2024-03-29T14:05:32Z
https://jesphys.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9703
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
تحلیل پسلرزههای زمینلرزه 16 فروردین 1396 دوقلعه فریمان بر اساس دادههای یک شبکه لرزهنگاری محلی موقت
حمید
خسروی
غلام
جوان دلوئی
محمد
تاتار
مهدیه
سفری
در ساعت 10:39:10 صبح روز 16/1/1396 (مطابق با 6:09:10 به وقت جهانی روز 05/04/2017) زمینلرزهای با بزرگی ML=6 روستای دوقلعه در 46 کیلومتری شمالشرقی فریمان از توابع خراسانرضوی را تخریب کرد. رو مرکز این زمینلرزه در 81/35 درجه عرض شمالی و 36/60 درجه طول شرقی و عمق 13 کیلومتری محاسبه شد. پس از وقوع زمینلرزه اصلی پسلرزههای فراوانی بهوقوع پیوست که بزرگترین آنها حدود 14 ساعت بعد از زمینلرزه اصلی با بزرگی ML=5.5 خراسانرضوی را بهشدت لرزاند. با توجه به پیشینه لرزهخیزی تاریخی و دستگاهی، علیرغم اینکه پهنه خراسان از مناطق فعال و لرزهخیز ایران است اما در منطقه فریمان بهجز چند مورد، زمینلرزه بزرگی گزارش نشده است. بلافاصله پس از وقوع این زمینلرزه یک شبکه موقت محلی با توانمندی 16 ایستگاه لرزهنگاری و سه ایستگاه شتابنگاری بهمدت 36 روز توسط پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در منطقه نصب شد و فرصت مناسبی برای بررسی توزیع مکانی پسلرزهها، شناخت گسل مسبب و ویژگیهای زلزله شناختی این زمینلرزه که در ایالت لرزهزمینساختی کپهداغ قرار دارد را فراهم آورد که در این پژوهش پس از بهدست آوردن نسبت سرعت موج P به S به روش واداتی، بهینهسازی مدل یکبعدی اولیه انجام گرفته و پسلرزهها مجدداً تعیین محل شدهاند. سازوکارهای بهدست آمده از روش ترکیبی پلاریته و نسبت دامنه بیانگر این است که روند گسل مسبب آنها غالباً بهصورت شمالغربی-جنوبشرقی است. توزیع پسلرزهها نیز روندی شمالغربی-جنوبشرقی نشان میدهد که در ادامه گسل مزدوران و همراستا با گسل فریمان میباشد اما با توجه به اینکه نوع سازوکارها غالباً فشاری و فشاری با مؤلفه امتدادلغز بوده است لذا احتمال اینکه گسل مسبب گسل مزدوران باشد بیشتر است. نمودار توزیع عمقی پسلرزهها بیانگر آن است که عمده پسلرزهها در محدوده 8-4 کیلومتر از سطح زمین رخ دادهاند. علاوهبر آن با ترسیم پروفیلهایی در راستا و عمود بر روند پسلرزهها مشاهده شد که عمق غالب پسلرزهها کمتر از 10 کیلومتر همراه با بهخطشدگی کاملاً واضح با شیب بهسمت شمالشرقی میباشد. نتایج کلی این مطالعه نشان میدهد که فعالیت لرزهای گسل پیسنگی در عمق کمتر از 10 کیلومتر صورت گرفته است بنابراین ضرورت رعایت دقیق مقررات ساختوساز بر اساس معیارهای فنی استاندارد در طراحی و ساخت بناهای مسکونی و صنعتی در منطقه فریمان برای کاهش آسیبهای وسیع ناشی از زلزلههای مخرب آتی اجتنابناپذیر است.
زمینلرزه دوقلعه فریمان
شبکه موقت لرزهنگاری
کپهداغ
گسل مزدوران
سازوکارکانونی
2019
11
22
487
505
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72940_741be065d3d3f62845263bf6bece2785.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
وارونسازی دو بعدی دادههای مغناطیسسنجی با استفاده از قیدهای فشردگی و وزندهی عمقی: دو مطالعه موردی روی دادههای لوله انتقال گاز و دادههای آثار باستانی
رامین
ورفینژاد
سعید
پرنو
ابوالقاسم
کامکار روحانی
آشکارسازی سازههای زیرسطحی همواره یکی از مسائل مورد بحث در تأمین امنیت و نگهداری تأسیسات مدفون و برخی اکتشافات ژئوفیزیکی بوده است. بنابراین نیاز ضروری به روشهای غیرمخرب برای آشکارسازی این گونه اهداف زیرسطحی کاملاً مشهود میباشد. از این رو برای تهیه نقشه این سازهها میتوان از روشهای ژئوفیزیکی مناسب، بدون هرگونه تخریبی در سطح زمین بهره گرفت. با وارونسازی دادههای ژئوفیزیکی میتوان پارامترهای هندسی مانند عمق، موقعیت افقی و خواص فیزیکی مانند خودپذیری مغناطیسی بیهنجاریهای زیرسطحی را تعیین کرد. در روش مغناطیسسنجی، مسأله وارونسازی دارای عدمیکتایی جبری و عدمیکتایی تئوریکی است. همچنین تغییرات کم در مقدار دادهها بهدلیل وجود نوفه، باعث تغییرات شدیدی در تخمین پارامترهای مدل میشود. برای رفع این مشکلات میتوان از قیدهای مختلف و اطلاعات اولیه بهره گرفت. در این پژوهش، الگوریتم وارونسازی کمینه طول وزندار منظمسازیشده و دو قید فشردگی و وزندهی عمقی استفاده شده است. برای بررسی کارایی الگوریتم، از دادههای مصنوعی حاصل از مدل دایک قائم و مدل دو دایک شیبدار استفاده شده است. نتایج بهدست آمده، دلالت بر تفکیکپذیری بالای الگوریتم مورد نظر داشته بهنحوی که شیب و تباین چگالی آن نزدیک به مدل اصلی هستند. برای بررسی کارایی عملی الگوریتم پیشنهادی، این الگوریتم بر روی دادههای برداشتشده لوله انتقال گاز در منطقه قلعه شوکت شهرستان شاهرود و دادههای آثارباستانی ناحیهای از شهر سوخته پمپئی اعمال شده است. نتایج حاصل از وارونسازی با استفاده از این الگوریتم، بازیابی قابلقبولی از واقعیت زیر سطح را نشان میدهند.
مغناطیسسنجی
وارونسازی
قید فشردگی
وزندهی عمقی
مدلمصنوعی
2019
11
22
507
521
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72931_2dfdfb8e59eb1e30dc4fdcb1c4403801.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
بررسی ساختار سطحی ناحیه فاریاب با استفاده از توموگرافی دو بعدی سرعت گروه امواج لاو
سودابه
کارگر قنات النوجی
عباس
غلام زاده
محسن
فرخی
در این مطالعه ساختار سطحی پوسته در ناحیه فاریاب، استان کرمان، با استفاده از توموگرافی دو بعدی امواج لاو، مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از روش تک ایستگاهی 437 پسلرزه ثبت شده در 9 ایستگاه شبکه موقت محلی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. منحنی پاشندگی برای هریک از رویدادهای ثبت شده در ایستگاهها محاسبه شده است. پس از تعیین منحنی پاشندگی، سرعت گروه امواج لاو، در بازه 1/0 ثانیه تا 10 ثانیه با استفاده از وارونسازی خطی، بهدست آمد. در پریودهای کمتر از 3 ثانیه محدوده سرعت گروه امواج لاو از 5/0 تا 3 کیلومتر بر ثانیه است در حالیکه برای پریودهای بیشتر از 3 ثانیه سرعت گروه امواج لاو بین 2/0 تا 5/1 کیلومتر بر ثانیه است. بر این اساس بهنظر میرسد در این منطقه با دو نوع پوسته اقیانوسی و قارهای مواجه باشیم. وجود پوسته اقیانوسی با شواهدی از حضور سنگهایی در سطح زمین شامل پریدوتیت و گابرو و افیولیت تقویت میشود. با توجه به کاهش سرعت گروه در پریودهای بیشتر از 3 ثانیه، بهنظر میرسد در زیر پوسته اقیانوسی با رسوبات نرم پوسته قارهای مواجه باشیم. بر این مبنا بهنظر میرسد امواج لاو که دارای پریود بین 3 تا 5/9 ثانیه هستند از سنگهایی عبور کردهاند که زیر این پوسته اقیانوسی قرار دارند. یک توده پر سرعت با سرعتی در حدود 5/2 کیلومتر بر ثانیه در بخش میانی منطقه مورد مطالعه دیده میشود. این آنومالی از پریود 1/0 ثانیه قابل مشاهده است اما در پریودهای بیشتر وسعت و محدوده آن واضحتر دیده میشود.
امواج لاو
توموگرافی دوبعدی
ساختار سطحی
سنندج-سیرجان
فاریاب
2019
11
22
523
535
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72929_567085380a17d23f73bd379254667f01.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
بهرهگیری از مدل سرشتی توزیع بزرگا برای گسل شمال تبریز در مطالعات تحلیلخطر و تأثیرات آن در برآورد پارامتر شتاب و منحنی خطر زمینلرزه
بهزاد
ملکی
حبیب
رحیمی
وحید
ملکی
با توجه به اهمیت مقادیر شتاب در دوره بازگشتهای بلندمدت و تأثیر آن در طراحی طیف ویژه ساختگاه، انتخاب مناسب توابع توزیع بزرگا برای چشمههای لرزهای مهم بوده و تأثیر قابلتوجهی در نتیجه تحلیلخطر لرزهای دارد. در گستره شمالغرب ایران، گسل شمال تبریز بهدلیل خصوصیات لرزهخیزی منحصربهفرد و تاریخچه جنبش آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و با توجه به مطالعات دیرینه لرزهخیزی صورت گرفته و بررسی رفتار این سامانه گسلی، احتمال لغزش سرشتی در بخش میانی آن تأیید شده است. حال اگر این سامانه گسلی رفتاری سرشتی داشته باشد، با انتخاب مدل سرشتی توزیع بزرگا برای محدوده میانی گسل، تحلیلخطر زمینلرزه به روش احتمالاتی انجامشده و نتایج بررسی شده است. تأثیرات انتخاب این مدل از توزیع بزرگا بر مقادیر پارامتر شتاب جنبش نیرومند زمین در دوره بازگشتهای مختلف بررسی شده است. در نتایج تحلیلخطر، با در نظر گرفتن مدل سرشتی برای این بخش از گسل شمال تبریز، نقشه مناطق هم شتاب برای سنگبستر با 5 درصد میرایی برای مؤلفه افقی تهیه شده و مقدار آن برای محدوده شهر تبریز در دوره بازگشت 475 سال از g 28/0 تا g 5/0 متغیر میباشد. همچنین پارامتر شتاب حاصل از جنبش زمین برای محدوده گسلی شمال تبریز با دو مدل توزیع بزرگای نمایی و سرشتی، در دوره بازگشتهای بلندمدت و کوتاهمدت محاسبه و مقایسه شده است. شتاب حاصل از انتخاب مدل سرشتی توزیع بزرگا برای این بخش از گسل، در دوره بازگشتهای بلندمدت بیشتر از مدل نمایی بوده و برعکس، برای دوره بازگشتهای کوتاهمدت کمتر میباشد.
برآورد خطر زمینلرزه
مدل سرشتی
مدل نمایی
چشمه بالقوه زمینلرزه
گسل شمال تبریز
2019
11
22
537
552
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72928_ea5a33bc635ebdf2a9f8ee2e03acf944.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
بررسی سازوکار میانمقیاس وقوع بارشهای همرفتی بهاره در شمالغرب ایران
کامل
آزرم
عباس
مفیدی
علی محمد
خورشیددوست
در پژوهش حاضر ضمن تحلیل الگوی گردش مقیاس همدید، با بهرهگیری از یک مدل اقلیمی منطقه محدود، سازوکار میان مقیاس حاکم بر وقوع بارشهای بهاره در شمالغرب ایران بررسی شد. در این راستا، نقش واداشتهای دینامیکی وگرمایش محلی در وقوع بارشها با استفاده از دادههای ایستگاهی، دادههای رقومی باز تحلیل NCEP-NCAR و ERA-Interim و خروجی اجرای مدل RegCM4 بررسی شدند. یافتهها بیانگر آن است که نمیتوان بخش قابلتوجهی از بارشهای فصل بهار در شمالغرب ایران را بهطور مستقل وکامل «بارش همرفتی» نامید. در واقع، بارشهای بهاری با مشخصه همرفتی در شمالغرب ایران، اصطلاحاً نوعی «همرفت واداشته» محسوب میشوند. بدین معنی که، در صورت عدم وجود واداشتهای دینامیکی در مقیاس همدیدی، از قبیل ناوه تراز میانی وردسپهر، بخش قابلتوجهی از بارشهای همرفتی شمالغرب ایران بهوقوع نخواهند پیوست. همچنین، گرمایش محلی بهتنهایی بهدلیل نبود رطوبت کافی در منطقه و عدم کفایت آن جهت فراهمسازی نیروی شناوری، قادر به ایجاد ناپایداری مورد نیاز برای وقوع بارش نخواهد بود. تحلیل مقادیرگرمایش بادررو نشان داد که فرارفت افقی گرما از دامنههای کوهستانی بهعنوان یک واداشت محلی، در تأمین گرما و انرژی دسترسپذیر و تکوین همرفت و بارش همرفتی نقش مهمی دارد. همچنین، بررسی گرمایش محلی نشان دادکه چشمههای گرمایی بر روی دامنههای جنوبی و غربی و چاهههای گرمایی بر روی دامنههای شمالی و شرقی ارتفاعات مشاهده میشوند. یافته کلی آنکه، حضور گذرای واداشتهای دینامیکی مقیاس همدیدی در فصل بهار، در ترکیب با حضور پایدار و پیوسته فرارفت افقی و قائم گرما، ناشی از گرمایش محلی بر روی دامنههای جنوبی و غربی ارتفاعات در ساعات روز، وقوع بارش با مشخصات همرفتی را در پی خواهد داشت.
بارش همرفتی
تحلیل میانمقیاس
شمالغرب ایران
گرمایش بادررو
فرارفت افقی
مدل RegCM4
2019
11
22
553
573
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72935_b6f359712bc8c248fdc64498aa1fce97.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
ارزیابی اثر مدل کاهشمقیاس تکایستگاهی و چندایستگاهی در برآورد مقادیر حدی بارش
شادی
ارفع
محسن
ناصری
در این تحقیق، روش کاهشمقیاس آماری تکایستگاهیSDSM و DMDM و همچنین یک روش چندایستگاهی مبتنی بر رگرسیون چند متغیره متشکل از دو مدل وقوع و مقدار با استفاده از جداسازی مقدار تکینه (SVD) در بخشی از استان تهران، شامل ده ایستگاه بارانسنجی معمولی و سینوپتیک مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس به شبیهسازی سناریوهای تغییر اقلیم (RCP2.6, RCP4.5, RCP8.5) بارش در بازه زمانی 2021-2050 متأثر از تغییر اقلیم اقدام شده است. در اولین گام به بررسی رفتارهای روزانه مدلهای مورد اشاره اقدام شده است. نتایج گویای تطابق بلندمدت بهتر میانگین در مدل SDSM و افزایش دقت (کاهش خطای محاسباتی) در روش چندایستگاهی و مدل DMDM است. همچنین با از این روش با هدف بازتولید اطلاعات ایستگاههای جدید نیز استفاده شده که در ابتدا مدل DMDM و پس از آن نتایج مدل چندایستگاهی عملکرد مناسبی را ارائه میکند. در گام بعد به بررسی رفتار حدی روشهای مورد بررسی پرداخته شده است. در این مرحله، با استفاده از توزیع آماریGEV و خروجیهای سه مدل کاهشمقیاس فوق، منحنی شدت مدت فراوانی (IDF) با دوره بازگشتهای 2 الی 100 سال در ایستگاه سینوپتیک مهرآباد محاسبه شد. همچنین ارزیابی عدمقطعیت گویای پایداری مطلوبتر روش DMDM نسبت به سایر روشهای مورد استفاده است. مقایسه نتایج حاصل از منحنی IDF تجربی موجود، گویای برتری مدل DMDM و پس از آن روش چندایستگاهی در مقایسه با روش SDSM در تخمین مقادیر حدی بارش است.
کاهشمقیاس
SDSM
DMDM
عدمقطعیت
کاهش مقیاس چندایستگاهی
GEV
IDF
2019
11
22
575
597
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72934_d176c8b30ccb002bc515fe8b639ed893.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
شبیهسازی ذرهای تأثیر میدان مغناطیسی قوی روی باردارشدن ذرات غبار در پلاسمای جو زمین
هادی
داوری دولتآبادی
بیژن
فرخی
با استفاده از روش ذره در سلول رفتار غبار پلاسمایی در شرایط جو زمین و تأثیر میدان مغناطیسی بر فرآیند باردارشدن ذرات غبار توسط ذرات پلاسما شبیهسازی و موردبررسی قرار گرفت. واکنش برخوردی الکترونها با ذرات پلاسما و غبار شامل یونیزاسیون، برانگیختگی و برخورد کشسان فرض شد. تأثیر تفاوت در چگالی اولیه پلاسما و میدان مغناطیسی متفاوت شبیهسازی و نتایج آنها باهم مورد مقایسه قرار گرفت. در فرآیند باردارشدن ذرات غبار زمان رسیدن به حالت اشباع و میزان بار اشباع متفاوت بهدست آمد. همچنین مشاهده شد که افزایش میدان مغناطیسی لزوماً بهمعنای افزایش بار الکتریکی ذرات غبار و یا کاهش زمان رسیدن به حالت اشباع نیست. یافتن حد این میدان که مطمئناً به خصوصیات فیزیکی پلاسما بستگی دارد میتواند در برخی از مسائل مثلاً در شرایط پلاسمای جو در فضا و یا آزمایشگاه مفید و راهگشا باشد. همچنین نتایج این شبیهسازی میتواند در مدلهای شبیهسازی آینده که در رابطه با ترابرد ذرات غبار و تأثیر آن بر کل غبار پلاسمایی تمرکز دارد مورداستفاده قرار گیرد.
غبار پلاسمایی
شبیهسازی ذره در سلول (PIC)
بار الکتریکی غبار
میدان مغناطیسی
2019
11
22
599
607
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72938_1f1c3e1f8369d80d13b51b49bb59a9a4.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
وردایی زمانی- مکانی و نقطه تغییر شاخص جذب هواویز (AAI) ایران مبتنی بر برونداد سنجنده های TOMS و OMI
عباسعلی
داداشی رودباری
محمود
احمدی
هدف از این پژوهش وردایی زمانی-مکانی و نقطه تغییر شاخص هواویز (AI) فصلی در ایران است. در این راستا دادههای سنجنده TOMS دو ماهواره Nimbus 7 (1979-1992) و Earth Probe (1996-2005) و سنجنده OMI (2005-2015) ماهواره EOS Aura اخذ و از آزمون Buishand برای شناسایی نقطه تغییر شاخص هواویز استفاده شد. نتایج نشان داد بیشینه شاخص هواویز در دوره گرم سال و بهار بهدلیل کاهش میزان رطوبت خاک و فعال شدن چشمههای گردوخاک، بیشینه شاخص هواویز فصلی را دارا میباشد. همچنین فصل زمستان بهدلیل اثر کنترلی بارش مقدار هواویز کمتری را دارا است. گردش منطقهای وردسپهر نیز نقش شایان توجهی در وردایی هواویزها در ایران دارند بهطوریکه باد شمال تابستانه، الگوهای دینامیکی و گرمایی غرب آسیا و کمفشار گرمایی سِند بیشترین نقش را در افزایش هواویزهای ایران دارند. همچنین شاخص هواویز (AI) حساسیت بالایی به ارتفاع لایه مرزی وردسپهر دارد چرا که بیشینه ارتفاع لایه مرزی با مناطقی است که شار گرمایی قابلملاحضهای وجود داشته باشد و شار گرمای نهان بهعلت فقدان پوشش گیانی و منابع آب کم است. میانگین شاخص هواویز (AI) پس از نقطه تغییر بیشتر از پیش از نقطه تغییر بوده است که نشاندهنده افزایش شاخص هواویز در ایران است. سالهای 1983، 2000 و 2007 بهترتیب برای ماهوارههای Nimbus7، EP و Aura بهعنوان سالهای میانگین جهش در سری زمانی تشخیص داده شدند که میتوان این سه سال را بهعنوان گرانیگاه دوره فعال و غیرفعال شاخص هواویز در ایران در دوره مورد مطالعه یاد کرد.
شاخص هوایز (AI)
سنجنده TOMS
سنجنده OMI
آزمون Buishand
ایران
2019
11
22
609
623
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72937_dda7658e1dccc3ac05c39555ce28d7f5.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
کارایی مدل HadGEM2-ES در ارزیابی نابهنجاری فصلی دمای ایران تحت سناریوهای واداشت تابشی
محمود
احمدی
عباسعلی
داداشی رودباری
طیبه
اکبری ازیرانی
جمال
کرمی
پدیده گرمایش جهانی در سالهای اخیر مشکلات بسیاری را برای سامانه زمین بههمراه داشته است و ایران بهدلیل اینکه کشوری خشک است، مطالعه شرایط آینده میتواند برای برنامههای مدیریتی مفید باشد. هدف این پژوهش کارایی مدل HadGEM2-ES از سری مدلهای CMIP5 مبتنی بر روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX و وردایی نابهنجاری دمای فصلی در ایران است. در این راستا دادههای روزانه دمای هوا از 45 ایستگاه همدید طی دوره آماری (2005-1970)، دادههای دمای روزانه مدل HadGEM2-ES و ریزگردانی شده با استفاده از روش CORDEX و سناریوهای RCP برای دو دوره تاریخی (2005-1960) و پیشبینی شده طی سه دوره آینده نزدیک (2040-2011)، آینده میانی (2070-2041) و آینده دور (2099-2071) استفاده شد. برای ارزیابی کارایی مدل نیز از شش روش R2، MAE، MBE RMSE، t-Jacovides و نسبت t-Jacovides/R2 استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل از عملکرد مناسبی برخوردار است. نابهنجاری دمای فصلی در تمام فصول، سناریوها و دورههای زمانی مورد مطالعه مثبت و فصل زمستان بیشینه نابهنجاری دما را در بین فصول نشان داده است که یک تهدید بزرگ برای منابع آب کشور تلقی میشود. بیشینه نابهنجاری فصلی دمای ایران در فصول زمستان و بهار منطبق بر ارتفاعات و عرضهای جغرافیایی بالاست که شمال غرب بهعنوان کانون نابهنجاریها شناخته شد. در تابستان ارتفاعات و ایران مرکزی بیشینه نابهنجاری دمای هوا را نشان دادهاند. فصل پاییز نماینده بیشینه نابهنجاری دما در سواحل جنوبی ایران و نوار شرقی کشور است. همچنین، یک پاسخ فصلی از عملکرد مدل و تغییرات فضایی دمای هوا در ارتباط با ارتفاع و توزیع ناهمواریها در کشور دیده میشود.
نابهنجاری دما
مدل HadGEM2-ES
روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX
CMIP5
سناریوهای RCP
ایران
2019
11
22
625
644
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72933_2244fd6e64de33e002ea154beeba77aa.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
بررسی انرژتیک اثر دورپیوند شرق اطلس/غرب روسیه (EA/WR) بر منطقه مدیترانه و جنوبغرب آسیا
سید حامد
فنایی
فرهنگ
احمدی گیوی
علیرضا
محبالحجه
الگوی دورپیوند شرق اطلس/غرب روسیه (EA/WR) در وضع هوای پاییز و زمستان اروپا و جنوبغرب آسیا نقش حائز اهمیتی دارد. هدف پژوهش حاضر شناخت نحوه اثرگذاری این دورپیوند بر گردشهای جوی و تبادلات انرژتیک چرخندها در فازهای بحرانی (قوی) مثبت و منفی آن است. ابتدا با استفاده از دادههای بازتحلیل NCEP/NCAR از سال 1950 تا 2014 برای زمستان 4 ماهه (نوامبر تا فوریه)، تحلیل دینامیکی از میانگین همادی و بیهنجاری کمیتهای هواشناختی در فازهای بحرانی این دورپیوند ارائه میشود و سپس با بهکار بردن رهیافت انرژتیک، تأثیر قطار موج این دورپیوند بر مسیر توفانهای اطلس و مدیترانه و آثار آن بر جنوبغرب آسیا بررسی میشود. انرژی جنبشی پیچکی در غرب مدیترانه و جنوب اروپا در فاز منفی (مثبت) EA/WR افزایش (کاهش) شدید نشان میدهد، حال آنکه شمال و شرق اروپا و غرب روسیه کاهش (افزایش) انرژی جنبشی دارند. در نتیجه، در فاز منفی (مثبت)، مسیر جنوبشرقسوی (شمالشرقسو) توفان اطلس به سمت جنوب (شمال) اروپا تا شرق مدیترانه (شرق اروپا و جنوبغرب روسیه) نیز میتواند گسترش یابد. در هردو فاز، در ترازهای میانی و زبرین وردسپهر بیهنجاری متضاد کمیتها بین شمالغرب و جنوبشرق دریای مدیترانه مشاهده میشود. جنوبغرب آسیا و شرق مدیترانه بیهنجاری گردشهای جوی مشابه بیهنجاری غرب روسیه دارند که پیامد آن در فاز منفی (مثبت) کاهش (افزایش) جملات تولید و تبدیل کژفشاری، شارهای گرما و رطوبت، تضعیف (تقویت) جت جنبحارهای جنوبغرب آسیا و امکان تضعیف (تقویت) چرخندزایی شرق مدیترانه و کاهش تعداد چرخندهای عبوری به سمت جنوبغرب آسیا و ایران است.
دورپیوند شرق اطلس/غرب روسیه
بیهنجاری
فازهای بحرانی
رهیافت انرژتیک
جنوبغرب آسیا
مدیترانه
2019
11
22
645
666
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72936_d7943c21328dbed59b3bba1e82d4a7cd.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
پهنهبندی مکانی تغییرات عناصر موجود در ذرات گرد و غبار حوضه آبریز دریاچه ارومیه
پریسا
رَوَن
حسام
احمدی بیرگانی
آرمین
سروشیان
خشک شدن سطح وسیعی از دریاچه ارومیه و تشکیل مناطق مستعد به فرآیندهای فرسایش بادی و رخدادهای گرد و غبار میتواند باعث گسیل ذرات معلقی شود که بر شیمی جو و ترکیبات آب باران این حوضه آبریز تأثیرگذار باشند. جهت پایش آلودگی هوا و بررسی تغییرات کمی و کیفیّ آب باران از نظر عناصر با منشأ دریاچهای، 6 نمونه آب باران از مهرماه 1396 تا مهرماه 1397 از رخدادهای همزمان بهصورت رسوب تر از 13 ایستگاه اطراف دریاچه ارومیه شامل ایستگاههای ارومیه، بردهسور و گلمانخانه در غرب دریاچه، باری، چوپانلوی سلماس و خوی در شمال دریاچه، آق گنبد، ایلخچی و تبریز در شرق دریاچه، آغداش، میاندوآب و کشاورز در جنوب و جزیره اشک در مرکز دریاچه ارومیه در جهتها و فاصلههای مختلف از حوضه آبریز دریاچه ارومیه جمعآوری شد. نتایج آماری حاصل از تجزیه واریانس دادههای بهدست آمده اختلاف معناداری را بین 13 ایستگاه از نظر غلظت عناصر با منشأ دریایی شامل سدیم (Na)، منیزیم (Mg)، کلسیم (Ca) و پتاسیم (K) نشان داد؛ بهگونهای که ارتباط بین عناصر سدیم، منیزیم و کلسیم نشاندهنده منشأ انتشار یکسان این عناصر بوده است. با توجه به نتایج بهدست آمده بیشترین پراکنش عناصر مورد مطالعه در محدوده حوضه آبریز دریاچه ارومیه در اولین حلقه شعاعی (حداقل فاصله از بستر دریاچه ارومیه) و بیشتر در جهتهای جغرافیایی غرب و شمال دریاچه ارومیه مشاهده شد.
ذرات گرد و غبار
ذرات معلق جو
پهنهبندی مکانی
ترکیب شیمیایی آب باران
حوضه آبریز دریاچه ارومیه
2019
11
22
667
686
https://jesphys.ut.ac.ir/article_73488_00dd51571ce048110bd9c31ed9d046ed.pdf
فیزیک زمین و فضا
JESP
2538-371X
2538-371X
1398
45
3
بررسی تغییرات بلندمدت جت سطوح پایین روی دشت کویر
احد
وظیفه
عباسعلی
علیاکبری بیدختی
مجید
مزرعه فراهانی
در این مطالعه توزیع منطقهای و ویژگیهای جت سطوح پایین (LLJ) در منطقه کویر مرکزی واقع در جنوب رشته کوه البرز شامل گستره افقی و قائم و تغییرات زمانی آن بررسی شده است. علاوه بر این سازوکارهای مختلف شکلگیری جت سطوح پایین (LLJ) بررسی شده و ویژگیهای LLJروی دشت کویر و شباهتهای آن با سایر پدیدههای مشابه در شرق و جنوبغرب کشور مقایسه شده است. در پژوهش حاضر از دادههای بازتحلیل ERA-Interim (ERA-I) برای بازه زمانی 1979-2017 استفاده شده است. با استفاده از دادههای مشاهداتی دادههای بازتحلیل از نظر کیفی ارزیابی و ملاحظات بهکارگیری دادههای بازتحلیل برای مطالعه LLJ در شبکه منظم ارائه شده است. با بهکارگیری شاخصهای مرتبط با تغییرات زمانی و تغییرات قائم (نیمرخ) سرعت باد در محور جت و با استفاده از دادههای بازتحلیل، ابزاری تهیه شد که ضمن آشکارسازی LLJدر هر نقطه از شبکه دامنه مورد مطالعه روی کویر مرکزی، میانگین بلندمدت (1979-2017) فصلی و ماهیانه سرعت باد در محور جت برایماههای تابستان محاسبه و تعیین شود. نوسان شبانهروزی جت با استفاده از دادههای بازتحلیل نشان میدهد که مطابق تعریف بلکادر (1957) جت روی کویر مرکزی جزء دسته LLJها طبقهبندی میشود و بررسی ساختار افقی و قائم نشان میدهد که محور جت (سرعت بیشینه باد) در ارتفاع حدود 850 میلیبار قرار میگیرد و بر اساس دادههای مورد استفاده با تفکیک زمانی 6 ساعت، بیشینه و کمینه سرعت باد در این تراز بهترتیب در ساعت UTC 00 و UTC 12 است که علت اصلی آن تشکیل وارونگی دما در لایههای زیرین جو در هنگام شب و کاهش قابلملاحظه نیروی اصطکاک سطحی و همچنین از بین رفتن تلاطم گرمایی ناشی از خورشید در هنگام شب در لایههای زیرین جو است. میانگین سرعت باد در محور جت در ماه ژوئن بیشینه و در ماه اوت کمینه است. زمین بررسی موردی ساختار قائم شیو دمای پتانسیلی و چینش باد نشان داد که انتقال تکانه از محور جت به سطح زمین سبب خیزش گردوخاک در مناطق مستعد کویر و انتقال آن به شهرهای حاشیهای کویر مانند تهران، قم و کاشان میشود.
جت سطوح پایین
نوسان لختی
اثر بلکادر
2019
11
22
687
704
https://jesphys.ut.ac.ir/article_72932_11f49edd7ae815bfd02042a00562342e.pdf