2024-03-28T13:44:35Z
https://jesphys.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2370
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
ناحیهبندی سواحل جنوبی دریای خزر براساس شواهد مورفودینامیک رسوبی
همایون
خوشروان
سمیه
روحانیزاده
جواد
ملک
قاسم
نژادقلی
ناحیهبندی سواحل جنوبی دریای خزر بهلحاظ صفات مورفودینامیک رسوبی بخش کمژرفای دریایی و خشک ساحلی هدف اصلی این تحقیق است. پس از جمعآوری اطلاعات و پردازش اولیه آنها، با آشنایی لازم با منطقه مورد بررسی، محورهای اندازهگیری ساحلی انتخاب شد. با اجرای عملیات میدانی مشخصات ساختار هندسی، عوارض مورفودینامیکی و ساختارهای رسوبی بستر دریا مورد پایش قرار گرفت. درمجموع با بررسی تعداد 48 نمونه رسوبی برداشت شده از محدوده ساحلی در شش ایستگاه اندازهگیری (میانکاله، سرخرود، نشتارود، انزلی، تالش و آستارا) و با اجرای عملیات آزمایشگاهی و پردازشهای لازم روی دادههای بهدست آمده در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی مشخص شد که سواحل جنوبی دریای خزر به لحاظ مورفودینامیک رسوبی به سه گروه سواحل فرسایشی، حد واسط و رسوبگذاری فعال ناحیهبندی میشود.
Caspian Sea
Morphodynamic
Sediment
zoning
2011
11
22
1
15
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23598_7c3bdd69aa4f205953de4303bd84554f.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
طیفسنجی لامپهای سرخ و استفاده از نورتابی در بررسی مناسب بودن منبع نوری آزمایشگاه آمادهسازی نمونههای سنیابی به روش OSL در ایران
مرتضی
فتاحی
نازلی
صبا
سلمان
محسنی
ایران از معدود کشورهایی است که علاوه بر قرار گرفتن بر کمربند زلزله جهانی، دارای قدمت دیرینه است. در طول تاریخ زلزله مهمترین خطر طبیعی برای ایران و ساکنان آن بوده است. بسیاری از تمدنها، شهرها، روستاها و آثار باستانی ایران زمین در اثر حوادث طبیعی مثل زلزله سیل و آتشفشان نابود شده یا صدمه دیدهاند. لذا امکان ترکیب اطلاعات دیرینزلزلهشناسی، باستانشناسی و دیریناقلیمشناسی در کشورمان فراهم است. این ترکیب نه تنها اطلاعات جامع علمی در هر سه زمینه پیشگفته را فراهم میآورد بلکه فهرستنامه سنی حوادث طبیعی ایران را کامل میکند. کلید ترکیب دیرینزلزلهشناسی، باستانشناسی و دیریناقلیمشناسی، سنیابی آثار حوادث گذشته است که در دل خاک مدفون شدهاند. نورتابی (لومینسانس) روشی مناسب برای سنیابی در محیطهای خشک و نیمهخشک است. نورتابی مستقیما آخرین نورخوردگی مواد معدنی همچون کوارتز و فلدسپار را که به وفور در خاک یافت میشوند، تعیین سن میکند. با توجه به اینکه بهمنظور سنیابی به روش نورتابی از نور مرئی استفاده میشود و میباید نمونه از زمان خروج از خاک تا تحریک آن با نور کنترل شده مرئی در آزمایشگاه، تحت تاثیر هیچ نور مضری قرار نگیرد، موضوع نصب نور امن در آزمایشگاه امری حیاتی بهشمار میرود. این مقاله ضمن توضیح نقش سنیابی و دُزسنجی بهروش نورتابی در ایران به تشریح چگونگی بررسی امنیت نوری، شامل تهیه و نصب چراغ سرخ و آزمون طیف نور با طیف سنج و اثر نور بر سیگنال طبیعی نورتابی میپردازد.
Dating
Fault slip rate
Optically simulated luminescence (OSL)
2011
11
22
17
26
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23599_1ea22b52d9fae7ecc9b6e46e3806204b.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
بهکارگیری نگار تشدید مغناطیسی هستهای و شبکه عصبی مصنوعی در برآورد تراوایی یکی از مخازن نفت سنگین در جنوب ایران
مریم
روستایی
مجید
نبیبیدهندی
مهدی
تدینی
سیاوش
ترابی
تراوایی یکی از عاملهای چالشبرانگیز در مخازن هیدروکربوری است. علت این امر مشکل بودن برآورد تراوایی بهصورت دقیق و مستقیم از طریق اندازهگیریهای نگاربرداری کنونی است. در این مقاله کاربرد روش تشدید مغناطیسی هستهای
(Nuclear Magnetic Resonance) در برآورد تراوایی یکی از مخازن کربناته حاوی نفت سنگین در جنوب ایران بررسی شده است. در محاسبه تراوایی با استفاده از نگار NMR، از سه مدل شاره آزاد (کوتس)، میانگین T2 (SDR) و سوانسون استفاده شده است. در ابتدا تراوایی بهدست آمده از هریک از این سه مدل، برای نمونههای سه واحد شارش هیدرولیکی مشخص شده در محدوده موردنظر سازند سروک فوقانی، بهصورت جداگانه با تراوایی حاصل از مغزه مقایسه و ضرایب همبستگی محاسبه شده است. سپس برای هریک از سه مدل فوق، تراوایی کل نمونههای تقسیمبندی شده در واحدهای شارش هیدرولیکی بهصورت همزمان با تراوایی مغزه مقایسه شده است. درنهایت کل نمونههای موجود در فاصله موردنظر با نتایج تراوایی مغزه مقایسه شده است. نتایج بهدست آمده در سازند مورد بررسی نشان میدهد که استفاده از تقسیمبندی نمونهها با بهکارگیری واحدهای شارش هیدرولیکی، سبب بهبود تعیین تراوایی میشود. روند تغییرات تراوایی برحسب عمق بهدست آمده از روی مدلها، با روند تغییرات تراوایی بهدست آمده از اطلاعات مغزه مطابقت خوبی دارد و میتوان از آنها در تعیین تراوایی در محل چاه استفاده کرد. بهمنظور برآورد دقیق تراوایی، از یک مدل شبکه عصبی مصنوعی (Artificial Neural Network) با دو مجموعه ورودی متفاوت استفاده شده است. در مجموعه اول از دادههای تخلخل بهدست آمده از نگار NMR بهمنزله یکی از ورودیها استفاده شده و در مجموعه دوم از تخلخل حاصل از نگار نوترون درحکم ورودی استفاده شده است. دو دسته تراوایی بهدست آمده از شبکه عصبی با هر دو مجموعه ورودی نیز، با نتایج تراوایی حاصل از مغزه مقایسه و ضرایب همبستگی محاسبه شده است. نتایج بهدست آمده از شبکه عصبی نشاندهنده آن است که در صورت استفاده از تخلخل حاصل از NMR در کنار سایر نگارهای سنتی، درحکم ورودی شبکه، افزایش قابلِملاحظهای در ضریب همبستگی بهوجود میآید و بنابراین میتوان از شبکه عصبی بهمثابه روشی قابل اطمینان در برآورد کمی تراوایی در سازند سروک فوقانی استفاده کرد.
artificial neural network (ANN)
Heavy oil
Nuclear magnetic resonance (NMR)
Permeability
2011
11
22
27
45
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23600_d60a7ca26b98f8035880b1b265848a04.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
معکوسسازی یکبُعدی دادههای الکترومغناطیسی هوابرد با استفاده از روش اُکام برای بهدست آوردن رسانایی لایهها
فرزاد
شیرزادیتبار
بهروز
اسکویی
دادههای الکترومغناطیسی هوابرد در حوزههای زمان و بسامد برداشت میشوند. این دادهها در حوزه زمان، تغییرات زمانی میدان مغناطیسی ثانویه هستند اما در حوزه بسامد خود میدان مغناطیسی ثانویه است که اندازهگیری میشود. در اینجا دادههای الکترومغناطیسی هوابرد حوزه بسامد با اِعمال روش معکوسسازی اُکام (Occam’s inversion) به مقادیری از رسانایی تبدیل میشوند که مربوط به لایههای افقی متفاوت هستند. در این بررسی تعداد لایهها بسیار بیشتر از تعداد دادهها است. با انتخاب مناسب یک تابع هدف که باید کمینه شود، با استفاده از روش کمترین مربعات، طوری عمل میشود که هم پارامترهای مدل دارای کوچکترین ساختار (minimum structure) باشند و هم دادهها به حد کافی برازش شوند. ِاعمال این روش بر دادههای الکترومغناطیسی هوابردِ حاصل از مدلهای مصنوعی، نتایج قابل قبولی تولید میکند. سعی شده که از مدلهای متنوعی برای بررسی چگونگی عملکرد این روش معکوسسازی استفاده شود که شامل مدلهای 2، 3 و 5 لایه است. همچنین نشان داده شده که این روش، لایه با رسانایی کمتر که در زیر لایه رسانا قرار گرفته را بهخوبی تعیین میکند و این در حالی است که روشهای الکترومغناطیسی به وجود لایهها یا تودههای رسانا حساستر هستند. در مدلهای مورد استفاده، با عوض کردن ترتیب رسانایی لایهها، پایداری و قدرت روش معکوسسازی اُکام را در بازیابی رسانایی لایهها نشان دادهایم. همچنین تأثیر تعداد بسامدهای مورد استفاده در مدلسازی روی نتایج بررسی شده است.
Airborne electromagnetic
Jacobian matrix
Nonlinear forward problem
Occam’s inversion
2011
11
22
47
58
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23601_2bf67424befb20746827cc2a399b6b7f.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
بررسی ساختارسرعتی پوسته تهران با استفاده از دادههای دور و انفجار معادن ثبت شده در شبکه لرزهنگاری شهر تهران
فرزام
یمینیفرد
علی
مرادی
تهران پایتخت ایران با جمعیت شناور بیش از ده میلیون نفر در قسمت جنوبی منطقه برخوردی البرز واقع شده است. رشتهکوههای فعال البرز شامل چندین لایه آتشفشانی و رسوبی با امتداد تقریباً شرق – غرب با پهنای 100 کیلومتر و طول 600 کیلومتر با کوههای تالش در غرب وکوههای کپهداغ در شرق محدود شده است.2 ± 5 میلیمتر در سال کوتاهشدگی و 2 ± 4 میلیمتر در سال حرکت امتدادلغز چپگرد در البرز مرکزی برتقسیم حرکت کلی چپگرد مایل در عرض البرز بین گسلهای امتدادلغز و معکوس جدا از هم دلالت دارد. شهر تهران با گسلهای فعال متعددی احاطه شده است. در این تحقیق، ساختار سرعتی پوسته زیر تهران با استفاده از 309 دورلرز و 253 انفجار معدن ثبت شده در شبکه لرزهنگاری شهر تهران وابسته به سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران از تاریخ تیر 1383 تا دی 1385 مورد بررسی قرار گرفته است. شبکه لرزهنگاری شهر تهران متشکل از 13 ایستگاه لرزهنگاری کوتاه دوره سهمؤلفهای با هدف اصلی پایش میدان تنش و افزایش شناخت لرزهخیزی تهران و مناطق اطراف آن از تیر ماه 1383، شهر تهران را تحت پوشش قرار داده است. آنالیز توابع گیرنده محاسبه شده از شکل موج امواج دور با استفاده از دادههای شبکه لرزهنگاری شهر تهران نشان میدهد که موهو در جنوب شرقی تهران در عمق 3±52 کیلومتری واقع شده است و این نشاندهنده افزایش عمق موهو در حاشیه جنوبی زون برخوردی البرز نسبت به ایران مرکزی است. برگردان یکبُعدی زمان رسید امواج P امواج انفجار معادن ثبت شده در این شبکه، وجود یک مرز لایه سرعتی در اعماق کم 1-2 کیلومتر را نشان می دهد که با تغییر سرعت قابل توجهی همراه شده است. چنین لایه سرعتی در دیگر مناطق بررسی شده در ایران مانند زاگرس تاکنون مشاهده نشده است.
1D inversion
Receiver function
TEHRAN
Velocity structure
2011
11
22
59
69
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23602_b61c451a378e252330791f3b6fc42e73.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
روش بازنگری شده خودهمبستگی مکانی برای ارزیابی سرعت موج برشی
الهام
شعبانی
نوربخش
میرزائی
ابراهیم
حقشناس
مرتضی
اسکندری قادی
از ثبت ارتعاشات محیطی یا میکروترمورها در سطح زمین میتوان اطلاعات با ارزشی درباره ساختار یکبُعدی خاک بهدست آورد. با فرض اینکه قسمت اعظم ارتعاشات محیطی را امواج سطحی تشکیل میدهند، با استفاده از خصوصیات پاشندگی امواج سطحی امکان بازیابی سرعت موج برشی بهصورت تابعی از عمق میسر میشود. بررسی میکروترمورها در بازیابی سرعت موج برشی بر مبنای ثبت همزمان آنها در آرایهای از گیرندهها دارای دو مرحله کلی استخراج منحنی پاشندگی (خودهمبستگی) از سیگنالهای ثبت شده و وارونسازی آن برای بهدست آوردن نیمرخ سرعتی است. معمولاً میکروترمورها با چندین آرایه با ابعاد گوناگون ثبت میشوند تا از آن منحنیهای طیفی در باند بسامدی وسیعی بهدست آید. روشهای متفاوتی برای پردازش سیگنالهای ثبت شده وجود دارد؛ در این مقاله به منظور پیدا کردن نتایج قابل اعتمادی از تحلیل میکروترمورها در ساختار کمعمق با استفاده از نگاشتهای مؤلفه قائم میکروترمورهای ثبت شده در یک آرایه، ضرایب همبستگی با استفاده از روشهای MSPAC و یک مدل جدید، که آن را روش بازنگری شده SPAC نامیدهایم، محاسبه شده است. هر دو روش مبتنی بر در نظر گرفتن همبستگی بین کلیه جفت ایستگاههای موجود در آرایه هستند و تنها تفاوت آنها این است که در مدل بازنگری شده روی همه همبستگیهای حاصل از همه ایستگاهها میانگینگیری میشود درحالیکه در روش MSPAC جفت ایستگاههای دارای فواصل بینایستگاهی مشابه در حلقههایی دستهبندی میشوند. پس از استخراج ضرایب خودهمبستگی در هر دو مدل، با وارونسازی ضرایب بهدست آمده نیمرخهای سرعت
موج برشی حاصل از هریک از مدلها بدست آمده است. تحلیل نتایج نشان میدهد که هر دو روش مطابقت خوبی با شرایط زیر ساختگاه دارند، ولی نیمرخ سرعت موج برشی حاصل از مدل بازبینی شده در اعماق کمتر از 10 متر، دقت بیشتری نسبت به مدل MSPAC دارد.
inversion
Rayleigh Waves
Seismic ambient vibrations
Shear Wave Velocity Structure
SPAC coefficient
TEHRAN
2011
11
22
71
85
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23603_cdeb69590590e1387907a8be45a40ea3.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
ترکیب روشهای سیگنال تحلیلی و واهمامیخت اویلر (Euler Deconvolution) (AN_EUL) برای تفسیر دادههای مغناطیسی دوبُعدی
جمالالدین
بنیعامریان
بهروز
اسکویی
روش AN-EUL روش خودکار برای برآورد مکان و محاسبه عمق و اندیس ساختاری (Structural index) (شکل) چشمههای مغناطیسی است. این روش ترکیبی از دو روش سیگنال تحلیلی و واهمامیخت اویلر است و معادلات آن از جایگذاری مشتقهای مناسب معادله اویلر در معادله سیگنال تحلیلی میدان بهدست میآید. در این مقاله روش AN-EUL برای برآورد مکان و محاسبه عمق و اندیس ساختاری ساختارهای دوبُعدی بهکار گرفته شده است. بهاینترتیب که، ابتدا با استفاده از مدلسازی به روش پیشرو (Forward modeling) برای برخی مدلهای دوبُعدی مغناطیسی ساده مانند، دایک نازک، دایک ضخیم واستوانه افقی، که همه پارامترهای آنها معین است داده مصنوعی تولید شده است. سپس در مرحله بعد همه کمیتهای موردنیاز در روش AN-EUL برای این دادههای تولید شده محاسبه شده و درنهایت با استفاده از روابط کلی روش AN-EUL مقادیر عمق و اندیس ساختاری برای هرکدام از این مدلها بهدست آمده و با مقادیر واقعیشان مقایسه شده است. درصد خطا و تفاوت مقادیر محاسبه شده با مقادیر واقعی پارامترها نشان میدهد که این روش دقت قابلملاحظهای در تعیین عمق و اندیس ساختاری چشمههای مغناطیسی دارد. همه مراحل محاسباتی در این مقاله، اعم از تولید داده مصنوعی، فیلترهای لازم و روابط اصلی تعیین عمق و اندیس ساختاری با استفاده از برنامههای d که در محیط مطلب نوشته شده، صورت گرفته است.
Analytic signal
Euler deconvolution
Horizontal and vertical derivatives of field
structural index
2011
11
22
87
99
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23604_83bd90b6b6b8bd80e422fec7ab7074ca.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
وارونسازی سهبُعدی گرانی با استفاده از قیود حداقل فاصله، همواری و فشردگی
سعید
وطنخواه
وحید
ابراهیمزاده اردستانی
محمد
اشتری جعفری
در این مقاله روشی برای وارونسازی سهبُعدی (3D)دادههای گرانی با استفاده از قیود کمترین فاصله، همواری و فشردگی عرضه شده است. این قیود با استفاده از فرمولبندی لاگرانژ ترکیب شدهاند و وارونسازی با تقسیم ناحیه زیرین به مکعبهایی با ابعاد مساوی و حل مسئله خطی برای بهدستآوردن چگالی هر مکعب صورت گرفته است. وزنهای داده شده به هر مکعب وابسته به عمق، اطلاعات اولیه از چگالی و محدوده مجاز چگالی برای ناحیه مورد بررسی است. برای این کار برنامهای به زبان مطلب (MATLAB) نوشته شده است، این برنامه با استفاده از یک مدل اولیه برای چگالی و با یک فرایند تکرار چگالی هر مکعب را مییابد. برنامه رایانهای نوشته شده روی دو مدل مصنوعی متفاوت مورد آزمایش قرار گرفته است. مدل اول شامل دو دایک قائم با چگالیهای متفاوت و مدل دوم ترکیبی از چند جسم با عمق، چگالی و هندسه متفاوت است. کاربرد الگوریتم روی مدلهای مصنوعی نتایج قابلقبول و همگرایی خوبی را نشان میدهد. تباین چگالیهای بهدست آمده انطباق مناسبی با مدل اولیه دارد و همچنین مرزهای افقی بیهنجاریها دقیقاً بازسازی شدهاند. درنهایت روش عرضه شده برای تهیه مدل ژئوفیزیکی حاصل از دادههای گرانیسنجی مربوط به ناحیه گلمندره واقع در استان خراسان شمالی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از مدلسازی دادهها کارست شدگی شدیدی را در این منطقه نشان میدهد که با توجه به این مطلب پایدارسازی این بستر کارستی اقتصادی و امکانپذیر نیست.
3D inversion
depth weighting
Gravity
Lagrangian formulation
2011
11
22
101
113
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23605_e3d06ace1d37a4bfe05dc1eac976d1f2.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
مهاجرت در حوزه فوریه با وجود تغییرات قائم سرعت
مریم
خاکی فیروز
حمیدرضا
سیاهکوهی
مهاجرت (f-k) یک روش مهاجرت در حوزه فوریه است (استالت، 1978) که براساس تغییر بسامد زمانی به بسامد مکانی (یا به بیان دیگر تصویرسازی) بنا نهاده شده است. این الگوریتم طیف مهاجرتنیافته را در حوزه فوریه مستقیماً به طیف مهاجرتیافته تبدیل میکند. این روش ساده و کارا است اما به محیطهای سرعت ثابت محدود میشود. روش مهاجرت v(z)(f-k) که در این مقاله معرفی میشود، قادر است مهاجرت را برای محیطهایی با تغییرات قائم سرعت توسعه دهد. ازآنجاکه روش معرفی شده بهصورت فیلتر ناپایا فرمولبندی میشود، دیگر نیازی به تغییر متغیر ندارد. این روش در حوزه فوریه مستقیماً بهازای هر عدد موج، یک فیلتر مهاجرت ناپایا را به نمونههای بسامد ورودی اِعمال میکند تا نمونههای بسامد مهاجرتیافته را ایجاد کند. این روش در عمل کندتر از روش (f-k) عمل میکند اما ساختارهای اضافی را که روش (f-k) بهخاطر درونیابی مقادیر موهومی در حوزه بسامد تولید میکرد، ایجاد نمیکند. تغییرات قائم سرعت در این روش یا بهصورت rms ویا با دقت بیشتر به روش WKBJ اِعمال میشود. در این تحقیق روش v(z)(f-k) روی مدل مصنوعی اِعمال ونتایج با روش مهاجرت (f-k) مقایسه میشود. همچنین کارایی روش روی یک مقطع لرزهای واقعی نیز نشان داده میشود.
Fourier domain migration
Migration
Non-stationary filter
Vertical variation of velocity
2011
11
22
115
125
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23606_86d257a6a9ea300299982441cfb8dbec.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
پتانسیل جزر و مدی و تغییر شکل پوستهای حاصل از آن مطالعه موردی: جابجایی پوسته در ایران
علیرضا
آزموده اردلان
بهنام
حضرتی صومعه
در این تحقیق، بر مبنای پتانسیل جزر و مدی، تاثیر جزر و مد بر میدان گرانی، تغییر شکل پوستة زمین بر اثر نیروی جزر و مدی، و تغییرات میدان گرانی بر اثر تغییر شکل جزر و مدی پوسته ارائه گردیده است. پتانسیل جزر و مدی به سه مولفة ثابت، تناوبیِ نیمروزانه، و تناوبیِ روزانه تقسیم و تغییر شکل پوسته تحت تاثیر هر یک از این مولفهها در سه راستای شعاعی، شمالی-جنوبی و شرقی-غربی محاسبه گردیده است. برای انجام محاسبات یاد شده، که روند آنرا میتوان بصورت ذیل خلاصه نمود، نرمافزاری با قابلیت محاسبة پتانسیل جزر و مدی و تغییر شکل ناشی از آن در زمانها و مکانهای مختلف ارائه گردیده است. : (1) بکارگیری مختصات بعدی ماه و خورشید و زمان برای تعیین زوایای زنیتی اجرام سماوی بصورت تابعی از زمان و موقعیت بر روی زمین، (2) محاسبه مولفههای تناوبی و دائمی پتانسیل جزر و مد برای نقاط واقع بر سطح زمین بر حسب زمان، (3) محاسبه بردار جابجایی پوسته تحت تاثیر نیروی جزر و مدی در سه راستای شعاعی، شرق-غربی و شمالی-جنوبی، (4) ارائة پتانسیل جزر و مدی و تغییر شکل حاصل از آن بصورت گرافیکی و جدولی. به عنوان مطالعة موردی، با استفاده از نرمافزار یاد شده، پتانسیل جزر و مدی و تغییر شکل پوسته در ایران در مکانها و زمانهای مختلف محاسبه و ارائه گردیده است.
Crustal deformation
diurnal
East-West displacement
Permanent tidal constituent
Radial displacement
Semi Diurnal
South-North displacement
tidal constituents
Tidal potential
2011
11
22
127
140
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23607_eb82533c34577f58e202d26087c33df1.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
اثر گازهای جوّی سهاتمی بر تراز تابشی در منطقه کویری مرکز ایران
عظیمه
زارع
پرویز
ایراننژاد
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
با پیشرفت در زمینه الگوریتمهای انتقال تابش، مدلهای عددی متعددی برای بررسی و پیشبینی میدان تابش جوّ عرضه شده است. در این مقاله، ضمن معرفی مدل انتقال تابش جوّی DISORTسانتا باربارا (SBDART, Santa Barbara DISORT Atmospheric Radiative Transfer) که یک مدل تابشی یکبُعدی پراکنش چندگانه تخت-موازی (Plane-parallel) است، عملکرد این مدل در برآورد شار تابش خالص سطحی برای شرایط کویر مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا با تصحیحات صورت گرفته درمدل و مقایسه نتایج حاصل از مدل با دادههای مشاهداتی، دربازه زمانی اوت تا اکتبر 2006، مشخص شد مدل تابشی SBDART در برآورد شار تابشی سطحی کارایی بسیار مناسبی دارد. سپس، با استفاده از مدل به بررسی نقش و اثرگازهای گلخانهای بخار آب و کربندیاکسید و نیز اوزون بر شار تابشی در نزدیک سطح زمین و ستون جوّ پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که بهترتیب تغییر در میزان بخار آب جوّی، کربندیاکسید و اوزون بیشترین تأثیر را بر شار تابشی خالص سطحی دارند. بیشینه تفاوت شار تابشی خالص ناشی از تغییر میزان بخار آب جوّی در نزدیک سطح و ناشی از تغییر میزان کربندیاکسید و اوزون، بهترتیب مربوط به ارتفاعهای 10 و30 کیلومتری جوّ است.
Gaseous absorption and Rayleigh scattering
Plane-parallel multiple scattering radiative model
Radiation flux
2011
11
22
141
154
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23608_9d2477503b621519e0ade14894d1f696.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
ارزیابی نقش تغییرات سیگنالهای اقلیمی برنوسانهای بارش بهاره تحقیق موردی: استان خراسان رضوی
غلامعباس
فلاح قالهری
بهمنظور بررسی ارتباط بین سیگنالهای بزرگمقیاس اقلیمی با بارش بهاره، استان خراسان رضوی انتخاب شد. پس از بررسیهای لازم و تکمیل خلاهای آماری موجود برای ایستگاههایی که کمتر از 5 سال خلا آماری داشتند، تعداد 38 ایستگاه همدیدی، اقلیمشناسی و بارانسنجی تحت پوشش سازمان هواشناسی کشور و وزارت نیرو، انتخاب و آزمون همگنی موسوم به «ران تست» روی دادههای بارش این ایستگاهها صورت گرفت. در مرحله بعد، در محیط نرمافزار Arc GIS، سری زمانی بارش متوسط منطقهای به روش کریجینگ محاسبه شد. با استفاده از روابط همبستگی بهدست آمده بین بارش متوسط منطقهای و سیگنالهای هواشناسی شاخص در بازههای زمانی گوناگون، سیگنالهای اقلیمی موثر بر آبوهوای استان خراسان رضوی مشخص شد که از این سیگنال ها میتوان در مدلهای پیشبینی بارش و همچنین تشخیص دورههای خشک، تر و نرمال استفاده کرد.
Kriging Method
Meteorological signals
Run test homogeneity
2011
11
22
155
171
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23609_d9dd21b89549024cbad4359a874dd4bb.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
عملکرد مدل کوهیرنس (COHEHRENS) در مدلسازی پخش آلودگی در یک خلیج کمعُمق تحت تاثیر کِشند (خلیج بوشهر)
سیدطالب
حسینی
حسین
فرجامی
سید مهدی
محمودی
خلیج بوشهر، خلیج کوچکی در امتداد سواحل شمالی خلیج فارس است که بهخاطر ورود انواع آلایندههای صنعتی، آلودگی ناشی از تردد کشتیها، وجود منابع آلاینده نفتی، تخلیه مواد زاید و سمی و فاضلابهای خانگی واردشونده به این خلیج تاثیر فراوانی بر آلودگی زیستمحیطی حوضه خلیج فارس دارد. بنابراین نیاز مبرم به شناسایی و بررسی نحوه پخش این آلودگیها، کاملاً مشهود است.
بهاینمنظور در این تحقیق از مدل کوهیرنس که یک مدل هیدرودینامیکی سهبُعدی چند منظوره است و برای آبهای کرانهای دریاها و فلات قارهها طراحی شده؛ برای مدلسازی و بررسی آلودگی در خلیج بوشهر استفاده شده است. برای ورودی مدل، دادههای ثبت شده ایستگاه هواشناسی دریایی بوشهر در یک دوره آماری 40 ساله و چهار مؤلفه اصلی کِشندی (جزر و مدی) (M2 ، S2 ، O1و K1) بندر بوشهر مورد استفاده قرار گرفته است. پس از تنظیم مدل برای خلیج بوشهر و وارد کردن دادههای موردنیاز؛ مدل برای این خلیج اجرا شد که پس از رسیدن به حالت پایداری، جریانهای کِشندی با مشاهدات میدانی مورد اعتبارسنجی قرار گرفت و پیرو آن نحوه پخش آلودگی افقی در لایههای متفاوت پیشبینی شد.
نتایج مدل نشان میدهد که پخش آلودگی در خلیج بوشهر، تحت تأثیر جریانهای اغلب کِشندی این خلیج رخ میدهد و نتایج مربوط به میدان جریان همخوانی خیلی خوبی با مشاهدات میدانی مربوط به حرکت شناورهای روی آب دارند. نتایج این مدل را میتوان در نحوه پخش آلودگی و مسیر حرکت آلاینده در خلیج بوشهر و پیشنهاد راهکار مناسب برای مقابله با پخش بیشتر آن مورد استفاده قرار داد.
Bushehr Bay
COHERENS
modeling
Pollution dispersion
2011
11
22
173
189
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23610_b57fd5838f9a0a602fc3ac14ab87b3ce.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
رفتارشناسی مکانی-زمانی بارش در محدوده استان قزوین با استفاده از روش توابع متعامد معمولی و فازی
محسن
ناصری
فرحناز
تقوی
بنفشه
زهرایی
رفتارشناسی مکانی-زمانی بارش در حوضه آبریز قزوین بهدلیل اهمیت اقتصادی-صنعتی و توسعهای آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. شناسایی رفتار و الگوی اقلیمی در این منطقه میتواند تأثیر به سزایی در توسعه آتی و تخصیص منابع آب موجود در منطقه نیز داشته باشد. با توجه به این اهمیت و تغییرات اقلیمی در طول 30 سال گذشته، با استفاده از اطلاعات سالانه بارش به این رفتارشناسی پرداخته شده است. در این مقاله با استفاده از روش توابع متعامد تجربی به دو شکل متعارف و فازی آن به این تحلیل اقدام و سعی در بهکارگیری تأثیر بارش سالانه در کل منطقه مورد بررسی با استفاده از دو شاخص بارش میانگین سالانه و مقدار استاندارد شده بارش
(SPI, Standardized Precipitation Index) شده است. در این روش مقادیر میانگین بارش و SPI بارش سالانه کل حوضه به بازه [0,1] تحویل یافته و شاخصی کیفی بهصورت فازی به منظور وزندهی در تشخیص الگوی وزندار بارش تعریف شده است. سپس ردههای متفاوت این الگوی بارش و رفتار زمانی-مکانی بارش، مورد تحلیل قرار گرفته است. در انتها با توجه به سطح تفکیکپذیری به مقایسه دو روش پرداخته و ارزیابی نتایج حاصل آورده شده است. نتایج گویای همراستایی تغیرات بلندمدت و کوتاهمدت و همچنین تطبیق مناسب نتایج رفتارسنجی خطی و غیرخطی در محدوده مورد بررسی است.
Empirical Orthogonal Function (EOF)
Fuzzy Empirical Orthogonal Function (FEOF)
Spatiotemporal patterns of precipitation
Standardized Precipitation Index (SPI)
2011
11
22
191
203
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23611_3cf5bb04828363eec6c929eb153fd403.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
الگوهای گردش جوّ بارشهای تابستانه جنوب شرق ایران در ماه ژوئیه 1994
بهلول
علیجانی
عباس
مفیدی
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
بهمنظور درک سازوکار حاکم بر وقوع بارشهای تابستانه جنوب شرق ایران یک روش همدیدی مبتنی بر تحلیل جریان برگزیده شد. بر این اساس، دادههای بارش روزانه تعداد 152 ایستگاه هواشناسی برای دوره پایه 33 ساله (2002-1970) مورد پردازش قرار گرفت. با بررسی توزیع فضایی و زمانی بارشهای تابستانه، یک منطقه بارشی ویژه در جنوب شرق ایران شناسایی شد. در این منطقه ژوئیه 1994 بیشترین و فراگیرترین بارش را در طول دوره بررسی داشته است. بهمنظور تعیین ساختار گردش جوّ و شناسایی الگوی همدیدی حاکم در ژوئیه 1994، دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل ترازهای فشاری1000، 850، 500 و 200 هکتوپاسکال، نم ویژه ترازهای 1000 تا 700 هکتوپاسکال، مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد در 12 تراز فشار استاندارد بهصورت میانگین ماهانه، روزانه و 6 ساعته از مراکز ملی پیش بینی محیطی/ مرکز ملی پژوهش جوی (NCEP/NCAR) تهیه شد. با استفاده از دادهها، نقشههای ترکیبی ارتفاع ژئوپتانسیل، خطوط جریان، باد بُرداری، تاوایی نسبی و نمودارهای هاومولر و نیمرخهای تاوایی تولید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. افزون بر این مسیر کمفشارهای موسمی برای ژوئیه 1994 ترسیم شد و شدت موسمی تابستانه نیز با استفاده از نمایه های وبستر-یانگ (WY)، تابش زمین تاب (OLR) و بارش تابستانه کل هند (AISMR) برای دوره آماری مورد بررسی، اندازهگیری شد. درنهایت ارتباط آنها با بارش تابستانه جنوب شرق ایران مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها نشان داد که منطقه اصلی بارش جنوب شرق کشور، محدودهای مثلثی شکل در استان سیستان و بلوچستان در شرق 30/58 درجه طول شرقی و جنوب30/28 درجه عرض شمالی است که کموبیش هر ساله دارای بارش است. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که وردشهای ماهانه و سالبهسال بارش تابستانه جنوب شرق ایران با تغییرات شدت موسمی روی شبهقاره هند، ارتباطی بسیار نزدیک دارد. دوره پُرباران ژوئیه 1994 در جنوب شرق ایران، با افزایش شدت موسمی تابستانه، افزایش شمار کمفشارهای موسمی در غرب شبهقاره هند و ناهنجاریهای مثبت بارش روی این شبهقاره همراه شده است. افزون بر این، بر روی جنوب غرب آسیا پُرفشارهای جنب حارهای، ترازهای فوقانی و میانی قویتر و گسترش شمالسو و شرقسوی محسوسی را تجربه کردهاند. در مقابل، گردش چرخندی ترازهای زیرین جوّ نیز به میزان قابلملاحظهای شدیدتر بوده است.
یافتهها روشن ساخت که بهدنبال گسترش شرقسوی مرکز پُرفشار جنب حارهای ایران در ترازهای میانی وردسپهر و افزایش گردش واچرخندی برجانب شمالی شبهقاره هند و پاکستان، جابهجایی غربسوی کمفشارهای موسمی و ورود آنها به منطقه دریای عرب امکانپذیر شده است. در پی آن کمفشارهای موسمی با ایجاد و یا تقویت مراکز همگرایی روی جنوب و جنوب شرق کشور، در افزایش گردش چرخندی و وقوع بارش نقش داشتهاند. نتایج پژوهش همچنین بیانگر آن است که کمفشار ایران عامل اصلی انتقال رطوبت و وقوع بارشهای دهه اول ژوئیه 1994 در جنوب شرق ایران است. تشکیل این کمفشار بر جانب شمالی خلیج فارس، ضمن افزایش گردش چرخندی در نیمه جنوبی کشور، با ایجاد جریانات جنوبی مناسب روی جنوب شرق کشور و انتقال رطوبت دریای عمان در لایهای کمضخامت به منطقه مورد بررسی، موجب وقوع بارشهای شدید روزهای پنجم تا دهم ژوئیه در جنوب شرق ایران شده است.
Iran Low
Iran Subtropical High
Monsoon Depression
Southeast of Iran
Stream Analysis
2011
11
22
205
227
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23612_559adffd9fed209c0a257e998aae80af.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
شبیهسازی عددی جریانهای فروشیب در محیط چینهبندیشده یکنواخت محدود
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
سرمد
قادر
معصومه
شاهسواری
مقاله حاضر تحقیقی روی حرکت جریانهای فروشیب و انتشار قائم امواج گرانی درونی از چشمه ایستا در محیط چینهبندی با اِعمال جمله واداشتی به معادله شناوری است. شبیهسازی عددی صورت گرفته اثرات حاصل از تولید و انتشار امواج گرانی درونی و اثرات آن در تغییر ساختار قائم شاره روی سطح شیبدار در یک محیط چینهبندی شده یکنواخت را مورد بررسی قرار میدهد. برای شبیهسازی از معادلات ناویر-استوکس همراه با تقریب بوسینسک و معادلات پایستگی جرم و شناوری در دو بُعد استفاده میشود. برای بیان معادلات از متغیرهای پیشیابی تاوایی و پریشیدگی چگالی و متغیر فرایابی تابع جریان استفاده میشود. ساختار میدانی این امواج از نظر سرعت و چگالی از راه همانندسازی عددی بررسی شده است. نمونهای از نتایج بهدست آمده، مقایسه کیفی نتایج مربوط به شبیهسازی عددی حاضر و نتیجه آزمایشگاهی موجود برای مؤلفه افقی سرعت شاره در یک نقطه از سطح شیبدار و پس از حدود ده دوره تناوب است. مشاهده میشود که شبیهسازی عددی جریان فروشیب ساختار برشی شاره در راستای قائم را پس از گذشت زمان طولانی مشابه نتایج آزمایشگاهی نشان میدهد. نتایج بهوضوح حضور لایههای برشی را که تعداد آنها در حد 6 تا 7 لایه است، نشان میدهد. تغییرات زمانی ساختار لایهای ستون شاره نیز به کندی تغییر میکند که در ارتباط با تغییرات مربوط به موج گرانی در نتیجه رفت و برگشت در طول محدوده موردنظر است.
Down-Slope flow
Internal gravity waves
Numerical simulation
Stratified region
2011
11
22
229
240
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23613_8d14270ba0357ee14727775bb676fd67.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
ارزیابی تأثیر پدیده مادن جولیان (MJO) بر رخداد دورانهای خشک و تر استان خوزستان
حبیباله
قائدامینی
فروغ
گلکار
نوسان مادن جولیان (MJO) یکی از الگوهای تغییرات بزرگ اقلیمی در مناطق گرمسیری دریایی است که دورههای زمانی زیرفصلی آبوهوایی مناطق حاره و جنب حاره را تحت تأثیر قرار میدهد. تأثیر پدیده MJO بر وقوع دورانهای خشک و تر استان خوزستان واقع در جنوب غرب ایران در ماههای نوامبر تا آوریل مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور دادههای بارش ماهانه 8 ایستگاه که در مناطق متفاوت این استان قرار گرفته است در دوره زمانی 1979-2005 تحلیل شد. با استفاده از دو شاخص معروف مالونی و کیل و ویلر و هندون فازهای فعال و ضعیف MJO (بهترتیب افزایش و کاهش فعالیتهای همرفتی در ناحیه گرمسیری اندونزی) در مقیاس زمانی ماهانه و فصلی شناسایی شدند. سپس ترکیبهای MJO- بارش برای فازهای مثبت و منفی تشکیل شد. روشن شد که مقدار بارش فصلی این استان در فاز منفی MJO به طور معنیداری بیشتر از فاز مثبت این پدیده است (حدود 5/1 تا 0/3 برابر). افزون بر این، آزمونهای آماری نشان داد که بسامد دورانهای خشک و تر بهترتیب با رخدادهای فاز مثبت و منفی MJO در ارتباط است. با حاکم شدن فاز مثبت، احتمال رخداد خشکسالی در استان بین 50 تا 90 درصد در نوسان است. در مقابل، در فاز منفی MJO احتمال رخداد دوره تر بین 55 تا 80 درصد در تغییر است.
Drought
Iran
Khouzestan
Madden Julian Oscillation (MJO)
precipitation
Wet
2011
11
22
241
253
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23614_0761a4541e95b2649d3f97fcdcc46a39.pdf
Journal of the Earth and Space Physics
JESP
2538-371X
2538-371X
1390
37
3
تفسیر دادههای مگنتوتلوریک میدان زمینگرمایی سبلان واقع در شمال غرب ایران
غلامعباس
فنائی خیرآباد
بهروز
اسکویی
در این مقاله مدلسازی و تفسیر دادههای مگنتوتلوریک 1998 منطقه زمینگرمایی سبلان با هدف بررسی و تعیین وضعیت مقاومت ویژه در لایههای فوقانی مخزن حرارتی بهویژه سنگپوش مخزن صورت پذیرفته است. برای این منظور یک نیمرخ از دادهها به طول تقریبی 13 کیلومتر عمود بر ساختارهای اصلی زمینشناسی در جنوب مشکینشهر (منطقه موئیل) انتخاب و مدلسازی روی دادههای 14 سایت در امتداد آن صورت پذیرفته است. برای مدلسازی یکبُعدی ، برنامهای به زبان مطلب و براساس رهیافت مبتنی بر محاسبه ضرایب بازتاب موج الکترومغناطیس از لایهها (ژادانو و کلر، 1998) تنظیم شده است و برای مدلسازی دوبُعدی از برنامه REBOCC (سریپون واراپورن و ایگبرت، 2000) استفاده شده است.
تعیین وضعیت سنگپوش مخزن در تحقیقات زمینگرمایی از اهمیت بسزایی برخوردار است، بهطوری که بررسی آن میتواند در تعیین تجدید پذیری سامانه زمینگرمایی و پیشنهاد محل حفر چاههای اکتشافی، بسیار مفید واقع شود. بهمنظور توضیح ساز وکار مخازن زمینگرمایی تاکنون چند مدل فرضی جهانی عرضه شده است که هریک از این مدلها برای تفسیر پدیده زمینگرمایی در منطقه خاصی معتبر است. نتایج بهدست آمده از مدلسازی یکبُعدی و دوُبعدی دادهها در این تحقیق بیانگر وجود الگوی مقاومت ویژه زیاد- خیلیکم- زیاد در منطقه سبلان است که با مدل جهانی عرضه شده فعلی در توافق است.
1D and 2D modeling
Geothermal
Iran
magnetotelluric
Reservoir
Sabalan
2011
11
22
https://jesphys.ut.ac.ir/article_23615_53d29bc959213f77f7e2e37e27073a10.pdf