2024-03-29T12:18:40Z
https://jesphys.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=4596
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
تعیین رابطه بزرگی محلی برای شمال غرب ایران با استفاده از شتابنگاشتها
محبوبه
شریفی
اسماعیل
بایرامنژاد
ظاهرحسین
شمالی
با توجه به اینکه دستگاههای شتابنگاری در فاصلههای نزدیک برخلاف دستگاه لرزهنگار در جنبشهای نیرومند زمین کارایی خود را از دست نداده و بریده و ناقص ثبت نمیکنند، نتایج حاصل برای محاسبه بزرگای محلی میتواند قابلقبولتر ازدادههای لرزهنگارها باشد. دادههای مورد استفاده در این تحقیق شامل 781 ثبت دومولفهای افقی شتاب برای 390 زلزله با بزرگای 4 ≤ nM ثبت شده در 66 ایستگاه شتابنگاری در منطقه شمال غرب ایران است. ثبتهای شتابنگاشت برای ایجاد لرزهنگاشت مصنوعی ووداندرسن مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا پس از اِعمال تصحیحات لازم روی شتابنگاشتها، لرزهنگاشتهای مصنوعی ووداندرسن بازسازی شد. سپس از روش وارونسازی دادهها برای بهدست آوردن ضرایب میرایی، بزرگیها و تصحیحات ایستگاهی استفاده شد. به علت اینکه مقدار ضریب تضعیف ناکشسان منفی بهدست آمد، روش مونتکارلو اِعمال شد تا منحنی تصحیح فاصله برای شمال غرب ایران بهدست آید. نتایج نشان میدهد که منحنی تصحیح فاصله دارای 3 مقدار برای ضریب گسترش هندسی است.
R ≤ 85 km, n1 = 0.73; 85 >R≤ 120 km, n2 = -0.46;R>120 km, n3 = 0.22; k =0.00037
فاصلههای رومرکزی کمتر از 85 کیلومتر مربوط به تضعیف امواج مستقیم است. فاصلههای بین 85 و120 کیلومتر دربرگیرنده امواج با بازتاب بحرانی از ناپیوستگیها است که باعث افزایش ناگهانی دامنهها میشود . اما پارامترهای منحنی تضعیف مستقل از ساختار پوسته است بنابرین برای بهدست آوردن ضرایب میرایی واحد و قابلقبول برای منطقه تصحیحات ایستگاهی با در نظر گرفتن فاصله روی دامنهها اِعمال شد و مجددا روش وارونسازی تکرار شد که در نتیجه، پارامترهای قابلقبولی برای تضعیف ناکشسان و گسترش هندسی به شرح زیر بهدست آمد:
n = 1.52, k = 0.00137
بزرگی محلی
رابطه تضعیف
دستگاه شتابنگاری
دستگاه ووداندرسن
2013
10
23
1
14
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35595_bc432806e7528c139d8caffa4275d32f.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
بررسی اثر آبرفتهای عمیق بر پاسخ لرزهای یکبُعدی در شهر قم
عبداله
سهرابیبیدار
لیلا
جاسمپور
امروزه در بسیاری از تحلیلهای دینامیکی آبرفت، اثرات لایههای نرم سطحی قرار گرفته روی سنگ بستر لرزهای (سرعت موج بُرشی بین 600 تا 800 متر بر ثانیه) مدنظر قرار میگیرد. نتایج چنین تحلیلهایی بعضاً با نتایج حاصل از بررسیهای تجربی مبتنی بر ثبت خُردلرزه یا جنبشهای ضعیف زمین ناسازگار است. در این پژوهش اثرات ساختگاهی آبرفتهای عمیق شهر قم مورد بررسی قرار گرفته است. بهمنظور تعیین ویژگیهای هندسی و ضخامت لایههای آبرفتهای عمیق از بررسیهای مقاومتسنجی صورت گرفته در دشت قم استفاده شده و مشخصات دینامیکی لایههای خاک براساس توصیف زمینشناسی تعیین شده و سه مدل سرعت کم، متوسط و زیاد برای لایههای آبرفت و سنگ بستر مدنظر قرار گرفته است. منحنیهای بزرگنمایی بهازای ویژگیهای دینامیکی متفاوت لایههای آبرفت و سنگ بستر محاسبه و نتایج با بزرگنمایی حاصل از دادههای خُردلرزه مقایسه شده است. در همة مدلهای گوناگون سرعت کم، متوسط و زیاد، بزرگنمایی مشخصی در محدوده بسامدهای کمتر از 1 هرتز بهدست آمده است. علاوه بر این سازگاری بسیار مناسبی بین بسامد بزرگنمایی حاصل از بررسیهای عددی حاضر در وضعیت مدل سرعت موج بُرشی زیاد و بسامد بزرگنمایی حاصل از بررسیهای تجربی پیشین مشاهده میشود. وجود بزرگنمایی در این محدوده بسامدی و سازگاری نسبی آن با نتایج تحقیقات خُردلرزه حاکی از اثرگذاری آبرفتهای عمیق در تابعهای بزرگنمایی ساختگاه است و این مسئله ضرورت توجه به وضعیت شکل حوضه رسوبی با در نظر گرفتن اثرات آبرفتهای عمیق در بررسی آثار ساختگاهی به روش عددی را نشان میدهد.
شهر قم
سنگ بستر
اثرات ساختگاهی
تحلیل عددی
بزرگنمایی
خُردلرزه
2013
10
23
15
31
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35596_eaf805dbf231fc7137369c8382eadb43.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
مدلسازی محلی میدان گرانی زمین با استفاده از تابعهای پایه شعاعی، بررسی موردی: مدلسازی میدان گرانی در سواحل خلیج فارس
عبدالرضا
صفری
محمدعلی
شریفی
اسماعیل
فروغی
یکی از هدفهای مهم ژئودزی، مدلسازی محلی میدان گرانی زمین است. یکی از روشها برای مدلسازی محلی میدان گرانی زمین استفاده از تابعهای پایۀ شعاعی کروی است. در این تحقیق از تابعهای پایه شعاعی برای مدلسازی محلی میدان گرانی با استفاده از دادههای بیهنجاری جاذبه و بیهنجاری پتانسیل حاصل از ارتفاعسنجی ماهوارهای در مناطق ساحلی استفاده شده است. برای این منظور بیهنجاری پتانسیل بهصورت ترکیبی از این تابعها در نظر گرفته میشود. در این تحقیق برای مدلسازی از هسته دوقطبی شعاعی مرتبۀ اول استفاده شده است. برای تعیین پارامترهای مدلسازی با استفاده از این تابعهای شعاعی، الگوریتم لونبرگ-مارکواردت به کار رفته است. برای تعیین بهینهء تعداد، مکان، عمق و ضرایب مقیاس تابعهای پایه، بیهنجاری پتانسیل، برآورد، و سپس نتیجه با بیهنجاری پتانسیل مشاهده شده در نقاط آزمون مقایسه میشود. از نکات برجسته در این تحقیق تعداد کم تابعهای پایه شعاعی کروی برای مدلسازی میدان گرانی در مقایسه با الگوریتمهای مشابه است. برای ارزیابی روش عرضه شده، میدان گرانی با استفاده از بیهنجاری جاذبۀ مشاهده شده در منطقه فارس ساحلی و همچنین بیهنجاری پتانسیل حاصل از ارتفاعسنجی ماهوارهای در خلیج فارس، مدلسازی شده است.
تابع پایه شعاعی کروی
مدلسازی میدان گرانی زمین
الگوریتم لونبرگ-مارکواردت
2013
10
23
33
48
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35597_26ab908c1977b25326b5f19b75c97cc9.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
مدلسازی پیشرو در روش سونداژ هستهای مغناطیسی (MRS) پدیده کارست و تأثیر افزایش عمق کارستی در دو حالت اشباع و نیمهاشباع بر وارونسازی دادهها
امین
ابراهیمیبردر
محمدکاظم
حفیظی
مدلسازی پیشرو پایه و اساس روشهای وارون در ژئوفیزیک به شمار میآید. روش سونداژ تشدید هستهای مغناطیسی (MRS) یک روش نسبتاً جدید در اکتشاف منابع آبهای زیرزمینی است. پاسخ این روش نسبت به وجود آب در لایههای زیرزمینی وابسته بوده و پارامترهای اساسی آبخوان نیز میتواند توسط این روش بدست آیند. کارستها از مهمترین منابع آب به شمار میآیند و بررسی آنها در هیدرولوژی از اهمیت خاصی برخوردار است. در این مطالعه مجرای کارستی به عنوان یک پدیده پیچیده بررسی میگردد و این مجرا در اعماق مختلف و در دو حالت اشباع و نیمهاشباع مدل میشود. سپس دادهها وارونسازی شده و تاثیر افزایش عمق بر تفسیر کیفی و کمی بررسی شد. در این روش مشخص شد که از تفسیر کیفی روش SNMR برای کارست پاسخ مناسب بدست میآمد.
مدلسازی پیشرو
سونداژ هستههای مغناطیسی
کارست
مجرای کارستی
اثر افزایش عمق
اثر افزایش نویز
2013
10
23
49
66
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35598_3db629e76e59bdd62ee0dfbdfc3c5639.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
بررسی تغییرات میدان Sq سال1997 در قطاع امریکای شمالی با استفاده از تحلیل هماهنگهای کروی
اسداله
جوععطا بیرمی
در این تحقیق تغییرات روزهای آرام خورشیدی امریکای شمالی در سال 1997 در حکم سال آرام مغناطیسی با استفاده از تحلیل هماهنگهای کروی بررسی شده است. پنج روز از آرامترین روزهای هر ماه با شاخص مغناطیسی و به منزلة روزهای آرام هر ماه انتخاب شدهاند. تغییر منظمی در طرح تغییرات روزانه با عرض ژئومغناطیسی دیده میشود. تغییرات در عرضهای بالا تا عرضهای میانه، طرح مشابهی دارد و از عرضهای میانه بهسمت عرضهای پایینتر تغییر فاز میدهد. ولی مؤلفههای طرح یکسانی را در عرضهای مختلف نشان میدهند. نقش مولفه تغییرات آرام، زاویه سمترأسی خورشیدی و فاکتور چپمن بهدست آمده است. تحلیل فوریه موید غالب بودن مؤلفههای طیفی 24، 12، 8 و 6 ساعته است. مؤلفههای داخلی و خارجی در جهت مخالف یکدیگر هستند که علت آن در جهت مخالف بودن جریانهای داخلی و خارجی است ولی مؤلفههای داخلی و خارجی و تغییرات مشابهی را نشان میدهند. دامنه تغییرات مؤلفههای داخلی از مؤلفههای خارجی نیز کمتر بهدست آمده است.
تحلیل هماهنگهای کروی
روزهای آرام مغناطیسی
شاخص مغناطیسی
فاکتور چپمن
2013
10
23
67
82
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35599_38e83897c73847ead4470aa98eddd28a.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
تشخیص و پایش توفان گرد و غبار غرب ایران با استفاده از روشهای سنجش از دور
فرحناز
تقوی
الهه
اولاد
طاهر
صفرراد
پرویز
ایراننژاد
ایران در منطقهای قرار گرفته که بهشدت تحتتاثیر توفانهای گرد وغبار است. تحقیقات نشان میدهد که بسامد و شدت این توفانها در سالهای اخیر افزایش یافته است. علاوهبر این، مدلهای عددی هواشناسی نیز بهتنهایی قادر به ردیابی و آشکارسازی توفانهای غبار نیستند و این امر ضرورت استفاده از روشهای بارزسازی گرد و غبار براساس داده سنجش از دور را نمایان میسازد. در این تحقیق دو رویداد گرد و غبار غرب ایران (١٤ اسفند ١٣٨٩ و ٢٤ فروردین ١٣٩٠) با استفاده از دو الگوریتم متفاوت، بارزسازی و بررسی میشود. الگوریتم اولیه به کار رفته، برای جداسازی اراضی نیمهبیابانی با پوشش کم گیاهی و ابر از پدیده گرد و غبار، بهترتیب از شاخص MNDVI و آستانه دمایی ٢٩٠ درجه کلوین در باند ٣٢ حسگر مادیس استفاده کرده است. بررسیهای صورت گرفته نشان داد که شاخص MNDVI روی آب بارزسازی را بهطور کامل عملی نمیسازد. بنابراین، از الگوریتم ترکیب تفاوت دمای درخشندگی BTD گرد و غبار در طول موجهای ٥/٨ میکرومتر (باند ٢٩ حسگر مادیس (و ١١ میکرومتر (باند ٣١ حسگر مادیس) با مقادیر منفی اختلاف دمای درخشندگی باندهای ٣١ و ٣٢ بهره گرفتیم. در روش دوم مقادیر (BT8.5-BT11) – (BT11-BT12) بزرگتر از آستانه بهدست آمده و (BT11-BT12) کوچکتر از صفر برای استخراج مناطق دارای گرد و غبار اِعمال شد. روش اخیر، یعنی استفاده از محدودة فروسرخ گرمایی، گرد و غبار را بهخوبی آشکار میکند. در نهایت با مقایسه تصاویر بارزسازی شده با استفاده از طول موجهای فروسرخ و مرئی با نقشههای همدیدی، مقادیر ضخامت نوری هواویز (AOT)، خروجی مدل DREAM 8b و همچنین گزارشهای ایستگاه میتوان دریافت که استفاده از الگوریتمهای بارزسازی گرد و غبار در مقایسه با روشهای دیگر (بازیابی هواویز یا خروجی مدل)، راه مطمئنتری برای پایش گرد و غبار است. در هر دو رویداد بررسی شده استقرار کمفشار در سطح زمین، دلیل اصلی وقوع گرد و غبار است. با توجه به نقشههای مسیر گرد و غبار، امکان بررسی دقیقتر منشا دو رویداد توفان و مناطق برداشت ذرات گرد و غبار نیز فراهم میشود.
پایش
سنجش از دور
دمای درخشندگی
ضخامت نوری
گرد و غبار
2013
10
23
83
96
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35600_16a83979ebb473f455be6ecf8e1a7953.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
اثر سامانههای مدیترانهای بر خشکسالی غرب ایران
علیرضا
محمدنژاد
فرهنگ
احمدی گیوی
پرویز
ایراننژاد
در این پژوهش تاثیر دریای مدیترانه و برخی عوامل جوّی بزرگمقیاس منطقهای در دوره 1960 تا 2005 بر خشکسالی غرب ایران بررسی شده است. در سالهای خشک غرب ایران، افزایش در میانگین سالانه فشار و کاهش در فراوانی چرخندهای اکثر مراکز چرخندزا مشاهده میشود. بهعلاوه، بیهنجاریهای فشار ماهانه نیز در شروع سالهای خشک وجود دارد ولی بهتدریج با دور شدن از ژانویه کاهش مییابد. الگوهای بیهنجاری فشار نشاندهنده تضعیف پُرفشار سیبری و تقویت پرفشار آزورز در زمستانهای خشک هستند. کاهش فشار یا بیهنجاری منفی میانگین فشار سطح دریا روی مدیترانه، موجب تقویت چرخندزایی و افزایش فراوانی چرخندهای مدیترانه میشود که حاصل آن ایجاد زمستانهای مرطوب در غرب ایران است
در زمستانهای خشک، بیهنجاری جهت بُردار باد در غرب ایران، به سمت مدیترانه و به معنی کاهش تندی باد از مدیترانه به سمت این ناحیه از ایران است. بهعلاوه مولفههای مداری و نصفالنهاری باد در شمال غرب کشور و سطح مدیترانه دارای بیهنجاری منفی هستند. این بیهنجاری، موجب بیهنجاری منفی رطوبت نسبی روی مدیترانه و در نتیجه کاهش شار رطوبت از مدیترانه به غرب کشور میشود. از طرفی دیگر، شار رطوبت از دریای سرخ به جنوب و جنوبشرق کشور کاهش محسوسی ندارد. توزیع جغرافیایی بیهنجاری سرعت قائم در زمستانهای خشک غرب ایران، در سرتاسر مدیترانه و غرب ایران منفی است که معنی آن نزول هوا در این زمستانهای خشک است.
ایران
خشکسالی
پرفشار آزورز
چرخندزایی مدیترانه
پرفشار سیبری
2013
10
23
97
110
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35601_125f751656dc595a0ea4a9adee368f35.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
آشکارسازی روند تغییرات دما و بارش در دورههای گذشته و نسبتدهی آن به افزایش گازهای گلخانهای (بررسی موردی: استان آذربایجان غربی)
علیرضا
مساح بوانی
الهه
گودرزی
نرگس
ظهرابی
سعید
لطفی
این تحقیق با هدف بررسی روند تغییرات متغیرهای دما و بارش در دوره 1968 - 2008 و نسبتدهی احتمالی این تغییرات به افزایش گازهای گلخانهای در استان آذربایجان غربی صورت گرفته است. در این راستا ابتدا دو رویکرد تحلیل انحراف معیار و آزمونهای روند چندگانه من کندال بهمنظور ارزیابی روند تغییرات سریهای زمانی متغیرهای دما و بارش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، افزایشروند دما و کاهش روند بارش را در دوره تحقیقاتی نشان داد. بهمنظور نسبتدهی احتمالی این تغییرات به افزایش گازهای گلخانهای، در ابتدا محدوده نوسانهای درونی اقلیمی منطقه با استفاده از آمار بلندمدت (1000 ساله) دما و بارش حاصل از اجرای کنترل (ثابت ماندن گازهای گلخانهای) مدل CGCM3 بهصورت گرافهای دوبُعدی دما و بارش بر مبنای توزیع نرمال دومتغیره تعیین شد. در ادامه روند تغییرات آشکار شده در دورههای گذشته با محدوده نوسانهای درونی اقلیم منطقه مقایسه شد. نتایج نشان داد که در قسمتهای گوناگون منطقه تحقیقاتی، محدوده نوسانهای درونی اقلیم برای متغیر دما و بارش بهترتیب بین 8/1 تا 8/1- درجه سلسیوس و 40 تا 40- درصد بوده و تقریبا سالهای انتهایی دوره مورد بررسی تحتتأثیر پدیده تغییر اقلیم، خارج از محدوده نوسانهای درونی اقلیم واقع میشود و نشاندهنده اثرات تغییر اقلیم بر متغیرهای اقلیمی در سالهای اخیر است.
آشکارسازی و نسبتدهی
نوسانهای درونی اقلیم
مدل CGCM3
استان آذربایجان غربی
2013
10
23
111
128
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
بررسی اثر جریان نفوذی روی افتوخیزهای سیگنال آکوستیکی در آزمایشگاه
محمد
اکبرینسب
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
مسعود
صدرینسب
وحید
چگینی
محمدمهدی
مهدیزاده
از دیدگاه آکوستیکی، اقیانوس بهطور گسترده متغیر است. وجود جریان نفوذی (برای مثال، خروجی خلیج فارس)، امواج داخلی و تلاطم ریزمقیاس، مشخصه افقی لایهبندی سرعت صوت آشفته میکند و باعث افتوخیزهای زمانی و مکانی انتشار صوت میشود. در این تحقیق علاوه بر شبیهسازی جریان نفوذی شوری در آزمایشگاه، نحوه افتوخیزهای سیگنال آکوستیکی که با 10 عدد بسته موج سینوسی در بسامد 120 کیلوهرتز ایجاد شده را با جابهجایی منبع در بالا، پایین و داخل جریان نفوذی، مورد اندازهگیری و تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که چنانچه منبع و گیرنده در داخل لایه جریان نفوذی نصب شود، دامنه سیگنال در لحظات گوناگون ورود پلوم آب نمک، کاهش مییابد ولی چنانچه منبع در بالا و پایین این لایه جریان نفوذی نصب شده باشد، دامنه سیگنال افزایش مییابد (قانون اسنل). با اِعمال فناوریtrace envelop روی سیگنالهای آکوستیکی ضبط شده، مشخص شد که شکل و فاز سیگنال با گذشت زمان تغییر میکند. این تحقیق نشان داد که جریان نفوذی، پدیده مهمی است که روی افتوخیزهای سیگنالهای آکوستیکی تاثیر میگذارد. براساس محاسبات باور و همکاران، پهنای جریان خروجی (نفوذی) تنگه هرمز کمتر از 10 کیلومتر است، در نتیجه میتوان نتایج این شبیهسازی آزمایشگاهی را بر طبق رابطه مقیاسسازی آکوستیکی (a ضخامت پدیده و k عدد موج ) با آزمون میدانی در محدوده جریان نفوذی تنگه هرمز در بسامد 5ر1 هرتز متناسب در نظر گرفت.
جریان نفوذی
افتوخیزهای سیگنال آکوستیکی
پوش دینامیکی
آزمایشگاه
بسته موج
2013
10
23
129
143
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35603_19aa0161ffe19aa9e4ccadee460f1c10.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
شبیهسازی عددی نوسان اطلس شمالی (NAO) و آثار آن در جنوب غرب آسیا
محمدعلی
نصراصفهانی
فرهنگ
احمدی گیوی
علیرضا
محبالحجه
در این تحقیق با استفاده از مدل اقلیمی-جهانی ECHAM5، آثار نوسان اطلس شمالی در جنوبغرب آسیا از راه دو آزمایش کنترل و اقلیمی شبیهسازی شده است. در آزمایش کنترل، از دمای سطح دریای واقعی و در آزمایش اقلیمی، میانگین بلندمدت دمای سطح دریا در حکم ورودی مدل به کار رفته است. براساس شاخص نوسان اطلس شمالی که از خروجی آزمایش کنترل بهدست آمده است، دو دسته ماه بحرانی مثبت و منفی شناسایی و میانگین همادی برخی کمیتهای هواشناختی برای این دو آزمایش محاسبه شده است. نتایج حاکی از اثر قابلملاحظه دمای سطح دریا بر وردایی کمبسامد شاخص نوسان اطلس شمالی است، در حالیکه این کمیت بر میانگین ماهانة شاخص چندان مؤثر نیست. نتایج میانگین همادی بیانگر همخوانی کامل اختلاف مشاهده شده بین فازهای مثبت و منفی نوسان اطلس شمالی در آزمایش کنترل با نتایج تحقیقات قبلی است. همچنین میانگین کمیتها در آزمایش اقلیمی تفاوت قابلملاحظهای را بین ماههای مثبت و منفی نشان نمیدهد. بر این اساس میتوان گفت که تفاوت کمیتهای هواشناختی در جنوبغرب آسیا بین فازهای مثبت و منفی نوسان اطلس شمالی یک برهمکنش جوّی و براساس دینامیک مدل ECHAM5 کاملاً قابل توضیح است و چنین تفاوتهایی نمیتواند تصادفی باشد.
راستآزمایی
جنوب غرب آسیا
مدل اقلیمی-جهانی ECHAM5
میانگین همادی
نوسان اطلس شمالی
2013
10
23
145
158
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35604_ba6f775d82a63b34a63f69b32f42cdee.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
تهیه نقشههای همدما و همرطوبت جوّ با استفاده از باندهای گرمایی تصاویر ماهوارهای مادیس
مجید
رحیمزادگان
محمدرضا
مباشری
در سالهای اخیر استفاده از باندهای گرمایی تصاویر ماهوارهای به روشی رایج در ایجاد نیمرخهای دما و رطوبت جوّ تبدیل شده است. تصاویر طیفسنج پرتویی تصویربردار با قدرت تفکیک متوسط (MODIS) با دارا بودن قدرت تفکیک مکانی مناسب یکی از تصاویر پُرکاربرد در زمینه تهیه نقشههای منحنیهای همدما و همرطوبت با دقت نسبتاً مناسب است. در روشهای رایج تهیه نقشههای همدما و همرطوبت از تصاویر مادیس از الگوریتمهای جهانی استفاده میشود که در مقیاس محلی دقت مناسبی ندارند و استفاده از الگوریتمهای محلی میتواند موجب بهبود دقت تهیه این نقشهها شود. در این پژوهش از دادههای رادیوسوند و تصاویر مادیس مربوط به 5 سال در ماه ژوئن و دادههای ایستگاه سینوپتیک فرودگاه مهرآباد برای مدلسازی استفاده شده و از دادههای کل ایستگاههای سینوپتیک موجود در ایران در ارزیابی کارایی مدل، استفاده شد. استخراج نیمرخ از روش رگرسیونهای محلی آماری (LSRPR) روش منتخب این پژوهش بود که در آن برای استخراج نیمرخهای جوّی از روش رگرسیونهای آماری از تصاویر مادیس، با استفاده از نیمرخهای جوّی حاصل از دادههای رادیوسوند محلی و تصاویر متناظر با آنها، ضرایب رگرسیون بهصورت محلی استخراج میشود. مقادیر متوسط RMSE بین نیمرخهای دمای حاصل از الگوریتم LSRPR و اندازهگیریهای رادیوسوند برای همة ایستگاههای کشور 43ر3 و برای نیمرخ دمای حاصل از الگوریتم مادیس و داده رادیوسوند 66ر4 درجه کلوین بهدست آمد. همچنین مقادیر پیشگفته برای نیمرخهای رطوبت بهترتیب 27ر1 و 41ر1 گرم بر کیلوگرم بهدست آمد. نتایج بهدست آمده نشان داد که منحنیهای همدما و همرطوبت استخراج شده از LSRPR همخوانی مناسبی با اندازهگیریهای رادیوسوند دارند.
همدما
هم¬رطوبت
رادیوسوند
مادیس
سنجش¬ازدور
2013
10
23
159
176
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35605_5c156acce8f711219e39c29b1e1f601e.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
کاربست روشهای درونیابی معمول و پیچیده برای پرکردن خلأهای تصادفی ایجاد شده در دادههای اُزن کلی
مریم
قرایلو
نفیسه
پگاهفر
مجید
مزرعه فراهانی
در این تحقیق دادههای مشاهداتی اُزن کلی اندازهگیری شده با دستگاه دابسون و ماهواره TOMS در بازه زمانی 2005-2010 بهکار گرفته شد تا ابتدا ضریب همبستگی بین دادههای مشاهداتی دابسون و ماهواره محاسبه شود. در ادامه بهمنظور بررسی دادههای ازدسترفته با حداکثر فراوانی بازههای کوتاهتر از 5 روز، 4 روش درونیابی بهکار گرفته میشود تا دقت هر روش در پرکردن خلأ دادههای ازدسترفته اُزن ارزیابی شود. برای ازریابی هرکدام از این روشها شاخص سازگاری محاسبه میشود. این شاخص در سالهایی که طول بازه دادههای از دسترفته آنها بیش از 30 روز است نتیجه مطلوبی بهدست نمیدهد. از اینرو بهمنظور روشن شدن سهم طول بازه داده از دسترفته در دقت روش درونیابی اتخاذ شده، مجموعهای از دادههای از دسترفته بهطور تصادفی از مجموعه دادههای مشاهداتی دابسون و با بازه های1، 2، 3، 4 و 5 روزه تولید شد. سپس کارایی هر 4 روش درونیابی با استفاده از شاخص سازگاری (IOA) ارزیابی و با دادههای واقعی مقایسه شد. با بررسی روشن شد که روش اسپیلاین علیرغم تولید شاخص سازگاری مطلوب، کمترین دقت را نسبت به سایر روشها در برآورد مقدار دادههای از دسترفته دارد.
در ادامه با استفاده از اطلاعات اُزن کلی شهر تهران در سال 2009، بازسازی دادههای از دسترفته اُزن با استفاده از روش تبدیل موجک صورت گرفت. سپس نتایج حاصل از کاربست این نظریه با دادههای مشاهداتی ماهواره در همین بازه زمانی مقایسه شد. نتایج نشان داد که شاخص سازگاری بین سیگنال بازسازی شده و سیگنال اندازهگیری شده با ماهواره برابر 7996/0 بهدست آمد که با نتایج حاصل از روشهای معمول درونیابی قابل مقایسه است.
درونیابی
اُزن کلی
دابسون
ماهواره TOMS
نظریه موجک
2013
10
23
177
189
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
بررسی آلاینده اُزن سطحی در شهر تهران طی دوره سالهای (2008-2011)
زهرا
شرعیپور
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
در این تحقیق، تغییرات زمانی مکانی آلاینده اُزن سطح زمین و عوامل هواشناسی مؤثر بر آن در شهر تهران طی سالهای 2008 تا 2011 بررسی شده است. بررسی مقادیر روزانه شاخص کیفیت هوا نسبت به آلاینده اُزن سطحی در ایستگاه اقدسیه نشان داده است که بیشترین درصد روزهای ناسالم در ماههای تیر و مرداد (93%) قرار دارد. اوج روزانه اُزن در ساعتهای 15-17 رخ داده و متأثر از عوامل گوناگونی، بهویژه دمای هوا و تابش خورشیدی است. غلظت اُزن در ساعت 11 قبلازظهر، همبستگی مثبت زیادی با غلظت میانگین روزانه آن دارد. یکی از جالبترین نتایج این است اغلب کاهش وارونگیهای دمایی شبانه و کاهش پایداری جوّی میتواند باعث افزایش غلظت اُزن سطحی شبانه شود.
بررسی بیشینههای آلاینده اُزن سطحی بهاری روشن ساخته است که برخی سامانههای کم ارتفاع وَردسپهر میانی همراه با پدیدههای وَردْایست تاشونده که منطقه ایران را در عرضهای شمالی دریای خزر تحتتأثیر قرار میدهند، میتوانند از راه نزول هوای خشک سرشار از اُزن پوشنسپهری به وَردسپهر، باعث افزایش مقدار آلاینده اُزن سطح زمین شوند. بررسی بیشینههای اُزن سطحی تابستانی و مقایسه آن با شرایط هواشناسی جوّ بالا نشان داده است که اغلب این بیشینهها در اثر حضور واچرخندها در وَردسپهر میانی منطقه ایران ایجاد میشوند. شرایط هواشناسی آفتابی، خشک و آرام در طی روز ناشی از این سامانهها باعث افزایش تولید اُزن طی واکنشهای فوتوشیمیایی میشود. بررسی تأثیر بارش بر مقدار آلاینده اُزن سطحی روشن ساخته است که در روز بارشی غلظت همه آلایندهها ازجمله اُزن کاهش مییابد ولی در یک تا دو روز پس از بارش درحالیکه هنوز اکثر آلایندها غلظت بهنسبت کمی دارند، غلظت اُزن افزایش مییابد؛ که این نشانه شفافتر بودن جوّ برای تابش خورشیدی و ترغیب بیشتر فرایند فوتوشیمیایی تشکیل اُزن است.
اُزن سطحی
وارونگی دمایی
واکنش فوتوشیمیایی
وَردسپهر
پوشنسپهر
سامانههای هواشناسی
2013
10
23
191
206
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35607_a9f73fe711106b2866223248cfbbe27d.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
کاربرد فیلتر فازی محلی تعمیمیافته در برآورد مرز بیهنجاریهای مغناطیسی، بررسی موردی:کانسار آهن تیغه نوآب (بیرجند)
مسلم
فاتحی
غلامحسین
نوروزی
میثم
عابدی
برجستهسازی مرز یکی از مهمترین مراحل و اهداف در تفسیر دادههای مغناطیسی است. دو مورد از پیچیدگیهای دادههای مغناطیسی، ادغام اثر بیهنجاریهای مجاور و قرار گرفتن دو توده با عمقها یا خواص مغناطیسی متفاوت که ایجاد یک بیهنجاری ضعیف و یک بیهنجاری قوی در کنار یکدیگر میکنند، است. بسیاری از روشهایی که برای برآورد و برجستهسازی مرز از آنها استفاده میشود در موارد پیشگفته با مشکل مواجه هستند و نمیتوانند بهخوبی مرز تودهها را برجسته کنند (ازجمله مشتق افقی، سیگنال تحلیلی و مانند آن). برای برجستهسازی همزمان مرز بیهنجاریهای ضعیف و قوی، در سالهای اخیر از فیلترهای کسری که حاصل از نسبت بین مشتقهای افقی و قائم هستند، استفاده شده است. در این مقاله این روشها که با عنوان روشهای فازی شناخته میشوند (مانند زاویه تیلت، تتا و سایر موارد) مورد بررسی قرار گرفته است و با اِعمال روی دادههای مصنوعی محدودیتهای آنها بررسی میشود. علاوه بر آن فیلترهای فاز محلی تعمیمیافته که نتایج بهتری نسبت به روشهای فازی دارند معرفی شدهاند. فیلترهای فاز محلی تعمیمیافته عملکرد قابلقبولی در تفکیک و برآورد مرز تودههای مجاور هم دارند. در نهایت این روشها روی دادههای مغناطیسی کانسار تیغه نوآب اِعمال و از گمانههای اکتشافی حفاری شده در منطقه برای اعتبارسنجی نتایج استفاده شده است.
میدان پتانسیل
پردازش داده
برجستهسازی مرز
نقشه تتا
فاز محلی پیوسته
2013
10
23
207
219
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35608_b16f9c3d27a2729b028a2f5dbe4b3fc8.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1392
39
3
بهبود مدار دینامیکی تبدیل یافته ماهوارههای ارتفاع کم به کمک مدار مبنای بهینه
محمدرضا
سیف
محمدعلی
شریفی
مسعود
عباس هادی
روش فیلتر کالمن یکی از الگوریتمهای متداول و پُرکاربرد در تعیین مدار ماهوارهها است. این روش یک برآوردگر خطی است و بهمنظور بهکارگیری آن برای مدلهای دینامیکی و مشاهدات غیرخطی، باید از مدلها خطیشده آنها استفاده کرد. در حل همة مسئلههای غیرخطی به روش خطیسازی ( روشهای گرادیان-مبنا ) به مقدار اولیه مجهولها نیاز است که این مقدار اولیه در مسئله تعیین مدار، همان مدار مبنا است. هرچه مقادیر اولیه (مدار مبنا) به جواب نهایی نزدیکتر باشد، خطای خطیسازی در فرایند تعیین مدار کاهش مییابد. هدف اصلی این تحقیق بهبود مقادیر اولیه موردنیاز برای خطیسازی مدلهای دینامیکی و مشاهداتی روش فیلتر کالمن و رسیدن به یک مدار مبنای بهینه است که کمترین اختلاف را با مدار مشاهده شده داشته باشد. این مدار به کمک الگوریتم بهینهسازی کمترین مربعات تعیین شد. استفاده از مدار مبنای بهینه در تعیین مدار، منجر به بهبود مجذور متوسط مربعات سهبُعدی (دستگاه مختصات دکارتی) جواب نهایی تعیین مدار دینامیکی تبدیل یافته تا حد یک متر میشود.
ماهواره های ارتفاع کم
فیلتر کالمن
مدار مبنای بهینه
تعیین مدار ماهواره
کمترین مربعات
2013
10
23
221
232
https://jesphys.ut.ac.ir/article_35609_c258f8159f75b82a4e22e269c2c427e9.pdf