره موجب شار آزمینگرد قوی انرژی از این مرکز به جریانسوی ناوه و در نتیجه موجب گسترش جریانسوی مرکز انرژی روی شمال عربستان و غرب ایران میشود. همچنین نقش فرارفت هوای گرم در شمال عربستان و شرق مدیترانه و سپس صعود اجباری هوا در غرب ایران در تقویت عامل کژفشاری و گسترش جریانسوی انرژی برای این مورد، مشابه مورد پیشین است. اما در این مورد نقش عامل فشاروردی (تنشهای رینولدز) نیز در تقویت این مرکز انرژی قابلتوجه است. بهبیاندیگر تاثیر جت جنبحارهای در تقویت چرخند در جنوب غرب ایران دیده میشود.
گسترش جریانسو,انرژی چنبشی پیچکی,تبدیل فشاروردی,تبدیل کژفشاری
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35987.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35987_15f25cc33aedb6a409096b2de823d73f.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
بررسی شاخصهای اقلیمی حوضه آبخیز تمر، استان گلستان در شرایط تغییر اقلیم با کاربرد مدل LARS-WG
177
189
FA
مریم
دوستی
دانشآموخته کارشناسی ارشد آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایران
m.dousti89@yahoo.com
محمود
حبیبنژاد روشن
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایران
کاکا
شاهدی
استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایران
k.shahedi@sanru.ac.ir
میرحسن
میریعقوبزاده
دانشجوی دکتری علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشگاه مازندران، ایران
10.22059/jesphys.2013.35988
گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم، از جمله مسائلی هستند که امروزه توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کردهاند. یکی از روشهای معتبر برای بررسی پدیده تغییر اقلیم، استفاده از مدلهای گردش عمومی جوّ (GCM) است. به علت تفکیک فضایی کم برخی پدیدههای ریزمقیاس در مدلهای گردش عمومی جوّ، این مدلها نمیتوانند تقریب درستی از شرایط آبوهوایی منطقه مورد بررسی بهدست دهند؛ لذا باید خروجی آنها تا حد ایستگاه هواشناسی، ریزمقیاس شود. در این تحقیق یک نوع از مدلهای (GCM) تحت عنوان HADCM3 در دوره سالهای 2046-2065 بهکار گرفته شد. برای شبیهسازی پارامترهای اقلیمی در حوضه تمر استان گلستان دادههای مدل HADCM3 با استفاده از مدل LARS-WG تحت دو سناریوی A2 و A1B ریزمقیاس شدند. نتایج نشان داد که میانگین دما با در نظر گرفتن سناریوی A2، 48/2 درجه سلسیوس و با در نظر گرفتن سناریوی A1B، 43/2 درجه افزایش خواهد یافت. همچنین نتایج نشان از افزایش 16% بارش در سناریوی A2 و 2% بارش در سناریوی A1B، در دوره 2046-2065 دارد. همینطور میزان ساعتهای آفتابی در دوره بررسی و با در نظر گرفتن هر دو سناریو کاهش خواهد یافت.
ریزمقیاسنمایی,مدل گردش عمومی جوّ,LARS_WG,تمر,استان گلستان
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35988.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35988_200a1d61ee61cba2b1e3c75fd64f0521.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
تحلیل مخاطره و ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر دما و بارش استان آذربایجان شرقی دوره 2013-2022
191
208
FA
سیده شیما
پورعلی حسین
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مهندسی کشاورزی – منابع آب، دانشگاه تهران، ایران
pooralihosein@gmail.com
علیرضا
مساح بوانی
دانشیار، گروه مهندسی آبیاری و زهکشی پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، ایران
armassah@ut.ac.ir
10.22059/jesphys.2013.35989
از جمله آثار پدیده تغییر اقلیم، افزایش دما، و نیز کاهش مقدار بارش در برخی مناطق جهان از جمله ایران است و لذا بررسی اثرات این پدیده ضروری مینماید. در این تحقیق، پس از برداشت دادههای مشاهداتی ماهانه دما و بارش 15 ایستگاه هواشناسی در دوره 1981-2012، دادهها با کمک روشهای گوناگون درونیابی و انتخاب بهترین روش، برای سلولهای 5/0 در 5/0 درجه تولید شد. پس از پیشبینی متغیرهای اقلیمی برای دوره 2013 تا 2022 بهصورت ماهانه با شانزده مدل جفت شده ،گردش عمومی جوّ-اقیانوس (AOGCM) تحت سناریوهای A1B، A2 و B1، و ریزمقیاسنمایی مکانی دادهها در مقیاس 5/0 در 5/0 درجه با کمک روش Bias Correction/Spatial Downscaling، بهمنظور بررسی عدم قطعیت و تحلیل مخاطره پیشبینیها، دادهها با استفاده از روش مقیاس الگو، برای 46 سناریوی دیگر نیز تولید شدند. با محاسبه دما و بارش برای سطوح متفاوت مخاطره مشخص شد که در سطح مخاطره 10 درصد دما 9/2-15/3 درجه افزایش، و مقدار بارش 75-150 میلیمتر کاهش خواهد داشت. در سطح 25 درصد دما 1/2-25/2 درجه افزایش، مقدار بارش در برخی نقاط کاهش و در برخی دیگر تا 50 میلیمتر افزایش را نشان میدهد. در سطح 50 درصد، دما تقریبا 2/1 درجه افزایش خواهد داشت، و در مورد بارش نیز افزایش مقدار پیشبینی میشود؛ بهطوریکه مقدار بارندگی سالانه در منطقه با مخاطره 50 درصد، تقریبا بین 525 تا 350 میلیمتر پیشبینی میشود.
تغییر اقلیم,درونیابی,ریزمقیاسنمایی,عدم قطعیت,مقیاس الگو,AOGCM
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35989.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35989_012181555f24e2da389701d4df629a75.pdf
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
فیزیک زمین و فضا
2538-371X
2538-3906
39
4
2013
12
22
توسعه هسته دینامیکی یک مدل گردش کلی جوّ بر مبنای تاوایی پتانسیلی با الگوریتم فرابرد پربندی نیمهلاگرانژی دررو
209
221
FA
محمد
جغتایی
دانشجوی دکتری هواشناسی، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
mjoghataei@ut.ac.ir
علیرضا
محبالحجه
دانشیار، گروه فیزیک فضا، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ایران
amoheb3@ut.ac.ir
10.22059/jesphys.2013.35990
توسعه هسته دینامیکی هیدروستاتیک برای مدل گردش کلی جوّ بر مبنای تاوایی پتانسیلی با الگوریتم فرابرد پربندی نیمهلاگرانژی دررو مورد بررسی قرار میگیرد. خطیسازی معادلات بسیط با مختصه قائم تعمیمیافته حول حالت پایه ساکن امکان استخراج مُدهای قائم و استفاده از آنها برای طراحی و پیادهسازی طرحواره گامبرداری زمانی نیمهضمنی را فراهم میکند. استفاده از متغیرهای پیشیابی تاوایی پتانسیلی، واگرایی سرعت و تقریبی از واگرایی شتاب در توسعه هسته دینامیکی، مستلزم حل معادلهای بیضوی از نوع هلمهولتز پیراسته در محاسبه ضخامت فشاری لایههای ایجاد شده میان ترازهای متوالی است. استفاده از تصویر به فضای مُدهای قائم حل این معادله بیضوی را هم تسهیل میکند. در حل عددی، طرحوارههای طیفی در راستای مداری، مرتبه چهارم فشرده در راستای نصفالنهاری و نیمهضمنی با سه تراز زمانی به کار میرود.
در این پژوهش، مدل ساخته شده بر مبنای تاوایی پتانسیلی در مختصه قائم تعمیمیافته و استخراج مُدهای قائم در مدل با موفقیت از عهده آزمون ناپایداری کژفشار برمیآید. در آزمون صورت گرفته با دو لایه، حالت اولیه جت متوازنی است که ناپایداری آن با یک پریشیدگی کوچک به راه میافتد. نتایج حاکی از شکلگیری و توسعه امواج کژفشار در طی 30 روز انتگرالگیری عددی برای شارش حدی با عدد فرود نزدیک یک است. آزمون موفق صورت گرفته، زمینه را برای آزمایش کامل مدل درحکم یک هسته دینامیکی در آرایشی نزدیکتر به واقعیت با تعداد زیادی لایه و برهمکُنش با سطح زیرین فراهم میکند.
مدل گردش کلی جوّ,مختصه قائم تعمیمیافته,مُدهای قائم,مدل برمبنای PV,هسته دینامیکی,جت ناپایدار
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35990.html
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35990_eb43acc7a49dca4e22bf3bfcf2257b85.pdf